اعمال 99 مطلب

بسته شدن پرونده اعمال با «مرگ»؟!

آیا با مرگ، پرونده اعمال انسان بسته می شود؟

با استفاده از آیات و روایات، می توان گفت: اگرچه همزمان با مرگ شخص، پرونده اعمال جديد او بسته مى شود، اما به اين معنا نيست كه آثار اعمال گذشته به او نمى رسد؛ بلكه پرونده اعمال پيش از مرگ همواره گشوده است و انسان در برزخ و قيامت، ثمره و نتیجه اعمال صالح و یا ناشایستی که در دنیا انجام داده را دریافت می کند.

استفاده از فرصتها برای انجام «عمل صالح »

امام علی(علیه السلام) در خطبه 237 نهج البلاغه درباره غنیمت شمردن فرصت زندگی چه بیاناتی دارند؟

امام علی(ع) در این باره می فرمایند: «اكنون كه در متن زندگى هستيد عمل کنید، چرا که نامه هاى عمل گشوده است [و فرصت هرگونه اصلاح امكان پذير است] و بساط توبه گسترده است و فراريان از اطاعت خدا به سوى او فراخوانده مى شوند و به گنهكاران اميد عفو داده مى شود پيش از آنكه عذاب به سراغشان بيايد و مهلت تمام شود و فرشتگان مأمور ثبت اعمال نيك و بد به آسمان صعود كنند [پس سخت بكوشيد و فرصت را غنيمت بشماريد]».

«عرضه اعمال» به اولیای الهی، و «ستّار العیوبی خداوند»!

مگر خداوند «ستّار العیوب» نیست؟! پس چرا طبق آیه 105 سوره توبه علاوه بر خداوند، پیامبر و گروهی از مومنین نیز اعمال انسان را می بینند؟! یا طبق بیان برخی از روایات، اعمال انسان به ائمه(علیهم السلام) عرضه می گردند؟! از آن گذشته چرا برخی عرفا می توانند با چشم برزخی بر حقیقت پنهان آدمیان آکاهی یابند؟!

اولا: این گونه نیست که خداوند در همه احوال از رسوایی بدکاران و معصیت کاران جلوگیری و آبروی شان را حفظ کند؛ خدا عیب انسانهای هتّاک(پرده در) و بی پروا را آشکار می کند. ثانیا: اطلاع معصومین و اولیاء از اعمال آدمی نتیجه اثر وضعی گناه می باشد؛ چون گناه هر کس اثری وضعی در نظام تکوین می گذارد که بندگان صالح و متقی خدا قدرت تشخیص چنین آثاری را دارند و علم آنها همیشه از ارائه گزارش ناشی نمی شود. ثالثا: هنگامى که انسان بداند علاوه بر خداوند، پیشوایان محبوبش و برخی از اولیاء الهی نیز می توانند از رفتارهایش مطلع شوند، بدون شک بیشتر رعایت مى کند و مراقب اعمال خود خواهد بود. رابعا: از آنجا که آن اولیای گرامی از هیچ تلاشی برای کمک به انسان و رشد دادن او کوتاهی نمی کنند علم آنها به اعمال ما برای خود ما مفید خواهد بود. خامسا: انسان ‌هایی که می توانند علم به اعمال انسان داشته باشند، جز آنچه که مطلوب و مرضی الهی است نخواهند دید. خداوند اطلاع از اعمال بندگان را به کسانی عنايت مي کند که محرم اسرار باشند.

گرفتاری ها، نتیجه گناهان یا امتحان الهی؟

بلا و رنج و گرفتاری های ما نتايج گناهان ما می باشد يا امتحانی الهی است؟

مطابق آیات و روایات و بررسی های به عمل آمده، گرفتاری های مختلفی كه در دنیا به سراغ انسان‌ها می آید، حکمت های گوناگونی دارند كه برخی از آنها عبارتند از: آزمایش و امتحان الهی، کفّاره و تطهیر گناهان، و برخی از آنها نیز ثمره بی تدبیری و سهل انگاری های انسان در زندگی است.

گر می نخورم علم خدا جهل بود!

خدا از ازل مي دانسته كه من فلان گناه را در زمان معیّنی انجام می دهم، بنابراين اگر من این گناه را انجام ندهم، علم خدا غلط از آب در مي آيد و به قول خیّام نیشابوری: «گر می نخورم علم خدا جهل بود»! در این صورت مگر من می توانم بر خلاف علم خدا کاری کنم؟ در نتیجه مجبورم طبق علم الهی رفتار نمایم و تلاش من ثمری نخواهد داشت و عاقبت علم الهی تحقّق خواهد یافت.

