مساله سود سپرده های بانکی

آیا سود سپرده هایی که بانک ها به صورت روزشمار یا سال شمار به سرمایه گذاران پرداخت می کنند، مشروع است؟

بانک بین سپرده گزاران و تولیدگران کارآفرین واسطه می گردد تا با گردش این پول در بخش تولید و شکوفایی اقتصادی، مقداری از سود آن بنگاه ها و مراکز تولیدی، به سپرده گزاران بانک داده شود. این کار از طریق عقود شرعی تعریف شده امکان پذیر است. اما اگر بانک به وظیفه واسطه گری خود عمل نکند و سپرده ها را در اختیار تولیدکنندگان و کارآفرینان قرار ندهد و فقط تبدیل به بنگاهی برای دلالی پول و سود بین سپرده گزاران گردد، و آن عقود شرعی را نه در عالم واقع بلکه به صورت اعتباری و صوری روی کاغذ به اجرا درآورد، به سود پرداختی اش شبهه شرعی وارد می گردد.

محاسبه نرخ تورّم در ديون و مطالبات

آيا محاسبه نرخ تورّم در ديون و مطالبات، ربا محسوب مى‏ شود؟

در محيط ما و مانند آن كه در «عرف عام» نرخ تورّم در بين مردم محاسبه نمى ‏شود، كلا «ربا» محسوب مى‏ شود، زيرا اشخاصى كه به يكديگر وام مى‏ دهند بعد از گذشتن چند ماه يا بيشتر، عين پول خود را مطالبه مى‏ كنند و تفاوت تورّم محاسبه نمى‏ شود و اين كه در محافل علمى تورّم به حساب مى‏ آيد به تنهايى كافى نيست، زيرا مدار بر عرف عام است.

ولى ما يك صورت را استثنا مى‏ كنيم و آن در جايى است كه مثلا بر اثر گذشتن سى سال، تفاوت بسيار زيادى حاصل شده باشد و لذا در مورد «مهريّه»‏ هاى قديم زنان يا مطالباتى از اين قبيل احتياط واجب مى‏ دانيم كه بايد به نرخ امروز حساب شود، يا لا اقل مصالحه كنند.

ده شرط قرآن برای «انفاق»؟

قرآن برای انفاق ارزشمند چه شرایطی را بیان کرده است؟

قرآن درباره انفاق در راه خدا ده شرط بيان كرده است: 1. از بهترين قسمت مال انتخاب شود، نه از اموال كم ارزش. 2. مورد نياز مردم باشد. 3. انفاق به نيازمندان واقعی با در نظر گرفتن اولويّتها. 4. پنهان باشد. 5. همراه با منّت و آزار نباشد. 6. توأم با اخلاص و پاكى نيّت باشد. 7. مال انفاق كردنی را كوچك و كم اهميت بشمارد، ولو ظاهراً بزرگ باشد. 8. از اموال مورد علاقه و دل بسته باشد. 9. خود را مالك حقيقى نداند و تنها واسطه‌ اى ميان خالق و خلق بداند. 10. انفاق از اموال حلال باشد؛ چون خدا فقط آنرا مى‌ پذيرد.

حکم «محاسبه تورّم» در قرض؟

آیا می توان در قرض میزان کاهش ارزش پول را در مدت قرض از بدهکار مطالبه نمود؟

بعضى مى گويند: رباي عادلانه كاملا منطقى است، درست است كه گرفتن سود پول، رباخوارى است؛ اما آيا گرفتن ما به التفاوتِ ارزش پول و يا به عبارتی دریافت تورّمِ حاصل بر اثر گذشت زمان نیز در حکم ربا است؟! در پاسخ بايد گفت این فرض نیز در حکم رباست؛ زيرا ربای عادلانه راه را براى رباخواران گشوده و هر كس مى تواند ادّعا كند، سودى را كه گرفته تفاوت قدرت خريد و يا معادل تورّم است. از سویی اگر با گذشت زمان قدرت خريد افزايش يابد آيا رباخواران حاضرند نه تنها سود نگرفته و حتی از اصل سرمايه نیز كم كنند؟ مسلّماً نه.

«ربا» موجب ایجاد قدرت کاذب مالي

آیا می توان گفت یکی از دلایل تحریم «ربا» در اسلام این است که ربا یکی از عوامل اصلی ورشکستگی در تولید و تجارت است؟

ایجاد قدرت کاذب مالي و در پی آن ورشکستگی از دلایل تحریم «ربا» است؛ به عنوان مثال شخص یا موسسه اي که در مسیر تولید، با قرار دادن وثیقه نزد بانک های رباخوار، 5 برابر سرمایه خویش وام دریافت می کند، چنانچه در روند تولید تنها با 20 درصد زیان مواجه شود، این زیان معادل تمام سرمایه او خواهد بود. از این رو لازم است در سطح جامعه اسلامی مؤسساتى براى قرض الحسنه به وجود آيد و جانشين بانك هاى رباخوار گردد.

