پاسداشت مقام «انسان» در قرآن

قرآن كريم در مقام تعريف «انسان» چه بياني دارد؟

هيچ توصيفى از «انسان»، بيانگر ماهيت واقعى انسان با همه ابعاد و زواياى گوناگون وى نيست؛ جز آنچه در قرآن آمده است كه با بهترين و والاترين توصيفات او را معرفي مى كند. قرآن می گوید: خداوند انسان را با دستان خود آفريد؛ از روح خود در وي دميد؛ امانت خود را به او سپرد؛ همه اسماء را به وي آموخت؛ همه فرشتگان را به سجده بر او واداشت؛ مقام خلافت خود را در زمين بدو بخشيد؛ هر آنچه را در آسمانها و زمين بود مسخر وى گردانيد و آن گاه به خود در اين آفرينش برتر تبريك گفت. آری به واسطه اين ويژگى هاى هفت گانه است كه انسان در اصل آفرينش و آغاز پيدايش بدانها مفتخر شده و بدين سان مخلوق برتر نام گرفته است.

امور مشترک بین زن و مرد از دیدگاه قرآن

از منظر قرآن زن و مرد در چه اموری مشترک و متساوی هستند؟

قرآن زن و مرد را در امور مختلفی با یکدیگر مشترک و مساوی قرار داده است. همانند: 1- زن و مرد در اکتساب خیرات یکسانند. 2- خداوند انسان را بر سایر مخلوقات برتری داده، که این برتری شامل زن و مرد می شود. 3- روح مرد و زن هر دو از جانب خداوند دمیده شده است. 4- زن و مرد در تقوا و پرهیزکاری به صورت یکسان می توانند طی طریق کنند. 5- زن و مرد در رسیدن به مغفرت و پاداش الهی یکسان بوده و خداوند عمل هیچ کدام را ضایع نمی کند. 6- خداوند ملکه هدایت را در سرشت مردان و زنان به ودیعه گذارده است. و... .

عدم تضاد «فرضيه تكامل» و «خداشناسي»

آيا ميان «فرضيه تكامل» و «خداشناسي» تضادى وجود دارد؟

با وجود تلاش عده اي براي ايجاد تضاد ميان «فرضيه تكامل» و «مسئله خداشناسى»، امروزه تضادي ميان اين دو وجود ندارد و ما اين فرضيه را چه قبول و چه رد نمائيم در هر دو صورت مى توان خداشناس بود. فرضيه تكامل به فرض اثبات، شكل يك قانون علمى به خود خواهد گرفت كه از روى علت و معلول طبيعى پرده بر مى دارد و فرقى ميان اين رابطه علت و معلولى در عالم جانداران و ديگر موجودات نيست و خود داروين در برابر اتهام بي دينى تصريح مى كند كه من در عين قبول تكامل انواع، خداپرستم و بدون قبول وجود خدا نمى توان تكامل را توجيه كرد.

عدم تضاد فرضيه «تكامل انواع» با آفرينشِ آدم

آيا فرضيه «تكامل انواع» با نظريه قرآن پيرامون آفرينشِ «آدم» تضادى دارد؟

قرآن هر چند مستقيماً درصدد بيان مسأله تكامل يا ثبوت انواع نيست؛ اما ظاهر آياتِ خلقت آدم، بیشتر روى خلقت مستقل دور مى زند؛ حتی آیه 33 سوره آل عمران - که مسلمانانِ طرفدار تكامل برای اثبات فرضیه خود از آن استفاده کرده اند، می گويند: «خداوند آدم، نوح و آل ابراهيم را از میان جهانیان برگزید» و این یعنی همه آنها حتی آدم در ميان امتى زندگى كردند و از ميان آنها برگزيده شدند - نیز در صورتی مؤید آنها است که منظور از جهانیان فقط معاصرین آنها باشند درحالیکه این تخصیص دلیلی ندارد و مؤید فرضیه تکامل نیست.

غایت مندی آفرینش انسان در روایات اسلامی

روایات اسلامی غایت مندی آفرینش انسان را چگونه تبیین می کند؟

در روایات اسلامی بر هدفمندی خلقت انسان تاکید شده است. از این رو امام صادق(ع) در تبیین هدف از خلقت انسان می فرماید: «همانا خداوند عالم را بیهوده نیافریده و آنان را به حال خود رها نکرده است، بلکه آنان را به جهت اظهار قدرتش آفریده است. و تا این که آن ها را به طاعتش تکلیف کند تا به توسط آن مستوجب خشنودی او شوند. و آنان را نیافریده تا از ایشان جلب منفعت کرده و یا دفع ضرر نماید، بلکه آنان را به جهت نفع رساندن و رساندنشان به نعمت دائمی خلق کرده است».

