"اســتغاثه" در آموزه های اسلام، وهابیت و داعش
مقدمه
وهابیان حاجتخواهی از پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله)، ائمه(علیهم السلام) و صالحان را عملی مشرکانه میخوانند و آن را بدترین و بزرگترین نوع شرک و خط مقدم جنگ با توحید توصیف میکنند. آن ها بر این باورند که در میان سلف چنین مسئله ای وجود نداشته است. این در حالی است که مواردی از استغاثه به غیرخدا، در منابع معتبر اهل سنت گزارش شده است. چنان که بخاری و دیگران از عبدالله بن عمر نقل کردهاند، که عبدالله بن عمر وقتی پایش بیحس شده بود (خواب رفته بود) مردی به او گفت که محبوبترين فرد در نزد خود را یاد کن (بخوان) سپس ابنعمر گفت: «یا محمد» مثل اینکه از بند آزاد شده باشد.[1]
مسلمانان و طلب اســتغاثه به اولیاء الهی
شواهد تاریخی دلالت دارد که استغاثه، توسل و دعا در کنار قبر صالحین نه تنها امری رایج بین تمامی مسلمین می باشد، بلکه علمای مذاهب اسلامی، در جواز این مسئله سخن گفته و یا به آن عمل کرده اند.
احمد بن حنبل
بیهقی در شعب الایمان به نقل از عبدالله بن احمد بن حنبل، نقل میکند، از پدرم شنیدم که می گفت: من پنج حج به جا آوردم که دو تای از آنها را سواره و سه تای آنها را پیاده رفتم، در یکی از این سفرهای حج که پیاده بودم، راه را گم کردم، ولذا فریاد زدم: ای بندگان خدا، من را راهنمایی کنید و راه را نشانم دهید، تا این جمله را گفتم: راه را پیدا کردم.[2]
بنابر نقل این ماجرا، نداء کردن و خواندن افراد به ظاهر غایب، هیچ گونه استبعادی ندارد. چرا که احمد بن حنبل، افرادی را خطاب قرار داد که به ظاهر غایب بودند.
رملی شافعی
وقتی از رملی شافعی(المتوفى: 957هـ)، که از فقهاء و بزرگان علمای شافعی مذهب است، سوال شد که وقتی عامه مردم در سختی ها واقع می شوند، به پیامبر(صلی الله علیه وآله)، انبیاء، اولیاء الهی، علما و صالحین، استغاثه می کنند. آیا این کار جائز است؟[3] وی در جواب چنین عملی را جائز می داند و معتقد است که معجزه انبیاء و کرامات اولیاء بعد از مرگشان قطع نمی شود.[4]
در مقابل وهابیت و جریان های تکفیری وابسته به آنان، استغاثه به اولیاء الهی را شرک تلقی کرده و آن را بهانه ای براي تكفير و مهدورالدم دانستن مسلمانان می دانند، که در ذیل سخنان آن ها ذکر می شود.
ابن صلاح
ابن صلاح (متوفای 643 هـ) از بزرگان اهل سنت در کتاب «فتاوی و مسائل» آورده است که معجزات پیامبر محصور در زمان حیات ایشان نمی باشد و بعد از ایشان در گذر زمان نیز ادامه دارد. اجابت کردن توسل کنندگان به پیامبر(صلی الله علیه وآله)، نسبت به حاجاتشان و استغاثه هایشان در پی توسلشان به او در سختی هایشان، براهین و دلایلی قاطع و معجزات روشنی برای پیامبر(صلی الله علیه وآله)، است که حد و حصری ندارد.[5]
سبكي
سبکی(متوفی 756 ه) از دانشمندان و بزرگان اهل سنّت، در کتاب «شفاء السقام فی زیارة خیر الأنام» میگوید: «إعلم: أنه یجوز ویحسن التوسل، والاستغاثة، والتشفع بالنبی صلی الله علیه وآله وسلم إلی ربه سبحانه وتعالی وجواز ذلک وحسنه من الأمور المعلومة لکل ذی دین المعروفة من فعل الأنبیاء والمرسلین، وسیر السلف الصالحین، والعلماء والعوام من المسلمین».[6] ؛(بدان که توسل، استغاثه و طلب شفاعت کردن به سوی خداوند عالم خوب است. هرکسی که دین دارد میداند که این کار خوب است. معروف است که این سیره انبیاء و مرسلین، سلف صالحین، علماء و عوام مسلمین بوده است).