اوّلا: علم خدا در اينجا از قبيل علم قضا و قدری نيست كه سبب ايجاد اشياء در خارج باشد؛ بلكه خدا به اراده و امکانات، انگیزه و خلق و خوى بندگان علم دارد و مي داند چه خواهند كرد، مانند علم خود ما به اعمال دوستان و آشنايان خودمان؛ چون ما از خوى و عادت آنها آگاهيم، علم ما تابع فعل آنها است نه فعل آنها تابع علم ما. علم الهی نیز در اینجا از علم او به علّت ها ناشی می شود؛ علّت ها نیز در وجود بشر و در اختیار او هستند، مثل قدرت و اراده و خلقیات و انگیزه ها.
ثانیا: اگر ما محكوم به سعادت و شقاوت ذاتى باشيم و بدون اراده به بديها و نيكيها كشانده شويم، آمدن پيامبران و نزول كتب آسمانى، تعليم و تربيت، نصيحت و اندرز، تشويق و توبيخ، سرزنش و ملامت، مؤاخذه و سؤال و بالاخره كيفر و پاداش همگى لغو و بيهوده خواهد بود. در حالی که خداوند حکیم است و نسبت امور لغو و بیهوده بر او روا نیست.
ثالثا: آنچه خداوند از ازل می دانست، اعمال اختیاری انسان است. بنابراین، صحیح نیست که علم ازلى خداوند را بهانه قرار داده و خود را در انجام گناه مجبور قلمداد نمايیم؛ زيرا خداوند نه تنها از اصل عمل آگاه است بلكه می داند كه آن شخص اين جنايت را از روى اختيار و با كمال آزادى انجام مى‏ دهد.
علم پيشين الهی را می توان به آگاهی معلّم به سرنوشت دانش آموزی که رفوزه خواهد شد، تشبیه نمود؛ مسلّما آگاهی معلّم تأثیری در رفوزه شدن دانش آموز ندارد و با علمِ معلّم، اختیار از دانش آموز سلب نشده است.

آثار و نتایج «مراقبه» و «محاسبه»

امام علی(علیه السلام) در خطبه 222 نهج البلاغه چه آثار و نتایجی برای «مراقبه» و «محاسبه» بر می شمرد؟

امام(ع) در ترسيم حال اهل ذكر و اولياء الله مى فرمايد: «اگر حال آنها را در برابر خود مجسّم سازى كه به حسابرسى اعمال خود نشسته اند و سنگينى بار خطاهايشان را بر دوش خود احساس كرده و در نتيجه گريه گلويشان را فشرده و با صداى بلند در پيشگاه پروردگارشان در مقام اظهار ندامت و اعتراف به تقصير آمده اند، خواهى ديد كه آنان نشانه هاى هدايت اند، فرشتگان آنها را در ميان گرفته و آرامش بر آنها نازل شده و خداوند به آنها نظر رحمت افكنده و از سعى و كوشش آنها راضى است و موقعيتشان را مى ستايد».

دلالت «آیات شهادت» بر وجود امام زمان(عج)

«آیات شهادت» در قرآن چگونه بر وجود امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) دلالت دارد؟

در قرآن مجيد، آياتي هست كه دلالت مي كند امام زمان(عج) وجود دارد. از جمله این آیات «آیات شهادت» است که به صراحت می گوید خداوند در ميان هر امتى كسى را به عنوان «شاهد» قرار داده تا در روز قيامت بر آنها احتجاج كند. از اين آيات به خوبى استفاده مى شود كه در هر زمان و براى هر امتى خداوند افرادى معصوم از خطا و اشتباه قرار داده است تا در روز قيامت به اعمال آنان گواهى دهند و كسى كه قرار است شاهد بر اعمال امت باشد نبايد در شهادتش اشتباه كند و نيز بايد احاطه علمى بر همه اعمال امت داشته باشد. آری اينان كسانى اند كه در امر هدايت بشر حجت خدا در روى زمين اند.

لزوم حسابرسی اعمال

امام علي(علیه السلام) در حکمت 208 نهج البلاغه، درباره لزوم حسابرسی اعمال چه می فرماید؟

امام علي(ع) در رابطه با لزوم حسابرسی اعمال می فرماید: «هر كس به حساب خود برسد سود مى برد و آن كس كه غافل بماند زيان مى بيند»، در واقع حسابرسى در زندگيِ مادي، ابزاری براى پرهيز از زيان ها بوده و سبب اصلاح نقاط آسيب پذير می شود. اما حسابرسى در امور اخروى بايد شديدتر و دقيق تر باشد، زیرا پیامبر(ص) می فرماید: «انسان، باايمان نخواهد بود؛ مگر با دقت اعمال خود را محاسبه كند، دقيق تر از آنچه شريك به حساب شريكش مى رسد»، زيرا بر اساس آیات قرآن نگاهبانانى اعمال ما را نوشته و حساب دقيق آنها را دارند.

