برترين زهد

برترين زهد چيست؟ زاهد واقعی کيست؟

امام علی عليه السّلام در گفتار حكيمانه ای مى فرمايد: «برترين نوع پارسايى، مخفى داشتن پارسايى است». اين سخن اشاره به برنامه اى است كه زاهدانِ اهل ریا براى جلب قلوب مردم انتخاب مى كردند. تا مردم به آنها اقبال كنند و گاه آنها را مستجابُ الدّعوه پندارند و از اين طريق مقامى در اجتماع پيدا كنند و يا اموالى را پنهانى گرد مى آوردند.

 زاهد واقعى آن كس نيست كه به سراغ دنيا رفته، ولى چون آن را به چنگ نياورده، ناچار لباس زهد به خود پوشيده است. زاهد واقعى كسى است كه دنيا به سراغش آمده و او آن را نپذيرفته و زندگى زاهدانه را بر نعيم دنيا ترجيح داده است.

علم، سرچشمه زهد

چه نسبتی بين علم و زندگی زاهدانه وجود دارد؟

اگر آگاهى نسبت به ناپايدارى دنيا و جاودانگى آخرت و حقارت سرمايه هاى مادى در برابر عظمت پاداش الهى باشد، هرگز فريب زرق و برق جهان مادى، چشم انسان را خيره نكرده، و هرگز آرزوى ثروت قارونى نمى كند. امام صادق (ع) فرمود: از جمله سخنانى كه خداوند به موسى بن عمران (ع) فرمود، اين بود که: «إِنَّ عِبَادِيَ الصَّالِحِينَ زَهِدُوا فِيهَا بِقَدْرِ عِلْمِهِمْ بِي‏؛ بندگان صالح من به اندازه علم شان به من، زهد در دنيا را پيشه كرده اند». يعنى مقدار علم رابطه مستقيم با مقدار زهد دارد.

زهد اسلامى و كار و تلاش و شکوفایی اقتصادی

آيا توصيه به زهد اسلامی، تضادّی با كار و تلاش و شکوفایی اقتصادی ندارد؟!

زهد اسلامى قناعت پيشگى معقول در برخوردار شدن از تمتعات زندگى است. اين نوع از زهد، نه تنها تضادى با شكوفايى زندگى مادى ندارد، بلكه شكوفايى اقتصادى در پرتو اين نوع از زهد، رونق نيز مى يابد. در واقع ميان زهد اسلامى با رشد و توسعه اقتصادى و کار ملازمه وجود دارد، زيرا:

اوّلا: زهد اسلامى جلوی بسيارى از فزون طلبى ها را در بهره بردارى هاى بى رويّه از مواهب زندگى و تحمّل مخارج بى حساب و غير ضرورى، مى گيرد.

ثانياً: زهد اسلامى از تخريب هاى مالى پيشگيرى مى كند. جنگ ها غالبا ريشه در طمع و حرص و دنياطلبى دارد و ثروت هاى كلان جامعه را نابود مى كند.

ثالثاً: زاهد اسلامى در پرتو زهد الهى همواره به انسان دوستى و دستگيرى از ديگران توجه دارد و اين مسئله وى را به كار و تلاش اقتصادى وا مى دارد، تا بتواند از اين راه، زمينه هاى خدمت بيشتر به جامعه و ديگران را به دست آورد.

آثار معنوى و مادى زهد اسلامى

زهد اسلامى چه آثار معنوى و مادى دارد؟

تلاش و مداومت در پرورش خصلت زهد، آدمی را از آثار و نعمات مادی و معنوی فراوانی بهره‌ مند می کند. از جمله:

1. پرورش روح و اراده‏: زهد و رياضت نفس، روح و اراده انسان را قوى و نيرومند مى سازد. به گونه اى كه در برابر مشكلات تاب و توان فراوان از خود نشان مى دهد.

2. حسابرسى آسان در قيامت: هرچند خداوند، عالم آفرينش و مواهب طبيعى را براى مؤمنان آفريده است. ولى چون همه اين موارد در معرض حساب قرار مى گيرد، زاهد براى سهولت پاسخگويى، كمتر از دنيا بهره مى گيرد و داده هاى الهى را به مصرف ديگران مى رساند.

3. کاهش آلام نيازمندان و مستضعفان جامعه: برخى از مؤمنان كه ازتمكّن مالى خوبى برخوردارند، افزون بر آنكه از امكانات خود براى رسيدگى به امور مستمندان بهره مى گيرند، گاه چون توان رفع نياز همه آنان را ندارند، خودشان در زندگى زهد مى ورزند تا آلام نيازمندان كاهش بيابد.

زهد در لغت و اصطلاح

زهد در لغت و اصطلاح به چه معناست؟

زهد در لغت به معناى بى ميلى و بى رغبتى است. راغب اصفهانی مى نويسد: «زهيد به چيز اندك گفته مى شود و زاهد در چيزى، به معناى روى گردانى از آن است». در لسان العرب نیز آمده است: «زهد ضدّ شوق و رغبت است و زهادت در همه اشيا، به معناى‏ بى رغبتى به آنهاست».

زهد در اصطلاح فرهنگ اسلامى، به معناى عدم دلبستگى به ماديّات، زرق و برق ها، زر و زيورهاى دنيوى و اعتماد كامل به خداى اين نعمات است. در واقع، زاهد اسلامى به جاى آنكه دلبسته و اسير مواهب مادّى باشد، به خداى اين مواهب دلبسته و وابسته است و همين مسئله، سبب امتياز او از غير زاهدان است.

