منافات روایات «سهوالنبی» با عصمت و علم غیب پیامبر اسلام(ص)!

آیا روایات «سهو النبی» با علم غیب پیامبر منافات ندارند؟! در برخي از این روایات نقل شده است كه پیامبر اسلام(ص) نماز چهار ركعتي را دو ركعت خواند و سلام داد، يا اينكه نماز چهار ركعتي را پنج ركعت خوانده است!

روایات سهوالنبی با «ادله عقلی» مبنی بر عصمت ایشان از هر گونه خطا سازگاری ندارد، چرا که بدون عصمت کامل و همه جانبه: «جلب اعتماد» مردم و اتمام حجت بر آنها ممکن نیست؛ «نقض غرض» پیش می آید و الگوگیری، اطاعت و در نتیجه هدایت مردم محقق نخواهد شد؛ اجتماع ضدين لازم مى آيد؛ اغراى به جهل و تشويق به خطا از طرف خدا پیش می آید که از ذات باری تعالی قبیح است.
این روایات طبق «معیار های علم حدیث» نیز مورد پذیرش قرار نمی گیرد، چرا که: این روایات خبر واحد هستند و در مسائل اعتقادی حجت نیستند؛ در متن این روایات تناقض وجود دارد و نمی توان آنها را پذیرفت؛ در مقابل این روایات عمومات و رواياتي وجود دارد كه وقوع هر گونه سهو و نسياني را از پيامبر نفی می كند.

قضا شدن نماز (مهمترین عبادت اسلام) توسط پیامبر آن!

در روایات شیعی و سنّی آمده است که نماز پیامبر اسلام قضا می شد؛ آیا ممکن است مهمترین عبادت اسلام توسط پیامبر آن قضا شده باشد؟!

قضیه قضا شدن نماز صبح پیامبر بین اهل سنت شهرت دارد؛ اما شیعه در این قضیه اتفاق نظر ندارد. روایاتی که با این امر تعارض دارد، مثل روایت: «قلب پیامبر(ص) نمی خوابد» توسط شیعه و سنی نقل شده است؛ لذا برخی از علمای شیعه این جریان را به دلیل قطعی نبودن سند و یا جعل و یا احتمال خطای راویان و یا به جهت تقیه و یا مخالفت با ادله قطعی دیگر، رد کرده اند. برخی نیز این جریان را تابع مصالح و رحمت براي مردم دانسته اند. همه علما متفق اند كه با فرض وجود چنین روایتی فقط همين یک نماز از پيامبر قضا شده است.

عصمت و مصونیت اختیارى

آیا معصوم با داشتن نیروى عصمت باز قادر بر انجام گناه مى باشد؟

عصمت موجب سلب قدرت از انجام گناه نمى گردد. فرد معصوم به خاطر تقواى بالا یا علم شکست ناپذیر نسبت به پیامد گناه و یا شناخت کامل از عظمت خالق، اقدام به انجام کار خلاف نمى کند، هر چند اگر بخواهد مى تواند مانند دیگران مبدأ فساد و گناه باشد و آیاتی از قرآن مثل «إن لم تفعل» در آیه ابلاغ که تصریح می کند پیامبر با داشتن عصمت، قادر بر ترک رسالت مى باشد، این مطلب را تایید می کند.

فلسفه طلب مغفرت پیامبر(ص)

هدف از طلب مغفرت هاى پیامبر(صلى الله علیه وآله) چیست؟

دستـورهاى الهى در واجبـات و محـرمات منحصر نمى شود، بلکـه مواردی وجود دارد که در عین اینکه ترک و انجام آن، کیفر و مؤاخذه اى همراه ندارد، ولى گاهى شرایط به گونه اى مى شود که ترک آن شایسته است، و مرتکب آن در اصطلاح شرع «تارک اولى» شمرده مى شود؛ چنین اعمالى در منطق عرفان، جرم و گناهى محسوب مى شود، که استغفار و انابه لازم دارد.

مسأله «سهو النّبى»

منظور از «سهو النّبى» که در برخى از روایات وارد شده است چیست؟

قائلین به جواز سهو مى گویند: پیامبر(ص) داراى برخى حالات اختصاصى و برخى حالات مشترک با مکلفان دیگر است. در آنچه به او اختصاص دارد که همان تبلیغ احکام الهى است، سهو جایز نیست؛ ولى در امور مشترک، مانند عبادات سهو بر او جایز است. ولى سهو پیامبر(ص) با سهو انسان هاى دیگر در این موارد یکسان نیست، زیرا سهو انسان هاى دیگر از نفوذ و سیطره ى شیطان بر انسان ناشى مى گردد، ولى سهو پیامبر و دیگر معصومان از اراده و مشیت الهى است. آنچه در مورد معصومان است «انساء الله» است نه «انساء الشیطان».