بی پناهی ایتام و مسئله عدل الهی؟!

چرا خداوند ایتام را از داشتن پدر و مادر محروم کرده است؟ آیا رحمت خداوند اقتضا می کند اطفالی بدون والدین زندگی کنند؟

اولا: مرگ هر انسانی تابع نظام «علّت و معلول» است؛ اگر خداوند بخواهد جلوی تأثیر «علل» را بگیرد، اساس این جهان مادی از هم خواهد گسست. هماهنگی با طبیعت و «کنترل نظام علت و معلول» به نفع «سلامت» انسانها بواسطه «نعمت عقل و تدبیر» به عهده خود انسانها گذاشته شده است. از طرفی عوامل بشری نیز در مرگ انسانها نقش مهمّی دارند و نمی توان «عدل خدا» را زیر سوال برد و «عمل و تدبیر انسان» را فراموش کرد!

ثانیا: خداوند در «دنیا و آخرت» بصورت «تکوینی و تشریعی» از یتیم «حمایت» می کند. اگر کودکی که یتیم شده است سختی های دنیا را تحمل کند، در دنیا به مقاماتی می رسد که همگان آرزوی آن را دارند. از طرفی دیگر اين افراد که با مجاهدت، مشکلات را تحمّل کرده و صبر پیشه می کنند، ثواب بيشتری در آخرت از اعمال خود مي برند؛ چون «برترين اعمال، مشكل ترين آنها است». در دستورات دینی نیز یتیم از رحمت خداوند مهربان بی نصیب نیست و قرآن كریم و پیشوایان معصوم(ع) امر سرپرستی كودكان یتیم را به مؤمنین سپرده اند تا در جامعه یتیمی آواره نماند و در پناه مؤمنان نیازهای آن ها برطرف شود. در نتیجه اگر در جامعه ای شاهد بدرفتاری با یتیم باشیم و کسانی پیدا نشوند که سرپرستی یتیم را برعهده گرفته و گرامی بدارند، بجای تردید در عدالت خداوند در «انسانیت» افراد آن جامعه باید شک کرد.

زینت دادن اعمال مشرکان و مسئله عدل الهی؟!

قرآن زینت دادن عمل بد کافران را به خدا نسبت می دهد؛ آیا این «زینت دادن» فریب و بی عدالتی نیست؟

خداوند این خاصیت را در «تکرار عمل غلط» قرار داده که انسان تدریجاً به آن خو مى گیرد و حس تشخیص او دگرگون مى شود. يعني هنگامي كه انسان كاري را به طور مكرر انجام دهد، كم كم قبح و زشتي آن در نظرش از بين مي رود. چنین وضعیتی در ادبیات قرآنی «تزیین اعمال» نامیده می شود و جالب این است که اگر در دو آیه نقل شده در ابتدای بحث این موضوع به خدا نسبت داده شده، در 8 مورد از آیات دیگر از قرآن به شیطان و در ده مورد به صورت فعل مجهول آمده است و اگر درست بيانديشيم همه بيانگر يک واقعيت است.
اما اينكه به خدا نسبت داده شده است به خاطر آن است كه او «مسبب الاسباب» در عالم هستى است و هر موجودى که تاثيرى دارد به خدا منتهى مى شود و اگر به شيطان يا هواى نفس نسبت داده شود به خاطر اين است كه عامل نزديك و بدون واسطه آنها هستند. و اگر گاه به صورت فعل مجهول آمده اشاره به اين است كه طبيعت عمل‏ چنين اقتضا مى كند.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قالَ الباقر عليه السّلام :

بَلا فى اِثْنَيْنِ مِنْ اَصْحابِهِ قالَ: فَلمّا مَرَّبِها تَرَقْرَقَتْ عَيْناهُ لِلْبُکاءِ ثُمَّ قالَ: هذا مَناخُ رِکابِهِمْ وَ هذا مُلْقى رِحالِهِمْ وَهيهُنا تُهْراقُ دِماؤُهُمْ، طوبى لَکِ مِنْ تُرْبَةٍ عَلَيْکِ تُهْراقُ دِماءُ الاحِبَّةِ.

بحارالانوار، ج 44، ص 258