قصص قرآن 39 مطلب

مقایسه بیان قرآن درباره «فرعون»، «مصر» و «بنی‌ اسرائيل» با تاریخ

آيا بیان قرآن درباره «فرعون»، «مصر» و «بنی‌ اسرائيل» با گزارشات تاريخی سازگاری دارد؟

آری بیان قرآن کریم درباره «فرعون»، «مصر» و «بنی‌اسرائیل» با گزارش‌های تاریخی سازگاری ندارد، لکن منشاء این امر عدم واقع‌گرایی قرآن نیست؛ بلکه دلیل آن این است که وقایع تاریخى مصر باستان به جهت آنكه مایه رسوایى فراعنه مصر مى‌شد، نادیده انگاشته شده و در گزارشات تاریخی منعکس نگردیده و یا حقایق واژگون گشته و رسوایی‌ها تبدیل به نام نیك گشته و به پاى تاریخ نوشته شده است.

بررسی تطبیقی پیرامون «اسكندر مقدونى» و «ذوالقرنین»

آيا می‌توان گفت «ذوالقرنین» همان «اسكندر مقدونى» است؟

به اعتقاد برخی مفسران و مورّخان، «ذوالقرنین» همان «اسكندر مقدونی» است؛ چراکه در میان حكمرانان جهان، بر اساس آنچه تاریخ به ثبت رسانده، كسى با این خصوصیات به جز اسكندر یونانى یافت نمى شود. برخی نیز معتقدند که دو اسكندر وجود داشته است: یكى رومى و دیگرى یونانى مقدونى؛ و از قتاده روایتى آورده اند كه اسكندر همان ذو‌القرنین است و پدرش نخستین قیصر رم و از فرزندان سام، پسر نوح بوده است. اما ذو‌القرنین دوم، اسكندر، پسر فیلیپس و از نسل اسحاق مى‌باشد.
برخی هم هردو نظر را باطل می‌دانند و می گویند: اسكندر مقدونى فردى خودكامه بوده و زندگى كوتاهش را در غرور و سرمستى گذرانیده؛ به طوری که ناز و نعمت و قدرت، او را از خود بى خود كرده و راه برترى جویى، فسادكارى و ویرانگرى را در زمین پیش گرفت و كوشید تمدنها، فرهنگها و پایه‌هاى مذاهب را نابود كند. او در خودستایى به مرتبه‌اى رسید كه ادعا كرد فرزند «جوبه» خداست و مردم را به پرستش خود فراخواند.

بررسی داستان «ذو القرنين»

آيا داستان «ذو القرنين» در قرآن واقعی است يا وهمی و خیالی؟

سرگذشت ذوالقرنين، آن بزرگ‌مردى كه سرزمين‌هاى گوناگون را درنورديد و شرق و غرب گيتى را زير پا نهاد، سرگذشتى واقعی و كهن است كه تاريخِ آن به گذشته‌هاى دور بر مى‌گردد. براساس پژوهش‌هاى دانشمند برجسته هندى، «ابوالكلام آزاد» كه با كمك گرفتن از نصوص تورات انجام گرفته، اين احتمال وجود دارد كه وى پادشاه ايران، كورش كبير باشد كه بين سال‌هاى 557 تا 528 پيش از ميلاد مى‌زيسته است و سرزمين‌هاى شرق و غرب را تسخير كرد و بر قلمرو ماد، آسياى صغير و بابل چيره گرديد و قوم يهود را كه در اسارت بابليان بود، آزاد ساخت و به آنان اجازه داد به سرزمين فلسطين باز گردند و در بازسازى بيت المقدس ياريشان داد. از اين رو در تورات از وى به بزرگى و احترام ياد شده است.

بررسی داستان «يأجوج و مأجوج»

آيا داستان «يأجوج و مأجوج» در قرآن واقعی است يا خيالی و توهمی؟

داستان «يأجوج و مأجوج» در قرآن حقیقتی تاریخی است. برخى بررسی‌ها نشان مى‌دهد كه اصل يأجوج و مأجوج از فرزندان يافث بن نوح است و اين نام از «اجيج نار» به معناى شراره‌هاى آتش گرفته شده است. اين عنوان استعارى، اشاره به فراوانى و خشونت آنان دارد. برخى از نكته‌سنجان در بحث ريشه نژادى آنان گفته اند: ريشه مغول و تاتار به شخصى كه به آن «ترك» گفته مى‌شده است، بر مى‌گردد و اين همان كسى است كه ابوالفداء او را «مأجوج» ناميده است. بنابراين از اين گفته روشن مى‌شود كه مقصود از يأجوج و مأجوج، مغول و تاتار است. آنان منطقه شمالى آسيا را اشغال كرده بودند و سرزمين آنان از «تبت و چين» تا اقيانوس منجمد شمالى ادامه داشت و از غرب به بخش‌هاى مجاور «تركستان» منتهى مى‌شد.

موقعیت جغرافیایی «سدّ ذوالقرنین»؟

سدّ معروف «ذوالقرنين» در كدام منطقه واقع شده است؟

در توصيف سدّ «ذوالقرنین» و موقعيت جغرافيايى آن در نقشه سياسى جهان و دولتى كه بر منطقه ساخت سدّ حكم مى‌راند، بايد بگوييم: این سد بين سال‌هاى 539 و 529 پيش از ميلاد در مكانى كوهستانى و مرتفع بنا شده؛ و به عنوان مانعى در ميان دو ديواره بلند که به «تنگه داريال» معروف است بکار می‌رفته؛ و در تمام نقشه‌هاى سياسى عصر حاضر، در جمهورى «گرجستان» واقع است.