بطلان نظریه خلقت «حوا» از دنده چپ آدم(ع)

باطل بودن نظریه آفرینش «حوا» از دنده چپ حضرت آدم(علیه السلام) چگونه قابل اثبات است؟

خداوند در تبیین قانون «زوجیت» می فرماید: «اى مردم! از [مخالفت] پروردگارتان بپرهیزید همان کسى که شما را از یک انسان آفرید؛ و همسر او را از جنس او خلق کرد». اما مشهور مورخین و مفسران اهل سنت معتقدند که خداوند حوا را از دنده پایین و چپ حضرت آدم(ع) آفریده است. امام صادق(ع) در این باره می فرماید: «خداوند منزه است از این نسبت. آنان می پندارد که خداوند قدرت نداشت برای آدم همسری از غیر دنده اش بیافریند...». از سوی علامه مجلسی(ره) می گوید: «این موضوع بواسطه این حدیث و احادیث دیگر رد می شود».

قرآن و بیان مراحل خلقت انسان

طبق آیات قرآن، خلقت انسان داراى چند مرحله است؟

1- «تراب»: جدّ نخستین ما از خاک است، البته خلقت همه انسان ها از مواد درون خاک مایه مى گیرد. 2- «نطفه»: که مربوط به همه انسان ها جز آدم و حوا است3- نطفه تکامل یافته و به صورت یک قطعه خون بسته در می آید.4- «مضغه»: مرحله ظهور اعضاء و مرحله حس و حرکت است. 5- تولد  6-تکامل قدرت و قوت جسمى، که در آن حداکثر نمو قواى جسمانى حاصل مى شود، 7-عقب گرد و دوران پیرى و سرانجام پایان عمر و انتقال به سراى جاویدان.

اسلام و نظریه تکامل و ثبوت در باب آفرینش

آیا قرآن و نهج البلاغه نظریه تکامل در باره خلقت و آفرینش انسان را تأیید می نمایند؟

آنچه از قرآن و نهج البلاغه درباره خلقت انسان برمی آید، مخالفت با نظریه تکامل و تأکید بر مسأله ثبوت انسان است، اما از این منابع نظری درباره تأیید یا رد نظریه تکامل در دیگر انواع دیده نمی شود. از اینها گذشته نظریه تکامل برخلاف علوم قطعی و ثابت شده تجربی فرضیه ای است که با برخی قراین ظنَی تآیید شده و از آنجا که فرضیات همیشه با اکتشافات و آزمایشهای جدید در حال تغییرند، نمی تواند آیات و عبارات قرآن و نهج البلاغه را نفی کند.

خلقت انسانها در قیامت و محدوديت «خاك»

با توجه به اینکه در طول تاریخ همه بدنها تبدیل به خاک شده اند آیا در قیامت خلق این بدنها از خاکِ محدودِ زمین امکان پذیر است؟

حتی اگر فرض كنيم تمام وزن بدن انسان را مواد خاكى تشكيل دهد و يك متر مكعب خاك هم اگر دو تا سه تن وزن داشته باشد، جوابگوى ساختمان بدن چهل نفر انسان متوسّط است. روى اين حساب يك كيلومتر مكعب خاك مى تواند جوابگوى جمعيتى در حدود هشت برابر جمعيت موجود كره زمين باشد. اگر عمر متوسط انسان پنجاه سال باشد، يك كيلومتر مكعب خاك مى تواند هشت نسل را در بر بگيرد. بنابراين مواد خاكى بدن انسان ها در طول تاريخ تنها در يك گوشه كوچكى از زمين جاى مى گيرد.

فلسفه آفرینش گواه بر حقانیت «معاد»

آیا می توان با استدلال به فلسفه آفرینش پی به وجود «معاد» و رستاخیز برد؟

شناخت فلسفه آفرینش و خلقت انسان به شناخت عالم پس از مرگ کمک می کند. تکامل و تربیت نوع انسان، هدف از خلقت انسان می باشد و این هدف با مرگ انسان پایان نمی یابد؛ بلکه به شکل عالی تری پس از مرگ ادامه خواهد یافت. از این رو انعکاس فلسفه آفرینش و قانون تکامل را می توان در آیات قرآن، بویژه آیات سوره واقعه جستجو کرد، که همگی گواهی می دهند حیات واقعی با مرگ جسم پایان نمی پذیرد.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قالَ السجّادُ عليه السّلام :

اِنّى لَمْ اَذْکُرْ مَصْرَعَ بَنى فاطِمَةَ اِلاّ خَنَقَتْنى لِذلِکَ عَبْرَةٌ.

من هرگز شهادتِ فرزندان فاطمه عليها السّلام را به ياد نياوردم ، مگر آنکه بخاطر آن ، چشمانم اشکبار گشت .

بحارالانوار، ج 46، ص 109