پروردگار 37 مطلب

فراهم شدن نعمت هاي بهشتی با اراده كردن بهشتیان

آیا بهشتیان هر چه از نعمت هاي بهشتی اراده کنند برایشان فراهم می شود؟

گاه مى شود ميزبان، انواع نعمتها را براى پذيرائى ميهمان عزيزش فراهم مى كند؛ ولى اين نعمت ها معمولا از جهتى معيّن و محدود است؛ اما هنگامى كه به او وعده دهد كه هر چه بخواهى فراهم مى كنم، اينجاست كه روح ميهمان غرق آرامش مى شود؛ چون مى داند هيچ محدوديتى در كار نيست. این سخن هم درباره مواهب مادىِ بهشت صادق است و هم مواهب معنوي. در آنجا خداوند چنان قدرتى به انسان مى دهد كه اراده او سبب پيدايش هرگونه موهبتى است به خلاف دنيا كه اراده انسان هميشه تابع وجود اسباب و فراهم بودن زمينه هاست.

نمونه ای از «لذّات معنوی» بهشتیان

بهشتیان از چه «لذّات معنوی» متنعم و برخوردار می گردند؟

يكى از باارزش ترين لذائذ معنوى آن است كه محبوبِ جامع كمالات، نظر لطف به انسان بيفكند و با او سخن بگويد و بالاتر اينكه انسان بتواند به مقام شهود ذات پاكش برسد و با چشمِ دل، او را ببيند و غرق درياى جمالش گردد، به هنگام خشنودى از او روبروى او بنشيند و تمام قامت به او بنگرد و با محبت با او سخن بگويد. در سوره «قيامت» سخن از لذّت نگاه به جمال بى مثال آن محبوب حقيقى شده، مى فرمايد: «چهره هايى در آن روز شاداب و مسرورند و به پروردگارشان مى نگرند». مؤمنان در آن روز در حجاب نيستند و از مشاهده جمالش بهره مندند.

رحلت حضرت «سلیمان(ع)» از نظر روايات

از نظر روايات، حضرت سلیمان نبی(عليه السلام) چگونه از دنیا رفت؟

بر اساس روايات، روزى سليمان(ع) به اصحاب خود فرمود: فردا به بالاى قصر می روم و هيچ كس اجازه ندارد بر من وارد شود. فرداى آن روز در حالی که سلیمان(ع) خوشحال به شكوه پايتخت خویش مى نگريست جوانی را دید که به سراغ او می آید. او گفت: من فرشته مرگم و به اذن پروردگار آمده ام تا جان تو را بستانم، او حضرت را در حالى كه بر عصای خویش تکیه زده بود قبض روح کرد و تا چند روز بدن سليمان به همان حالت باقي بود تا آن که به اذن خدا موريانه سبب شکستن عصا و افتادن سليمان(ع) گردید و همگان از مرگ او آگاه شدند.

پرورش امام علي(ع) در دامان پیامبر(ص)

امام علي(علیه السلام) پرورش خود در دامان پیامبر(صلی الله علیه و آله) را چگونه تبیین می فرماید؟

امام علی(ع) با اشاره به ارتباط نزدیک خود با پیامبر(ص) می فرماید: «شما منزلت و مقام مرا در نزد پیامبر(ص) مى دانيد، او مرا در دامان خويش در حالى كه كودك بودم مى نشاند و [همانند فرزندش] مرا به سينه خود مى فشرد و در بستر خويش در كنار خود مى خوابانيد، به گونه اى كه بدن خود را [همچون يك پدر بسيار مهربان] به بدن من مى چسبانيد و بوى خوش خود را به مشام من مى رساند و غذا را مى جويد و در دهان من مى گذاشت و ...».

خدای «سمیع» و «بصیر»؟!

منظور از صفات «سمیع» و «بصیر» در مورد خداوند چیست؟ مگر خداوند همانند انسان عضو شنوایی یا بینانی دارد؟

حقيقت بینایی و شنوایی با مفاهیم مادی و جسمانی پیوند خورده و قابل جدایی از آن نیست، امری که درباره خداوند به عنوان وجودی مجرد از جسم و مادّه قابل تصور نیست. طبق آنچه از معارف امامان اهل بیت(ع) بر می آید، سميع و بصير بودن خداوند چيزى جز «علم و آگاهى» او نسبت به پدیده های «شنیدنی» و «دیدنی» نيست. یعنی در حالی که انسان به عنوان موجود مادّی ناچار است به وسیله اعضا و ابزار مادّى به «آگاهى» از دیدنی ها و شنیدنی ها دست یابد، خداوند در درک خود، نیازى به چیزى ندارد و هستی با تمام تصاویر و صداهای خود پیش او حاضر است و به آنها علم حضوری دارد، از این جهت خداوند بدون هیچ مقدّمه اى مى تواند سمیع و بصیر باشد.