فرار از ربا یا «کلاه شرعی»؟!

آیا کارهایی که عوام برای فرار از «ربا» می کنند می تواند با موضع گیری های شدید و غلیظ اسلام مقابله کند؟

«ربا» عامل مهم مفاسد اجتماعى، اقتصادى و اخلاقى در جامعه است، که به دو قطبى شدن جامعه، و استثمار و استضعاف مى انجامد؛ اما گروهى خدا و خرما را با هم مى خواهند! آنان با توسل به كلاه شرعى رباخواری می کنند، علاوه بر آن، به گمان خود از دستور شارع نیز تخطی نکرده اند. آنان وحشتناک ترین گناهان را با تغییر نام و عنوان مرتکب شده و احکام اسلامی را بى محتوا مى کنند. از این رو مي بينم شارع رباخوارى را جنگ با خدا شمرده و يك درهم از ربا را معادل چندين زنا دانسته، آيا عقلاً با يك قوطى كبريت، آثار این گناه از بین می رود؟ ...

جایگاه «قرض الحسنه» در سیستم بانکداری فعلی دنیا

«قرض الحسنه» یا همان وام بدون سود، چه جایگاهی در بانکداری فعلی دنیا دارد؟

ظاهراً قرض الحسنه در نظام بانكدارى دنياى امروز جایگاهی ندارد و در تمام وام ها بهره وجود دارد؛ در حالی که قرض الحسنه آن است كه هيچ سودى نداشته باشد و اين يك امر صد در صد اخلاقى است كه در نظام مادّى بانكدارىِ كنونى دنيا جايى ندارد. ولى در بانكدارى اسلامى اين خدمت وجود دارد و بانك درصدى از موجودى حساب هاى جارى يا قرض الحسنه را به اين امر اختصاص مى دهد، و مبلغى را با شرايطى در اختيار متقاضيان قرار مى دهد! البته در حال حاضر متأسّفانه بانك هاى اسلامى اهميّت زيادى به اين مسأله نمى دهند.

طریقه صحیح در «رهن منزل»

راه صحیح و مشروع «رهن منزل» به چه صورت است که طرفین دچار ربا نشوند؟

مساله «رهن» و «اجاره» كه اين روزها بسيار متداول مى باشد، يكي از راه هاي تخلّص از رباى قرضى است؛ به این شکل که مالک منزل خود را ماهيانه با مبلغی مشخص به مستاجر اجاره مى دهد، به شرطى كه مستاجر مبلغ پانصد هزار تومان قرض الحسنه به مالک بپردازد، و منزل به عنوان «رهن» در مقابل اين قرض الحسنه مى باشد. در واقع اجاره به شرط وام و رهن است. اين هم طريق ديگرى براى فرار از رباست.

«روایات خاصه» دلیلی بر جواز تمام «حیله های ربا»

قائلین به جواز مطلق «حیله های ربا» چگونه برای نظر خود به «روایات خاصه» استدلال می کنند؟

يكي از ادله كسانى كه معتقدند تمام حيله هاى ربا جايز و مشروع است، روايات خاصّه مى باشد، كه هم در مورد فرار از رباى معاملاتى و هم در مورد فرار از رباى قرضى وارد شده است. در روایتی از امام کاظم(ع) آمده اگر کسی يك صد هزار درهم وام بدهد و در مقابل ده هزار درهم سود بگیرد به این شکل که يك پيراهن هزار درهمی را 10 هزار درهم به او بفروشد، اشكالى ندارد.

فرق بين «صدقه» و «معروف»

با توجه به آيه 114 سوره «نساء» چه فرقی ميان «صدقه» و «معروف» وجود دارد؟

در فرق بين «صدقه» و «معروف» نوشته اند: صدقه به معنی کمک های مستحبی بلاعوض و معروف به معني قرض الحسنه مي باشد. و بعضى براى معروف مفهوم عامى قائل شده اند كه شامل تمام كارهاى نيك مى شود، بنابراین معروف تمام صدقات را در بر می گیرد. پيامبر(ص) ما فرمايند: «يکي از بهترين صدقاتی که خدا و پيامبرش آن را دوست دارند، اصلاح در بين مردم است هنگامى كه نسبت به يك ديگر بدبين شوند، و نزديك ساختن آنها به يك ديگر، هنگامى كه دور شوند».

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قال الرضا عليه السلام :

«ان المحرم هو الشهر الذي کان اهل الجاهلية فيما مضي يحرمون فيه الظلم و القتال لحرمة فما عرفت هذه الامة حرمة شهرها و لا حرمة نبيها لقد قتلوا في هذا الشهر ذريته و سبوا نساءه‏»

امالى صدوق، ص 112