اسراف 40 مطلب

محرومیّت برخی افراد از اسباب هدایت الهی!

چرا خداوند همه را هدایت نکرده و راه کمال را برای همگان باز ننموده است؟!

هدایت الهی شامل همه موجودات و انسانها می گردد، امّا اگر کسی خود بستر رشد و هدایت تکوینی را نابود کند یا در برابر هدایت تشریعی عناد ورزد، ضلالت او به اختیار خود است. هدایت الهی چون نور خورشید و باران بر وجود همگان نازل می شود، امّا بعضی از انسانها از معرض نور و باران می گریزند.

هدایت و ضلالت الهی به معنای زمینه سازی یا از بین بردن زمينه هاى مساعد است، بدون اينكه فرد توسط اراده الهی بر هدایت یا گمراهی اجبار شده باشد. این توفیقات و یا سلب توفیقات از سوی خداوند بی حساب و کتاب نیست؛ بلکه هر بنده ای با اعمال اختیاری خود که شامل نافرمانی و کفر و نفاق یا با توبه و جهاد و اطاعت فرامین خداوند است، توفیقات الهی را به خود جلب و یا از خود سلب می کند.

حدّ «مالکیّت شخصی» در مکتب اقتصادی اسلام؟

آیا در مکتب اقتصادی اسلام «مالکیّت شخصی» دارای حدّ و اندازه خاصی است؟

با توجه به اینکه مالكيّت فردى در اسلام شرایطی دارد، لذا در اسلام یک نوع کنترل خود به خود در نحوه مالکیّت و ابعاد آن وجود دارد. از این رو مالکیّت شخصی در اسلام با كار كردن روى منابع طبيعى خواه از طريق آباد كردن زمينِ باير و يا حيازتِ مباحات، طبيعى است و هر گاه فعّاليّتى صورت نگيرد، مالكيّتى به دست نخواهد آمد. همچنین اگر استفاده فردى از اين منابع موجب ضرر و زيان جامعه گردد، به حكم «قانون لاضرر» می توان مانع فرد شد، لذا بهره گيرى از منابع مباح طبيعى براى افراد محدود است و در اسلام هيچ فرد توليدكننده و تاجری نمى تواند آزادى نامحدودى داشته باشد.

منافات پاسداشت «نوروز» با معارف شریعت اسلام؟!

مگر نوروز از آئین های زرتشتیان نبوده است؟ پس چرا ما مسلمانان آن را ارج می نهیم؟!

نوروز یک عید طبیعی در جهان آفرینش است و اختصاص آن به زرتشتیان محل تردید است. برخی اعمال عید نوروز مثل صله رحم و نظافت و هدیه دادن و... مورد سفارش اسلام نیز می باشد و در روایات اهل بیت(ع) نوروز و برخی اعمال آن مورد تایید گرفته است. نوروز مقارن با برخی اتفاقات تاریخی مهم دیگر مثل عید غدیر و... نیز می باشد. البته اسلام همه مراسمی را که به عنوان نوروز انجام می شود تایید نمی کند.

میزان «مهریه» در روايات اسلامي

آیا در روايات اسلامي برای «مهریه» مقدار مشخصی در نظر گرفته شده است؟

در روایات اسلامی روی مهریه سبک که توان پرداخت آن از سوي زوج وجود داشته باشد تاکید شده است. مثلا در روایات آمده است: از [نشانه هاي] برکت زن، کم بودن هزینه های اوست، مهریه کم، نشانه برتری زن است، و سنگینی مهریه باعث دشمنی می شود. بنابراین اگر مهریه غیر متعارف باشد هم دلیل بر سفاهت است و هم معلوم است که قصد جدی براي پرداخت مهریه وجود ندارد. در این گونه موارد، مهریه باطل و تبدیل به مهر المثل می شود.

چگونگی «انفاق» از منظر قرآن

از منظر قرآن کریم چگونه بايد «انفاق» كرد و به چه كساني بايد انفاق نمود؟

قرآن درباره چگونگی انفاق كردن و اين كه به چه كسانی بايد انفاق كرد، می فرمايد: «و حقّ نزديكان را بپرداز و [همچنين] مستمند و وامانده در راه را و هرگز تبذير مكن». قرآن در اين آيه در رابطه با انفاق و اداى حقّ خويشان، مستمندان و در راه‌ ماندگان و همچنين دوری از هر گونه اسراف و تبذير در انفاق دستوراتی صادر کرده است. در واقع تبذير مخصوص مواردى است كه انسان اموال خود را به صورت غير منطقى و نادرست مصرف كند و معادل فارسى آن «ريخت و پاش» است، و اگر اموال در موردش مصرف شود، لکن بيش از حد مصرف شود، به آن «اسراف» می گویند.