بررسی تطبيقی پیرامون «ذوالقرنین» و «كورش»

آيا بر اساس شواهد و گزارش‌های تاریخی می‌توان گفت: «ذوالقرنین» همان «كورش» است؟

برخى  بین «ذو‌القرنين» كه در قرآن از او به شايستگى ياد شده، با «كورش كبير» فرمانرواى ايران فرق قائل شده‌اند؛ چراکه قرآن ویژگی ذوالقرنین را مبارزه با شرك و بت‌پرستی و ساختن سدّ در برابر دشمنان معرفی می‌کند؛ لکن سيره سياسى كورش مدارا با پيروان اديان گوناگون و حتّى بت پرستان بوده است. ضمن اینکه در تاریخ سدی به نام کورش ثبت نشده است. لکن مولف محترم بر این عقیده است که ذوالقرنین همان کورش است. ایشان می گوید: «ما در برابر آيات كريمه‌اى از قرآن قرار داريم كه درباره شخصيت تاريخى و بزرگ سخن می‌گوید و پس از جست و جو در تاريخ، چنين شخصيتى را كه آيه بر آن تطبيق كند، نمى‌يابيم مگر كورش كبير كه ويژگی‌هاى ذو‌القرنين، بيشتر بر او قابل انطباق است. پس چه بسا او همان ذو‌القرنين باشد و البته خداوند بر حقيقت امر آگاه‌تر است».

حكمت «تكرار» در قصص قرآنی؟

حكمت «تكرار» در قصص قرآنی چیست؟

تكرارهاى صورت گرفته در قرآن به گوناگونى هدف‌هايى بر مى‌گردد كه قرآن در پى آن است. يك قصّه ممكن است داراى ابعادى چند باشد و با يك بار گفتن، پيام‌هاى هدايتى و تربيتى آن پايان نيابد؛ از اين رو در مناسبت‌هاى پيش آمده، هر بار به لحاظ بُعدى از آن تكرار مى‌شود و در نوبت ديگر، اين مناسبت تغيير مى‌كند و مناسبتى ديگر جايگزين آن مى‌شود. از دیدگاه ادبى نیز تكرار قصّه‌ها در قرآن، همراه با نكته‌ها و ظرافت‌هایى است كه بر حسب مناسبت‌ها لحاظ مى شود.

آزادى هنرى در داستان سرايى قرآن‌

چه مواردی را در داستان‌های قرآن کریم می‌توان به عنوان مصداق «آزادی هنری و ادبی» برشمرد؟

از جمله مصادیق و نمادهای «آزادی هنری» در قصص قرآن می توان به نادیده انگاشتن عناصر تاریخى، گزینش حادثه‌ها، آزادى در چینش صحنه‌ها، نگریستن از زاویه‌هاى گوناگون به یك حادثه و ارائه گزارش‌ها و تصویرهاى گوناگون از یك صحنه و ... اشاره كرد.

داستانهای قرآن؛ خیالی و فرضی یا واقع گرایانه و عینی؟

آيا «قصص قرآن» مانند داستان‌های ساير كتب، انگاره‌هايى خيالى و فرضى است؟!

داستان‌هاى قرآن، واقعى و تجربه‌هایى تلخ و شیرین از زندگى بشر است كه قرآن براى عبرت آموزى یاد كرده است؛ و پر واضح است كه از انگاره‌هاى وهمى و خاطره‌هاى خیالى، پندآموزى میسّر نیست. البته باید توجه داشت كه قرآن این حوادث تاریخى را با بیانى ادبى و هنرى به زیباترین شكل به تصویر كشیده است تا جذّابیت و تأثیر آن بیشتر شود. به طور كلّى شیوه قرآن آن است كه براى اثرگذار كردن آموزه‌هاى خویش و پیشبرد دعوت حق، ضمن پایبندى به واقع، هنر را به خدمت مى‌گیرد و از امور وهمى و خیالى صِرف پرهیز مى‌كند؛ زیرا امور خیالى تأثیرگذارى پایدارى ندارد و دانشمندان علوم تربیتى بر این نكته تأكید دارند كه از بنا كردن پایه‌هاى تربیتى بر بنیان‌هاى ناپایدار باید پرهیز كرد؛ چراكه چنین ساختمانى قوام و دوامى نخواهد داشت و فرو مى‌ریزد.

داستان اصحاب كهف، داستانی حقيقی يا خيالی؟

آيا داستان «اصحاب كهف» در قرآن، داستانی حقيقی است يا خيالی؟

داستان «اصحاب كهف» در قرآن داستانی حقیقی است نه خیالی و در برخى آثار پيشينيان و در اساطير به شكل‌هاى گوناگون به آن اشاره شده است. داستان اصحاب كهف، داستان تأثير ايمان در جان‌هاى پاك و باورمند است كه با اطمينان به باورهاى اعتقادى خود، آنها را بر زيورها و لذّت‌هاى دنيا بر مى گزينند و آنگاه كه زندگى در كنار ديگر مردمان بر آنان سخت شود، راه غار را در پيش مى گيرند و خداوند نيز آنان را در پناه خويش مى گيرد و از الطافش بهره مند مى سازد و از فتنه‌ها دور مى دارد.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قالَ الرّضا عليه السّلام :

يا دِعْبِلُ! اُحِبُّ اَنْ تُنْشِدَنى شِعْراً فَاِنَّ هذِهِ الا يّامَ اَيّامُ حُزْنٍ کانتْ عَلَينا اَهْلِ الْبَيْتِ عليهم السّلام .

اى دعبل ! دوست دارم که برايم شعرى بسرايى و بخوانى ، چرا که اين روزها (ايام عاشورا) روز اندوه و غمى است که بر ما خاندان رفته است .

جامع احاديث الشيعه ، ج 12، ص 567