صفات جلال 15 مطلب

تناقض «مبین»(روشنگر) بودن قرآن، با وجود «آیات متشابه» در آن!

چگونه می‌توان بین آیاتی که قرآن را به زبان عربی «مبین» معرفی می‌کند و آیاتی که وجود «متشابهات» را در قرآن تأيید می‌نماید، جمع کرد؟!

 تشابه بر دو قسم است: اصلى و عارضى؛ تشابه عارضى (كه بيشتر متشابهات قرآن از اين دسته است) آن است كه در عصرهاى بعدى بر قرآن عارض شده است، نه اينكه هنگام نزول هم دچار تشابه بوده است. دليل اين تشابه هم كشاكش رايزنى متكلمان فرقه‌هاى مختلف است كه در اواخر قرن اوّل رخ داد و تا قرن دوم و سوم ادامه يافت.
اما تشابه اصلى كه در قرآن به غايت اندك است، عبارت است از آياتى كه برخوردار از معانى بلند و فخيمى است كه قالبها و ساختارهاى زبان عربى تاب تحمّل و گنجايش آنها را ندارد و به همين دليل در قالب‌هاى استعاره و تشبيه آمده است كه اين قالبها هم به طور طبيعى ياراى انتقال مقصود خداوند سبحان را ندارد. بنابراين مشكل از جانب قابل است نه فاعل؛ زيرا قالبها و ساختارهاى زبان عربى تاب تحمل مفاهيم فخيم و بلند آسمانى را ندارد.
هریک از این آيات متشابه، به واقع پشتوانه و ذخيره‌اى سرشار براى دين جاودان اسلام است؛ زيرا هر چه زمان پيش رود، نقاب از چهره نورانى اين گونه آيات به كنار مى رود و راه پيشروى اين دين جاودان را در دل زمانه مى نماياند.

تبيين «آیات متشابه» قرآن راجع به «صفات جمال» و «جلال»

چگونه می توان «آیات متشابه» قرآن را در مورد «صفات جمال» و «جلال» تبيين نمود؟

متکلمان امامیه؛ خداوند را متّصف به «صفات جمال» و «جلال» می دانند، لکن «معتزله» و «اشاعره» در اتّصاف خداوند به این صفات اختلاف دارند. «معتزله» اتّصاف خداوند به هر گونه صفتی را نفى مى كنند؛ زيرا لازمه اتّصاف، اقترانِ ذات حقّ به مبدأ صفات مى باشد؛ اما «اشاعره» معتقدند ظاهر قرآن بايد رعايت شود و هيچ گونه تأويلی را نمی پذیرند؛ زیرا خداوند خود را به اين صفات متّصف کرده و با زبان قوم سخن گفته و اين وصف بايد با مفاهيمى باشد كه عرف آن را دريافت مى كنند. لکن «امامیّه»، ذات مقدسه را منشأ تمامى صفات كمال مى دانند؛ زيرا اوصاف کمالیه از ذات او نشأت گرفته و نشايد كه ذات او فاقد كمالات باشد.

«صفات سلبي» خداوند در خطبه 109 نهج البلاغه

امام علي(ع) در خطبه 109 نهج البلاغه به چند صفت از «صفات سلبي» خداوند اشاره كرده است؟

اینشان دراین باره می فرماید: «چشم ها تو را نديده تا از تو خبر دهند؛ بلكه تو پيش از آنكه وصف كنندگانت موجود شوند، بوده اى! آفريدگان را براى رفع وحشتِ تنهايى نيافريدى و براى سودِ خود، آنها را به كارى وا نداشتى؛ هيچ كس نمى تواند از پنجه قدرت تو فرار كند و آن كس را كه بگيرى از حيطه قدرتت بيرون نمى رود؛ معصيتِ گنهكاران، از عظمت تو نمى كاهد و اطاعت مطيعان، بر حاكميّت تو نمى افزايد، آن كس كه از قضا و قَدَرِ تو به خشم آيد، نمى تواند فرمانت را برگرداند و آن كس كه از اوامر تو روى گرداند، از تو بى نياز نمى شود!».

صفات «جلال» و «جمال» خداوند در نهج البلاغه

امام علي(ع) در خطبه 160 نهج البلاغه به كداميك از صفات «جلال» و «جمال» پروردگار اشاره كرده است؟

ایشان مي فرمايد: «خداوندا، كُنه عظمت تو را هرگز درك نمى كنيم، جز اينكه مى دانيم تو زنده و قائم به ذات خود و ديگران قائم به تو هستند. هيچ گاه خوابِ سبك و سنگين، تو را فرا نمى گيرد [تا از بندگانت غافل شوى]، افكار [بلندپرواز] هرگز به تو نمى رسد و چشم ها تو را نمى بينند؛ ولى تو چشم ها را مى بينى و اعمال و كردار [بندگان] را احصاء مى كنى و زمام همگان به دست توست». امام(ع) با ذکر این اوصاف، ضمن بستن راه بر هر گونه افراط و تفریط، انسان ها را به طریق صحیح که معرفت اجمالی و عجز از معرفت تفصیلی است رهنمون شده است.

