عالم پس از مرگ / خفتگان شهر «اُفسوس»
حضرت آیتالله العظمی مکارم شیرازی؛ مجله مکتب اسلام، اردیبهشت 1353، سال پانزدهم، شماره 5.
عالم پس از مرگ / خفتگان شهر «اُفسوس»
- آیا داستان اصحاب کهف یک واقعیت تاریخی است؟ وانگهی با مسأله رستاخیز چه ارتباطی دارد؟
- آیا چنین خواب طولانی از نظر علمی امکان پذیر است و میتوان شواهدی برای آن یافت؟
در سوره 18 قرآن مجید (سوره کهف) سرگذشت چند جوان باایمان را میخوانیم که از مردم بتپرست زمان خود -که درباره «خدا» و «معاد» (هر دو) تردید داشتند- فرار نمودند و به غاری پناهنده شدند. آنها بخاطر آزادمنشی و اندیشه بیدار خود دریافته بودند که بتپرستی که محيط خفقان بار آنها را پر کرده، و افکار مردم را به زنجیر کشیده، خرافه ای بیش نیست که بتهای بزرگ اجتماع و زمامداران وقت، برای تحمیق تودههای مردم، و تخدير افکار آنها، و هموار ساختن راه الوهیت خود، بوجود آورده اند. آنها که پستهای حساسی در اجتماع خود داشتند آزادی از این خرافات و اسارتها و ذلتها را بر حفظ مقام خود ترجیح دادند و بطور پنهانی شهر و دیار خود را به سوی مقصد نامعلومی پشت سر گذاشتند و پس از مدتی به غاری رسیده و آن را به عنوان پناهگاه خود انتخاب کردند و در آن غار یک خواب عجيب و طولانی آنها را فرا گرفت.
آنها صدها سال خوابیدند! و هنگامی که از این خواب گران و سنگین بیدار شدند تصور میکردند طبق معمول یک روز یا قسمتی از یک روز، بیشتر نخوابیده اند. اما همهء شواهد، قيافهها و وضع محیط اطراف غار نشان میداد که موضوع غير از این است و به همین دلیل آنها در تردید عمیقی فرو رفتند. اما همین که یکی از آنها برای خرید غذا به شهری که در آن نزدیکی بود آمد، ماجرا برای همه، برای مردم شهر و برای خود آنها، روشن شد و فهمیدند که چه حادثه شگفت آوری روی داده است. نه تنها سکههایی که در دست آنها بود گواهی میداد که مربوط به صدها سال پیش است، بلکه طرز برخورد آنها با مردم شهر -شهری که چند قرن را پشت سرگذاشته، و با عادات و رسوم و شکل زندگی گذشته فاصله زیادی گرفته بود- به ضمیمه آنچه در تاریخ درباره ناپدید شدن چند جوان صاحب منصب عالی مقام خوانده بودند، همه شاهد بر صحت وقوع چنین حادثه ای بود. و همین موضوع درس بزرگی، به آنها که در امر رستاخیز شک و تردید داشتند، داد که اگر زندگی پس از خوابی که «برادر مرگ» بلکه همچون «خود مرگ» بوده امکان پذیر باشد، زنده شدن مردگان نیز چندان بعید به نظر نمیرسد، و این نقطه عطفی در افکار مذهبی آنها بود. و این راه دیگری است که قرآن برای رفع استبعاد از مسأله معاد، و نزدیک ساختن آن به اذهان تودههای مردم پیموده است.
* * *
قرآن می فرماید: «أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحابَ الْکَهْفِ وَ الرَّقيمِ کانُوا مِنْ آياتِنا عَجَباً * إِذْ أَوَي الْفِتْيَةُ إِلَي الْکَهْفِ فَقالُوا رَبَّنا آتِنا مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَةً وَ هَيِّئْ لَنا مِنْ أَمْرِنا رَشَداً * فَضَرَبْنا عَلَي آذانِهِمْ فِي الْکَهْفِ سِنينَ عَدَداً * ثُمَّ بَعَثْناهُمْ لِنَعْلَمَ أَيُّ الْحِزْبَيْنِ أَحْصي لِما لَبِثُوا أَمَداً * نَحْنُ نَقُصُّ عَلَيْکَ نَبَأَهُمْ بِالْحَقِّ إِنَّهُمْ فِتْيَةٌ آمَنُوا بِرَبِّهِمْ وَ زِدْناهُمْ هُديً»؛ (آیا گمان کردی اصحاب کهف و رقیم از آیات عجیب ما بودند؟! زمانی را به خاطر بیاور که آن جوانان به غار پناه بردند، و گفتند: پروردگارا! ما را از سوی خودت رحمتی عطا کن، و راه نجاتی برای ما فراهم ساز! ما [پرده خواب را] در غار بر گوششان زدیم، و سالها در خواب فرو رفتند. سپس آنان را برانگیختیم تا بدانیم [و این امر آشکار گردد که] کدام یک از آن دو گروه، مدّت خواب خود را بهتر حساب کرده اند. ما داستان آنان را بحق برای تو بازگو می کنیم آنها جوانانی بودند که به پروردگارشان ایمان آوردند، و ما بر هدایتشان افزودیم). (سوره کهف آیات 9 تا 13)
در ادامه این سوره می فرماید: «... و این گونه آنها را برانگیختیم تا از یکدیگر پرسش کنند. یکی از آنها پرسید چقدر در اینجا درنگ کرده اید؟ گفتند: یک روز با کمتر (سپس از روی قرائنی به تردید افتادند و گفتند: پروردگار شما از مدت توقف (و خواب) شما آگاه تر است؛ اکنون یک نفر را با این پول به شهر بفرستید تا غذای پاکیزه ای برای شما بیاورد و باید با نهایت ملایمت رفتار کند و هیچکس را از راز شما آگاه نسازد. زیرا اگر آنها به شما دست یابند سنگسارتان میکنند؛ یا به آئین خود باز میگردانند و هیچگاه رستگار نخواهید شد. و این گونه مردم آن زمان را از راز آنها باخبر ساختیم تا بدانند وعده خدا حق است و شک و تردیدی در رستاخیز نیست».