رفع يك اشتباه‏؛ دنياى مطلوب و دنياى مذموم‏

دنيا و مواهب مادّی آن در دين اسلام مطلوب هستند يا مذموم؟

مواهب مادّى در حدّ ذات خود ابزارى هستند براى وصول به مقاصد ديگر، هرگاه از آنها براى فراهم آوردن زمينه هاى رشد معنوى و تعالى انسانى استفاده شود، مطلوب اند و اگر از آنها در راه خودكامگى و هوسرانى استفاده شود و يا اين مواهب به صورت هدف نهايى در آيد و انسان را از اهداف اصلّى آفرينشش بيگانه سازد، قطعاً نامطلوب است. بنابراين نبايد نكوهش از حرص و دنياپرستى، بهانه اى براى رها كردن فعاليّت هاى مثبت اقتصادى و رشد و شكوفايى صنعت و مانند آن شود و افراد تنبل و بيكاره خود را زير پوشش كناره گيرى از حرص و دنياپرستى قرار دهند و آن را توجيهى براى كاستى هاى خود بدانند.

نکوهش دنیاطلبی در احادیث اسلامی

احاديث اسلامی چه نگاهی به رذيله دنياپرستی دارند؟

نكوهشِ دنياپرستى در روايات اسلامى، مخصوصا در سخنان پيامبر اكرم (ص) و خطبه هاى نهج البلاغه به صورت بسيار وسيعى ديده مى شود؛ از جمله: 1. رسول خدا (ص) فرمود: «بزرگترين گناهان، دنياپرستى است». 2. اميرمؤمنان على (ع) نيز فرمود: «دنياپرستى سرآغاز فتنه ها و ريشه همه محنت ها و رنج هاست». 3. اميرمؤمنان على (ع) در مورد آثار منفى دنياپرستى فرمود: «دنياپرستى خرد را فاسد مى كند و گوش قلب را از شنيدن سخنان حكمت آميز ناشنوا مى سازد و سبب عذاب دردناك [در دنيا و آخرت] مى شود». 4... .

ارتباط حبّ دنيا با حرص از دیدگاه منطق قرآنی

در منطق قرآن چه ارتباطی بين دنياپرستی و حرص وجود دارد؟

يكى از ريشه هاى «حرص» دلباختگى و دلدادگى در برابر زرق و برق دنياست، و لاجرم بدون توجه به این عامل مهم، نمی توان از درمان بیماری اخلاقی حرص و فزونی طلبی، سخن گفت. قرآن مجيد براى خشكانيدن ريشه حرص و ولع به سراغ حبّ دنياى افراطى و يا به تعبير ديگر «دنياپرستى» مى رود و با تعبيرات گوناگون قدر و قيمت مواهب دنيا را در نظرها مى شكند تا عاشقان بى قرار دنيا به خود آيند و حريصانه به دنبال آن نشتابند و همه ارزشها را به خاطر وصول به آن زير پا نگذارند. از مجموع آيات قرآن به دست مى آيد كه «حبّ دنيا» هرگاه به صورت افراطى در آيد، انسان را به بيگانگى از خدا مى كشاند.

طرق درمان حرص

چگونه می توان رذیلت اخلاقی «حرص» را مداوا کرد؟

فيض كاشانى در «المحجّةُ البيضاء» مى گويد: داروى بيمارى حرص سه ركن دارد. «صبر» و «علم» و «عمل» و مجموع توصیه های مربوط به غلبه بر این ویژگی ناپسند اخلاقی پنج چيز مى شود: نخست: اقتصاد و ميانه روى در هزينه هاى زندگى. دوّم: هنگامى كه مال به اندازه كافى براى زيستن دارد، نگران آينده نباشد. سوّم: در فوايد قناعت و عزّت حاصل از آن و زيان هاى حرص و طمع و ذلّت ناشى از آنها بيانديشد. چهارم: در تاريخ گذشتگان مخصوصا گروهى از يهود حريص و دنياپرستان از اقوام ديگر بيانديشد. پنجم: در خطرات مال و ثروت بى حساب بينديشد و آفات دنيا و آخرت اين كار را در نظر بگيرد.

حرص مذموم و ممدوح‏

آیا «حرص» همواره يک صفت ناپسند است؟

در آیات قرآن و روایات اسلامی واژه «حرص» معمولا بار منفى دارد و هرگاه اطلاق مى شود، از آن حرصِ بر مال، ثروت، مقام و ساير شهوات مادّى به ذهن مى رسد، و اين به خاطر آن است كه غالبا اين واژه در اين گونه موارد به كار مى رود كه عموما مذموم و نكوهيده است.

ولى گاه اين واژه در مواردى به كار مى رود كه شايسته ستايش است؛ نه تنها بخشی از اخلاق رذيله نيست، بلكه فضيلتى محسوب مى شود و آن در جايى است كه اين صفت در مورد علاقه شديد به كارهاى خير به كار رود.

قرآن و تفسیر نمونه
مفاتیح نوین
نهج البلاغه
پاسخگویی آنلاین به مسائل شرعی و اعتقادی
آیین رحمت، معارف اسلامی و پاسخ به شبهات اعتقادی
احکام شرعی و مسائل فقهی
کتابخانه مکارم الآثار
خبرگزاری رسمی دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی
مدرس، دروس خارج فقه و اصول و اخلاق و تفسیر
تصاویر
ویدئوها و محتوای بصری
پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی مدظله العالی
انتشارات امام علی علیه السلام
زائرسرای امام باقر و امام صادق علیه السلام مشهد مقدس
کودک و نوجوان
آثارخانه فقاهت

الإمام عليٌّ(عليه السلام)

الإيثارُ أشرَفُ الکَرَمِ

ايثار، برترين بخشندگى است

ميزان الحکمه، جلد 1، ص 22