شرح صفت «خالقیت» خداوند

امام علي(ع) در خطبه 163 نهج البلاغه، کدامیک از «صفات فعل» خداوند را شرح می دهد؟

امام علي(ع) در بخشی از خطبه 163 «نهج البلاغه»، درباره یکی از «صفات فعل» خداوند، یعنی آفرینش جهان هستی و عجایب و شگفتی های آن، مي فرمايد: «ستايش، مخصوص خداوندى است كه آفريدگار بندگان است؛ خداوندى كه گستراننده زمين، جارى كننده سيل در رودخانه ها و روياننده گياهان بر كوهها و تپه هاست». حضرت پس از اشاره به آفرینش انسان که شاهکار بزرگ آفرینش است، به سه موضوع محل سکونت و آب و مواد غذایی اشاره نموده تا حس شکرگزاری بندگان را برانگیزد و برای معرفت خداوند آماده سازد؛ چرا که این «صفت فعل» برای همه مردم قابل درک و معرفت آفرین است.

شبهه «قابل فهم نبودن زبان وحی»

چه پاسخي به اين شبهه مي توان داد كه مي گويد زبان وحي قابل فهم نيست و الفاظ قرآن به دلیل مادی و ناسوتی بودن نمی توانند بیانگر حقیقت ملکوتی آن باشند؟

پاسخ اين است كه: زبان وحى به ويژه قرآن، بر حسب موضوع سخن، مختلف است كه اجمالا بر چهار بخش تقسيم مي شود: 1. احكام و تكاليف. 2. اَمْثال و حِكَم. 3. سخن از سراي غيب. 4. معارف و اصول شناخت. در گزاره هاى كتب آسمانى درباره مفاهيم غيبى، از استعاره و تشبيه و مجاز و كنايه استفاده شده تا به گونه تقريبى و از باب تشبيه نامحسوس به محسوس گزارش كنند. اين شيوه متعارفى است كه در اين گونه تشبيه ها، به تقريب بسنده شده و بيان يا درك تحقيقى ـ با اين وصف ـ امكان پذير نيست.

ذكر «اسماء حُسنی» در قرآن و روايات

آيا ذکری از «اسماء حُسنی» در قرآن و روايات به میان آمده است؟

در قرآن به صورت سربسته و در روايات به طور مشروح تعبير «اسماء حُسنى» آمده است. «اسماءِ حُسنى» اشاره به صفات جمال و جلال پروردگار است كه هر كدامِ آنها از اثبات كمال يا نفى نقصى حكايت مى كند و تنها يك نامگذارى ساده و معمولى نيست. اين اسماء و صفات در آيات مختلف قرآن منعكس است و روى آنها مخصوصاً تكيه شده است.

تفاوت «صفات ذات» با «صفات فعل»؟!

مراد از «صفات ذات» و «صفات فعل» خداوند چيست؟

«صفات ذات» به دو بخش صفات «جمال» و صفات «جلال» تقسيم مي شود. صفات جمال صفاتى است كه براى خداوند ثابت است؛ مانند: علم و قدرت، و صفات جلال، صفاتى است كه از خدا نفى مى شود؛ مانند: جهل و عجز. همچنین منظور از صفات فعل، صفاتى است كه به افعال خداوند بستگى دارد؛ يعنى قبل از آن كه آن فعل از او صادر شود آن وصف بر او اطلاق نمى گردد، و بعد از صدور آن فعل، به آن صفت، توصیف مى شود، مانند خالق و رازق.

آثار تربيتي توجه به «صفات الهی»

توجه به «صفات الهی» چه آثار تربيتی برای انسان درپی دارد؟

هنگامى كه خدا را به عنوان ذات كامل از هر نظر كه كانون اميد همه بندگان است معرفى مى كنيم روشن است كه اين بحث با صراحت به انسان مى گويد كه با تلاش پيروز و خوشبخت خواهى شد به شرطي كه بتوانى پرتوى از آن صفات جلال و جمال را در خود زنده كنى؛ يا به تعبير ديگر مظهر اسماء و صفات او شوى، و رنگ و صبغه الهى پيدا كنى، و روح و جان تو آئينه اى براى اسماء او و تجليگاه اوصاف جلال و جمال او گردد و از نظر علم، قدرت، اراده و مشيّت، مديريت و ربوبيت، رحمانيت و رحيميّت و... كارى كنى كه شباهتى هر چند اندك با او پيدا كنى.

«اوصاف خداوند» در کلام امام علی(ع)

امام علی(علیه السلام) در خطبه 213 نهج البلاغه، چگونه خداوند را توصیف می کند؟

امام علی(ع) پيرامون اوصاف خداوند می فرماید: «ستايش مخصوص خداوندى است كه از شباهت به مخلوقات، برتر و از وصف واصفان، والاتر است. با تدبير شگفت آورش بر همه ناظران آشكار است و حقیقت ذاتش بر همه متفكّران پنهان، عالِم است بى آنكه معلوماتش اكتسابى باشد يا فزونى گيرد، همه امور را بدون نياز به تفكّر اندازه گيرى كرده، تاريكيها پوششى بر او نمى افكند و به روشنايى نیازی ندارد، شب و روز براى او متصوّر نيست، دركش از اشيا به حس بينايى و علمش به جستجو و آزمایش وابسته نیست ...».

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قال الرّضا عليه السّلام :

مَنْ کانَ يَوْمُ عاشورا يَوْمَ مُصيبَتِهِ وَ حُزْنِهِ وَ بُکائِهِ جَعَلَ اللّهُ عَزّوَجَلّ يَوْمَ القيامَةِ يَوْمَ فَرَحِهِ وَ سُرُورِهِ

هر کس که عاشورا، روز مصيبت و اندوه و گريه اش باشد، خداوند روز قيامت را براى او روز شادى و سرور قرار مى دهد.

بحارالانوار، ج 44، ص 284