اما چند سوال مهم
آیا این داستان در هیچیک از کتب آسمانی دیگر غیر از قرآن آمده است؟ آیا در منابع تاریخی اثری از آن به چشم میخورد؟ آیا چنین خوابی اصولا از نظر علمی امکان پذیر است؟ آیا چنین عمر طولانی برای بشر -آنهم انسانی که در مدت خواب طبعا تغذیه ای ندارد- قابل قبول میباشد؟ و از همه گذشته چنین حادثه ای چگونه ممکن است به فهم مسأله معاد کمک کند؟ اینها علامتهای استفهامی است که در گرداگرد این حادث نقش بسته است و باید به یکایک آنها پاسخ داد.
* * *
در مورد سؤال اول و دوم باید گفت: سرگذشت «اصحاب کهف» مسلما در هیچ یک از کتب آسمانی پیشین نبوده است (اعم از کتب اصلی و کتب تحریف یافته کنونی) و نباید هم باشد؛ زیرا طبق نقل تاریخ این حادثه مربوط به قرون بعد از ظهور مسیح(علیه السلام) است. این جریان مربوط به زمان «دکیوس» (که معرب آن دقیانوس است) میباشد که در عصر او مسیحیان تحت شکنجه سختی قرار داشتند. و به گفته مورخان اروپائی این حادثه میان سالهای 49 تا 251 میلادی روی داده است. این مورخان مدت خواب آنها را 157 سال میدانند و آنها را به عنوان «هفت تن خفتگان افسوس» میشناسند(1) درحالی که در میان ما به عنوان «اصحاب کهف» شناخته میشوند.
اکتون ببینیم «افسوس» کجاست و نخستین دانشمندانی که در زمینه داستان این خفتگان کتاب نوشته اند چه کسانی، و در چه قرنی بوده اند؟!
«افسوس» یا «افس» (به ضم الف و سین) یکی از شهرهای آسیای صغیر (ترکيه کنونی که قسمتی از روم شرقی قدیم است) بوده و در نزدیکی رود «کاستر» در حدود 40 میلی جنوب شرقی «ازمیر» قرار داشته که پایتخت پادشاه «ایونی» محسوب میشده است. «افسوس» بخاطر معبد معروف و بتخانه «ارطاميس» که از عجائب هفتگانه جهان بود نیز معروفیت جهانی دارد.(2)
می گویند: داستان اصحاب کهف برای نخستین بار در قرن پنجم میلادی بوسیله یکی از دانشمندان مسیحی بنام «ژاک» که خلیفهء کلیسای سوریه بود در رساله ای که به زبان سریانی نوشته است تشریح گردید. سپس شخص دیگری به نام «گرگویوس» آن رساله را به لاتینی ترجمه نمود و نام «جلال شهداء» را بر آن گذاشت.(3) و این خود میرساند که این حادثه یکی دو قرن پیش از ظهور اسلام در میان مسیحیان شهرت داشته و مورد توجه محافل کلیسائی بوده است. البته همانطور که اشاره شد پاره ای از مشخصات آن از جمله مقدار مدت خواب آنها با آنچه در منابع اسلامی آمده تفاوت دارد؛ زیرا قرآن صريحا مدت خواب آنها را 309 سال ذکر کرده است.
از طرفی طبق نقل «یاقوت حموی» در کتاب «معجم البلدان» (جلد دوم صفحه 806) و «ابن خردادبه» در کتاب «المسالک و الممالك» (صفحه 106 تا 110) «و ابوریحان بیرونی» در کتاب «الاثار الباقية» (صفحه 290) جمعی از جهانگردان قدیم در شهر «آبس» غاری یافته اند که در آن چندین جسد خشک شده وجود داشته است و احتمال میدهند که این موضوع مربوط به همین داستان باشد.
از لحن آیات قرآن در سوره «کهف» و شأن نزولهائی که در این زمینه در منابع اسلامی برای آیات مزبور وارد شده استفاده میشود که حادثه مزبور در میان دانشمندان یهود نیز به عنوان یک حادثه تاریخی مشهور بوده است و به این ترتیب روشن میگردد که ماجرای این خواب طولانی در منابع تاریخی اقوام مختلف آمده است.
ادامه دارد... «دنیای پس از مرگ» افسانه است یا واقعیت؟!
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.