حل مشکلات، فلسفه انتظار؟!

چرا فلسفه انتظار ما به مشکلاتمان گره خورده است؟ آیا اگر مشکلی نداشته باشیم نباید منتظر امام زمان باشیم؟!

انتظار عامل تخدیر کننده ای نیست که موجب انفعال شیعه در برابر مشکلات و حواله دادن شان به آینده ای نامعلوم شود. برعکس، شیعیان همواره با استمداد از آموزه های قرآنی که سرنوشت بشر را در دستانش معرفی می کند به اصلاح مشکلات خود پرداخته اند. بر همین اساس ظهور را فقط به معنای فرصتی برای رفع مشکلات شان نمی دانند و شمایل آن را زمانه ای برای به فعلیت رسیدن همه جنبه های انسانی و آسمانی وجود انسان به عنوان خلیفه الله در زمین ترسیم می کنند. جنبه هایی که حتی در پیشرفته ترین کشورها هم به منصه ظهور نرسیده است و زاییده عشق آدمی به آگاهى، زيبايى و نيكى است. ظرفیت های به فعلیت نرسیده جامعه بشری برای ایستادن در بالاترین نقطه کمال این حوزه های سه گانه خود دلیل این است که باید روزی حکومتی عادلانه بر جهان حاکم شود که آنها را برآورده سازد.

مسئله «انتظار» و حل نشدن در مفاسد محيط؟

چگونه مسئله «انتظار» باعث می شود شخص مُنتظِر خود را از همراهی و همرنگی با محیط و جامعه دور ساخته و فساد و تباهی محیط او را آلوده نسازد؟

اثر مهم «انتظار» حل نشدن در مفاسد محيط، و عدم تسليم در برابر آلودگي هاست؛ زیرا هنگامى كه فساد فراگير مى شود، و جمع كثيرى را به آلودگى مى كشاند، افراد پاك در يك بن بست سخت روانى قرار مى گيرند، بن بستى كه از يأس از اصلاحات سرچشمه مى گيرد. گمان مى كنند، كار از كار گذشته، و تلاش براى پاك نگهداشتن خويش بيهوده است، اين نوميدى و يأس ممكن است آنها را تدريجا به سوى فساد و همرنگى با محيط بكشاند. از این رو تنها امید به اصلاح نهایی مى تواند آنان را به مقاومت و خويشتندارى دعوت كرده و نگذارد در محيط فاسد حل شوند.

«انتظار» اعتقادی اسلامی یا تفکّری وارداتی؟

آیا «ظهور مصلح بزرگ» اعتقادی اسلامی است یا تفکّری وارداتی؟

متون معروف اسلامى نشان مى دهد كه اميد و انتظار صلح و عدالت جهانى در پرتو قيام يك مرد انقلابی، موضوعی است كه در متن تعالیم پيامبر(ص) قرار داشته است. این روايات چنان است كه هيچ محقّق اسلامى، نمى تواند «تواتر» آن را انكار كند. تاكنون كتاب هاى زيادى از طرف دانشمندان شيعه و اهل تسنّن در اين زمينه نوشته شده و نويسندگان آنها متّفقا صحّت احاديث مربوط به مصلح جهانى را پذيرفته اند، و تنها افراد بسيار معدودى مانند «ابن خلدون» و «احمد امين مصرى» در صدور اين اخبار از پيامبر(ص) ترديد كرده اند. بنابراين عقيده به «ظهور مصلح بزرگ» اعتقادي اسلامي است و نمي توان آن را تفكّري وارداتي دانست.

اثرات سازنده «انتظار» در روح و جان؟

مسئله «انتظار» چه اثرات مثبتی در روح و جان انسان منتظر در شرایط و اوضاع کنونی جهان دارد؟

برای بررسی دقیق اثرات سازنده «مسئله انتظار» باید به سراغ پيامدهاى اين انتظار در وضع كنونى جوامع اسلامى برويم؛ آيا ايمان به چنين ظهورى انسان را به گونه ای در افكار رؤيايى فرو مى برد كه از وضع موجود خود غافل شده، و او را تسليم هرگونه شرايطى مى كند؟ يا اينكه به راستى اين عقيده يك نوع دعوت به قيام و سازندگى فرد و اجتماع است؟ در روایات بر مسئله انتظار تاکید شده و شخصِ منتظر را همانند شمشيرزنى در راه خدا و مانند کسی می داند که زیر پرچم قائم(عج) قرار دارد. از این رو انتظار چنين حكومتى بالاترين اعمال و عبادت معرفى شده است.

«خودسازی» از مهمترین آثار انتظار

چگونه «انتظار» موجب خودسازی شخصِ مُنتظِر می گردد؟

«خودسازی» یکی از مهم ترین اثرات سازنده «انتظار» است؛ زیرا چنین تحولی نیازمند به عناصر آماده و با ارزش انسانی دارد تا بتواند بار سنگين چنین اصلاحات وسيعى را به دوش بكشد، و در درجه اول محتاج به بالابردن سطح انديشه، آگاهى و آمادگى روحى و فكرى براى همكارى در پياده كردن آن برنامه عظيم است. در واقع مُنتظِر واقعى نمى تواند نقش تماشاچى را داشته باشد؛ بلکه باید با به کار بستن عمیق ترین برنامه های اخلاقی، فکری و اجتماعی به خودسازی بپردازد. و اين معنى انتظار واقعى است، و با این شرایط کسی نمى تواند بگويد چنين انتظارى سازنده نيست.