یک درس مهم از داستان «اصحاب کهف»

از بحث و گفتگوي «اصحاب کهف» درباره مدت زمان خوابشان چه درسي مي توان گرفت؟

بعد از بيدار شدنِ «اصحاب کهف» از خواب طولانی، آنها بر سر مدت زمان خواب بحث و گفتگو كردند؛ امّا با توجّه به فايده نداشتن آن و نبودن راهى براى اثبات آن و دور شدن از هدف اصلى، از مشاجره دست كشيده، علم آن را تنها از ناحيه خداوند دانستند و اين درس بزرگى است براى همه كسانى كه در مسائل پوچ و جزئى اختلاف مى كنند و بر نظريّه خود پافشارى مى كنند و گاه اختلافشان به درگيرى منتهى مى شود.

پاداش «صابران» در قرآن

خداوند در قرآن چه پاداشي را به «صابران» وعده داده است؟

در سوره «زمر» خداوند به پيامبر اسلام(ص) دستور مى دهد كه از سوی او به تمام بندگان با ايمانش چنين بگويد: «اى بندگان من كه ايمان آورده ايد، تقواى الهى پيشه كنيد؛ ... [هر گاه تحت فشار شديد كافران جبّار قرار گرفتيد، تسليم نشويد، بلكه مهاجرت كنيد]؛ زيرا صابران اجر و پاداش خود را بى حساب دريافت مى كنند». اين آيه از يك سو نشان مى دهد كه انسان بايد در برابر مشكلاتى كه در راه مقابله با جبّاران متحمل مى شود، از نيروى صبر كمك بگيرد از سوى ديگر، پاداش صابران را بى حساب و غير قابل شمارش معرفی می کند.

«گواهان انسان» در رستاخیز

قرآن کریم چه کسانی را به عنوان «گواهان انسان» در روز رستاخیز معرفی می نماید؟

در آيات قرآن، گواهان مختلفى براى رستاخیز ذكر شده که نخستین آنها ذات پاک خداوند است. از این رو قرآن می فرماید: «در هر حال كه باشى، ما گواه بر شما هستيم و هيچ امرى بر علم پروردگار مخفى نمى ماند، مگر اينكه در كتاب آشكار ثبت است». هم چنین پيامبران نيز از گواهان در قیامت اند: «از هر امتى گواهى خواهيم آورد و تو را گواه بر آنها قرار خواهيم داد». ضمن اینکه زبان و دست و پا و پوست بدن و زمین و فرشتگان همگی در دادگاه قیامت در زمره گواهان اعمال ما خواهند بود.

حمد و ستايش الهی از زبان علی(ع)

امام علی(علیه السلام) در خطبه 182 «نهج البلاغه» چگونه خداوند را حمد و ستایش می کند؟

امام علی(ع) در خطبه 182 «نهج البلاغه»، با اشاره به صفات خدا و اصول نعمت هايش، مى فرمايد: «سپاس خداوندى كه سرانجام مخلوقات به او منتهى مى گردد. او را بر احسان عظيم و برهان روشن و فضل و نعمت فزاينده اش سپاس مى گوييم. سپاسى كه آنچه شايسته حق اوست انجام دهد و آنچه در خور شكر اوست ادا كند و به ثوابش نزديك سازد و موجب افزونى نعمتش گردد».

علّت عدم درک «ذات پروردگار»

چرا «ذات پروردگار» را نمی توان درک کرد؟

ذات باری تعالی منزّه از حدود و ابعاد و جسمانیت است؛ ذات خدا از هر نظر بى نهايت است و ما از هر نظر محدود و متناهى هستيم و به همين دليل احاطه ما به او غير ممكن است؛ وقتی احاطه بر چنین موجودی ممکن نیست درکی به دست نخواهد آمد. ما به حقيقت ذات خدا هرگز پى نخواهيم برد، و انتظار آن را هم نبايد داشته باشيم؛ زيرا چنين انتظارى به اين مى ماند كه اقيانوس بيكرانى را در ظرف كوچكى جاى دهيم، يا جنین در رحم را، آگاه از تمام جهان بيرون بدانیم! آيا چنين چيزى ممكن است؟! بنابراین ادراک کنه ذات خدا نه ممکن است و نه تکلیف.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

الإمامُ علىٌّ(عليه السلام)

مَن عَمَّر دارَ إقامتِهِ فَهُوَ العاقلُ

کسى که خانه ماندگارى خود را آباد سازد، خردمند است

ميزان الحکمه، جلد 1، ص 54