مجازات «اسراف كاران» و «تبذير كنندگان»

از ديدگاه قرآن، «اسراف كاران» و «تبذير كنندگان» چگونه مجازات می شوند؟

«اسراف» و «تبذير» به معناى وسيع كلمه از گناهان بزرگ است كه «قرآن» در مذمّت آن مى فرمايد: «مسرفان، اهل آتش اند» و در مورد «تبذير كنندگان» نيز مى فرمايد: «تبذير كنندگان هميشه برادران شياطين بوده اند». روشن است سرنوشت شياطين و برادرانشان چيزي جز گرفتار شدن در كانونِ قهر و غضب الهى يعنى دوزخ نخواهد بود.

دستورات اخلاقي امام علي(ع) به فرماندار خود

امام علي(علیه السلام) به فرماندار خود چه دستورات اخلاقي داده است؟

امام علي(ع) در نامه اي به «زیاد بن ابیه» می فرماید: «[اى زياد] اسراف را كنار بگذار و ميانه روى را پيشه نما، ميانه روى چيزى است كه خداوند متعال آن را دوست دارد و خداوند اسراف را مبغوض مى شمرد حتى دور انداختن يك هسته خرما؛ زيرا به درد چيزى مى خورد و حتى ريختن اضافه آب كه در ظرف آبخورى باقى مى ماند، و از امروز به فكر فردا باش، و از اموال دنيا به مقدار ضرورت براى خود نگاه دار و اضافه بر آن را براى روز نيازت از پيش بفرست ...».

حکم داشتن «خانه بزرگ» در اسلام

داشتن «خانه وسیع» از منظر اسلام چه حکمی دارد؟

از روايات متعدّدى استفاده مى شود كه يكى از نشانه هاى سعادت و خوشبختی انسان، داشتن خانه وسيع است؛ البته مفهوم اين روايات رها کردن خطّ اعتدال و روی آوردن به اسراف نیست؛ بلكه اشاره به اين است كه در هنگام فراهم بودن امكانات، نبايد مانند افراد تنبل و بى همّت به خانه هاى تنگ و تاريك كه روح انسان را آزار مى دهد، قناعت كرد. اضافه بر اين، خانه هاى كوچك، بهانه مناسبى براى ترك صله رحم و دعوت نكردن از مهمان است.

آثار رعايت «اعتدال» و «اقتصاد» در زندگى

امام علي(علیه السلام) در نامه 31 نهج البلاغه، درباره رعايت «اعتدال» و «اقتصاد» در زندگي چه سفارشي كرده است؟

امام علي(ع) درباره رعايت «اعتدال» و «اقتصاد» در زندگي می فرماید: «حفظ آنچه در دست دارى، نزد من محبوب تر از درخواست چيزى است كه در دست ديگرى باشد، تلخى يأس [از آنچه در دست مردم است] بهتر است از دراز كردن دستِ تقاضا به سوى آنها». آری بسيارند كسانى كه بر اثر اسراف و تبذير، اموال خود را از دست داده و نيازمند ديگران مى شوند و عزّت و حيثيت خود را بر سر آن مى نهند.

واکنش معصومین(ع) به خيانت در «بيت المال»؟

معصومين(علیهم السلام) نسبت به خيانت در اموال عمومی و «بيت المال» چگونه عمل می کردند؟

معصومین(ع) نسبت به اموال عمومى و سرمايه هاى معنوى و مادى جامعه، حساسیت بسیاری به خرج می دادند؛ زيرا اولا اين اموال به کل افراد جامعه تعلق دارد و همه باید بتوانند عادلانه از آن برخوردار شوند. ثانياً رواج خيانت در این سرمایه ها باعث از هم گسيخته شدن نظام جامعه می شود. برخورد امیر المومنین(ع) با درخواست برادرشان «عقیل» که تقاضای سهم بیشتری از بیت المال کرده بود، بیانگر دقت نظر و حساسیت معصومین(ع) در زمینه سرمایه های عمومی می باشد.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قالَ الصّادقُ عليه السّلام :

مَنْ ذُکِرْنا عِنْدَهُ فَفاضَتْ عَيْناهُ حَرَّمَ اللّهُ وَجْهَهُ عَلَى النّارِ.

نزد هر کس که از ما (و مظلوميت ما) ياد شود و چشمانش پر از اشک گردد، خداوند چهره اش را بر آتش دوزخ حرام مى کند.

بحارالانوار، ج 44، ص 285