مسئله «انتظار» ابزاری برای تخدیر توده ها!

استعمار چگونه از مفهوم انقلابی «انتظار» عاملی برای استضعاف و ظلم پذیری توده های متدین استفاده نموده است؟

برخی مى گويند: بر اساس روایات، اگر شرط ظهور مصلح، پر شدن زمين از ظلم و فساد است؛ پس چرا ما در اين زمان با فساد مبارزه می كنيم؟ در واقع انتظار ظهور، عاملى براى تخدير توده ها در راه مبارزه با ظلم و فساد است، و مردم را به سكوت و يا همكارى با ظالمان تشویق مى كند. بايد توجه داشت كه در انقلاب آن مصلح، تماشاچى، و بى طرف مفهوم ندارد به فرض كه ما با كمك كردن به ظلم و ستم، انقلاب را پيش بيندازيم، نابودى خودمان را نيز پيش انداخته ايم! از سویی ظلم و فساد مقدمه اى است براى پيدايش آگاهى و آمادگى، نه اينكه ظلم و فساد هدف نهايى باشد و ... .

منظور از «روایات مطلق» شيعه و اهل سنت در باب «انتظار فرج»؟

مقصود از «روایات مطلق» شيعه و اهل سنت در باب «انتظار فرج» چیست؟

در برخى از روايات شيعه و اهل سنت به صورت مطلق به انتظار فرج اشاره شده بدون آنكه مقيد به فرج حضرت مهدى(عج) شده باشد. از جمله قرائنى كه مصداق این احادیث را مشخص كرده و بر حضرت مهدى(عج) و قيام او تطبيق می دهد، مسئله «لزوم تناسب بين حكم و موضوع» است؛ زيرا انتظار فرجى كه برترین عبادت، برترین اعمال و جزء پایه های دین شمرده شده، بطور حتم همان انتظار روز موعود است از آن جهت كه در آن روز وعده الهى در جهان محقق شده و حكومت عدل توحيدى در روى كره زمين گسترش مي يابد.

تأثیر دعا برای «فرج» در گشايش كار شیعیان؟!

چگونه دعا برای تعجيل در «فرج» موجب گشايش كار شیعیان و رفع مشکلات آنها خواهد شد؟

بر اساس روایات، یکی از عوامل تعجيل در فرج حضرت مهدی(عج) «دعا» است. از طرفی می دانیم دعا بدون درخواست قلبى و زمينه سازى براى تحقق آن موثر نخواهد بود؛ و لذا انسان بايد با زبان و قلب طلب نماید و در عمل هم زمينه ساز خواسته های خود باشد و همین زمینه سازی و تلاش برای فراهم نمودن مقدمامت ظهور، خود موجب رفع نسبی مشکلات و گشایش در زندگی شیعیان خواهد شد.

«مهدویت» اعتقادی اصیل و اسلامی

آیا اعتقاد به ظهور مهدی(عج) یک اعتقاد اصیل اسلامی است و یا یک تفکر وارداتی و تخدیری در واکنش به وضع نابسامان مسلمانان بوده است؟

جمعى از خاورشناسان، اصرار دارند ايمان به وجود يك مصلح بزرگ جهانى را واكنشى به وضع نابسامان مسلمانان در دوران هاى تاريك تاريخ بدانند. از سویی جمعى از پژوهشگران شرقى و اسلامى كه تحت تأثير افكار غربيها قرار دارند، ايمان به وجود «مهدى» و مصلح جهانى را يك «فكر وارداتى» دانسته اند كه از عقايد يهود و مسيحيان گرفته شده است. اما در منابع اسلامی، اعتقاد به چنين ظهورى يك ريشه اصيل اسلامى دارد. از سویی ممکن است علاقه به توجيه مادى براى هرگونه فكر و عقيده مذهبى، اين گونه افكار را به وجود آورده است.

«انتظار» عقیده ای فطری در وجود انسان

آیا عقیده «انتظار» در انسان ذاتی است یا بر اثر شرایط خاصی در او پدید می آید؟

برخلاف كسانى كه فكر مى كنند بذرِ اصلى انتظارِ ظهور يك مصلح بزرگ را شكستها، ناكاميها و نابسامانيها در سطح افكار مى پاشد، عشق به اين موضوع مربوط به اعماق وجود آدمى است. در واقع ايمان به ظهورِ مصلح، جزئى از «عشق به آگاهى»، «عشق به زيبايى» و «عشق به نيكى» است كه بدون چنین ظهورى اين عشقها به ناكامى مى گرايد. در واقع «عشق به تكامل» شعله جاويدانى در سراسر وجود انسان است، او مى خواهد بيشتر بداند و زيبايي هاي بيشتری را ببيند؛ حال چگونه ممكن است عشق به تكاملِ همه جانبه در درونِ جانِ انسان باشد و چنان انتظارى نداشته باشد!؟

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قال الامام الصادق (عليه السلام)

من سره ان يکون على موائد النور يوم القيامة فليکن من زوار الحسين بن على (عليهما السلام)

هر کس دوست دارد روز قيامت، بر سر سفره‏هاى نور بنشيند بايد از زائران امام حسين (عليه السلام) باشد.

وسائل الشيعه، ج 10، ص 330،