علت برخاستن شيعيان هنگام شنیدن نام «قائم(عج)»

چرا شيعيان با شنیدن نام «قائم(عجل الله تعالی فرجه)» از جا بر مي خیزند؟

بلند شدن شيعيان به هنگام شنيدن نام «قائم(عج)» به خاطر وجود رواياتي است كه در آنها امام صادق(ع) و امام رضا(ع) هنگام برده شدن نام حضرت به جهت تعظيم و احترام از جا برخاسته اند.

خطبه شقشقیّه، کلام سید رضى!

آیا این سخن که خطبه شقشقیّه از سخنان سید رضى است، نه کلام على(علیه السلام) اعتبارى دارد؟

افراد بسیاری در قرن هاى نخستین و حتی معاصران و متأخّران از سید رضی این خطبه را با سندى غیر از سند سیّد رضى نقل کرده اند، مثل: ابوجعفر دعبل خزاعى، ابوعلى جبّائى، ابوالقاسم بلخى، ابوجعفر احمد بن محمّد برقى، قاضی عبدالجبار و... .
 

معرفي دعبل خزاعى

دعبل خزاعى که بود؟

ابو على ـ ابو جعفرـ دعبل بن على بن رزین بن عثمان بن عبدالرحمن بن عبدالله بن بدیل بن ورقاء بن... بن ربیعه خزاعى، از خاندان شعر، علم، فضل و ادب بود که به دعای پیامبر(ص) جد وی و خاندانش عزت و منزلت یافتند. وى آنقدر فانی در محبّت اهل بیت(ع) بود که معروف بود سالهاست دار خود را بجهت حب ائمه بدوش می کشد. در نقل حدیث وى را از اصحاب امام کاظم و امام رضا(ع) شمرده اند. او در نود و هفت سالگی در سال 246 شهید شد.

شعر دعبل خزاعى درباره غدير

دعبل خزاعى چگونه در اشعار خود از واقعه غدير ياد كرده؟

او در قصیده خود که 121 بیت دارد می گوید: «اگر خلافت را به دست کسى که به او وصیّت شده بود مى سپردند، امور منظّم مى شد و مردم از لغزش ها ایمن مى شدند... پس اگر فضایل او را انکار کنند، غدیر و بدر و کوه اُحد شاهد او هستند. و آیاتى از قرآن که درباره فضیلت او و ایثار او و قوت و غذایش آمده، شاهد او هستند».

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قال رسول الله(صلى الله عليه وآله):

مَنْ حجَّ أوِ اعْتَمَرَ فَلَمْ يَرْفَثْ وَلَمْ يَفسُقْ يَرْجِع کَهَيئَةِ يَوْم وَلَدَتْهُ اُمُّهُ.

کسى که حج يا عمره انجام دهد و در آن گناه و فسقى مرتکب نگردد، برمى گردد، همانند روزى که از مادر متولد شده است.

سنن دارقطنى: 2 / 284