گمراهی و نا آگاهی پيامبر اسلام از ايمان، قبل از نزول قرآن!

قرآن در آيه 52 سوره شوری و آيه 7 سوره ضحی، پيامبر اسلام را قبل از نزول قرآن ناآگاه از ايمان و گمراه معرفی می کند. با توجّه به صراحت اين آيات چرا مسلمانان - خصوصا شيعيان - اصرار دارند که پيامبرشان از کودکی معصوم و موحّد بود؟!

اين آيات در کنار آياتی که دلالت بر عصمت دارند، هرگز به معنی گمراهي و جهل ايمانی نخواهد بود؛ بلکه به معنی ناآگاهی از قرآن و شریعت اسلام و تفاصیل آن می باشد. آیات و روایات فراوانی وجود دارد که بر عصمت انبیاء دلالت دارند. از نظر عقلی هم پیامبران به خاطر علمی که بر عواقب اعمال زشت دارند، محال است آن اعمال از آنها سرزند.

فلسفه عصمت پیامبران

به چه دلیل پیامبران باید معصوم باشند؟

آیه 113 سوره نساء، به مسأله مصونیت پیامبر(ص) از خطا، اشتباه و گناه اشاره مى کند. خداوند براى این که پیامبر(ص) بتواند در هر چیز سرمشقى براى امت باشد و اعتماد کامل مردم را که از نخستین شرط هاى رهبرى الهى است، به خود جلب نماید، علوم و دانش هائى به پیامبر(ص) آموخته که در پرتو آن در برابر گناه و خطا بیمه مى شود؛ چرا که جهل منشاء همه لغزش  هاست.

آیه 37 سوره احزاب و مسأله عصمت پیامبر

آیا عبارت موجود در آیه 37 سوره احزاب با عصمت پیامبر(ص) منافات ندارد؟

در آیه 37 سوره احزاب، دو جمله هست که بعضی آن را منافی با عصمت دانسته اند. ولی با بررسی و دقت معلوم می شود، آنچه پیامبر(ص) در دل مخفى مى داشت، همان ازدواج با همسر زید بود و چیزى که پیامبر(ص) از آن بیم داشت، عکس العمل هایى بود که انتظار مى رفت در مقابل شکستن سنّت جاهلى ازدواج با همسر مطلقه فرزند خوانده و همچنین ازدواج با زنى که در شأن پیامبر(ص) نبود، نشان دهند. البته ترس تا زمانى بود که فرمان قطعى الهى صادر نشده بود. 

آیه 7 سوره ضحی و عصمت پیامبر (ص)

آیا آیات آغازین سوره ضحی با عصمت پیامبر(ص) سازگار است؟

در مورد«ضالّ» و«گمراهی» که خداوند در آیه 7 سوره ضحی به پیامبر(ص) نسبت داده، تفاسیری وارد شده از جمله: 1- با توجّه به آیه قبل و بعد از آن، اشاره به این است که تو در دوران کودکی و جوانی [کراراً] گم شدى و جانت به خطر افتاد و خداوند در تمام این موارد تو را هدایت فرمود و به آغوش پر مهر جد یا عمویت باز گرداند. 2- منظور از ضلالت و هدایت همان نا آگاهى و آگاهى نسبت به اسرار نبوّت و قوانین اسلام و معارف قرآن است. 3- منظور از«ضالّ» در این جا گم شده بودن از نظر شخصیت در میان قوم و جمعیت خویش است. 

عصمت در آیه «اولی الأمر»

چگونه آیه «اولی الأمر» عصمت پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) و ائمه علیهم السّلام را ثابت مى‌کند؟

خداوند در این آیه، اطاعت از «اولى الأمر» را به صورت مطلق واجب کرده؛ یعنى هر دستورى که آن‌ها در هر زمینه‌اى دادند، باید بدون چون و چرا پذیرفته شود. حال اگر «اولى الأمر» معصوم نباشد، ممکن است عمداً و یا سهواً دستورى بدهد که مخالف دستور خداوند و یا پیامبر(ص) باشد. بنابر این لازم است «اولى الأمر» معصوم از هر گونه خطا و اشتباه باشد.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قال الصادق (عليه السلام) :

مَنْ حَجَّ يُرِيدُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لا يُرِيدُ بِهِ رِيَاءً وَ لا سُمْعَةً غَفَرَ اللَّهُ لَهُ الْبَتَّةَ

کسى که حجّ انجام دهد و خدا را اراده کند و قصد ريا و شهرت طلبى نداشته باشد قطعاً خداوند او را خواهد بخشيد

وسائل الشيعة: 11/109