نووی
نووی (عالم و حدیث شناس مطرح شافعی مذهب) در کتاب" الاذکار النوویه" می نویسد: «در کتاب ابن السنی از عبدالله بن مسعود از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) و سلم نقل کرده ایم که ایشان فرموده اند: اگر مرکب یکی از شما در صحرا افسار گریخت، پس باید بگوید: ای بندگان خدا! او را نگه دارید، ای بندگان خدا! اور ار نگه دارید، چرا که خداوند سبحان در روی زمین نگهدارنده ای دارد که به زودی آن را نگه خواهد داشت».
نووی در ادامه می گوید: یکی از اساتید من که از شخصیت های بزرگ علمی است، نقل می کرد: «همانا چهارپای وی که گمان می کنم یک استر (قاطر) بود، افسار گریخت و او نیز با این حدیث آشنایی داشت، پس آن را بر زبان جاری کرد و خداوند نیز در همان لحظه آن چهارپا را برای او متوقف کرد. همچنین من خود نیز به همراه جماعتی بودم که چهارپایی از دست آنها گریخته بود و ایشان نیز از نگه داشتن آن عاجز شده بودند. پس آن حدیث را بر زبان جاری کردم و بلافاصله آن حیوان توقف کرد، در حالیکه هیچ علتی برای توقف او، جز این حدیث وجود نداشت».[7]
وهابیت و طلب اســتغاثه به اولیاء الهی
وهابیان استغاثه به اولیاء و انبیاء الهی را شرک می پندارند. بنیان گذار فرقه وهابیت، معتقد است هر گونه استغاثه به اولیای الهی شرک اکبر محسوب می شود.[8] وی با استفاده از برخي آیات خواندن غیر خداوند را ممنوع میداند.[9] ابن عبدالوهاب در کتاب خمسون سؤالاً وجواباً فی العقیدة، درباره انواع شرک می گوید:
«س31: ما هی أنواع الشرک؟ ج31: أنواعه هی: طلب الحوائج من الموتی، والإستغاثة بهم والتوجه إلیهم. وهذا أصل شرک العالم»؛ (انواع شرک: طلب حاجت از اموات، استغاثه و توجه به آنان. و این اصل شرک در عالم است).[10]
این عبارات از ابن عبدالوهاب دلیل بر این است که از نظر وی، استغاثه به اموات به صورت مطلق شرک است.[11]
داعش و طلب اســتغاثه به اولیاء الهی
تکفیر و جنایاتی که داعش به نام اسلام انجام میدهد، برگرفته از افکار و عقاید و آثار وهابیت، به خصوص شخص محمد بن عبدالوهاب میباشد؛ داعش و وهابیت با یک منشور و با یک بهانه که نواقض الاسلام محمد بن عبدالوهاب می باشد، مسلمانان را تکفیر میکنند.
داعش هم چون وهابیت، استغاثه به اولیاء و انبیاء الهی را شرک می پندارند. شاهد بر این مسئله چاپ و انتشار و تبلیغ و ترویج آثار محمد بن عبدالوهاب است، که در آن از استغاثه به عنوان شرک اکبر معرفی شده است.[12] از جمله کتبی که توسط «مكتبة الهمة»؛ چاپ رسمي داعش به چاپ رسیده است، کتاب «المستفيد في كفر تارك التوحيد محمد بن عبد الوهاب» است. دلیل دیگر بر ادّعای فوق، شرح و تبیین رسالۀ «نواقض الإسلام» محمد بن عبد الوهاب است، که توسط داعش نوشته و منتشر شده است.
نتیجه
چنانکه پیشتر بیان شد، استغاثه به اولیای الهی از باورهای پذیرفتهشده نزد عموم مسلمانان است و جایگاه خاصی در سنت دینی آنان دارد. در مقابل، جریان وهابیت و داعش استغاثه را آشکارا عملی مشرکانه و کفرآمیز تلقی میکند.
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.