ابن جوزی 10 مطلب

ولادت امام زمان(عج) در کتب و منابع اهل سنت؟

آیا به موضوع ولادت امام زمان(عج) در کتب و منابع اهل سنت اشاره شده است؟

موضوع ولادت امام زمان(عج) تصریحا و یا تلویحا در برخی منابع اهل سنت و طی قرون متمادی گزارش شده است. برای مثال در کتاب هایی چون اسنی المطالب، تذکره الخواص، کفایه الطالب، العبر، الصواعق، الاتحاف و الاعلام می توان نشانی از این گزارش ها یافت. حتی برخی از مولفین تعداد چنین گزارش هایی را در منابع اهل سنت تا 128 مورد شمرده اند. اما باید توجه داشت که بسیاری از این گزارش ها از سوی مولفین سنی مذهب، مورد قضاوت مبنی بر صحت یا عدم صحت قرار نگرفته اند.

کتاب های «اهل سنت دوازده امامی» درباره امامان شيعه!

كدام يك از بزرگان و علمای اهل سنت راجع به امامان شيعه كتاب نوشته‌ اند؟

بزرگاني از میان اهل سنت، كتاب‌هايي در شرح زندگی دوازده امام(ع) نوشته‌اند، که از این افراد می توان با اصطلاح سني «دوازده امامی» یاد کرد. مانند: مجمل التواریخ و القصص از ابن شادی، تذکرة الخواص از ابن الجوزی، مطالب السئول از ابن طلحه شافعی، معالم العترة النبویة از ابن اخضر گنابادی، نزهة القلوب از حمد الله مستوفی، الفصول المهمة از ابن صباغ مالکی، الشذرات الذهبیة از ابن طولون، فصل الخطاب از خواجه محمد پارسا، روضات الجنان و جنات الجنان از درویش حسین کربلائی، الصواعق المحرقة از ابن حجر هیتمی، و... .

نظر ابن جوزی درباره فضائل ساختگی ابوبکر

نظر ابن جوزی درمورد احادیث ساختگی درباره ابوبکر چیست؟

ابن جوزى پرده از روی اين احاديث جعلی که برخى از علماى اهل تسنّن در فضل ابوبكر بدان استدلال كرده‏ اند، برمى‏ دارد و مى ‏گويد: پيوسته مى‏ شنوم كه مردم عوام از پیامبر(ص)‏ نقل مى‏ كنند كه حضرتش فرمود: «خداوند چيزى در سينه‏ ام نريخت، جز آن كه آن را در سينه ابوبكر ريختم» و یا «هر گاه مشتاق بهشت مى‏ شوم موى سفيد ابوبكر را مى ‏بوسم» و ...او می گويد: ما اين مطالب را نه در احاديث صحيح، و حتی در احاديث جعلى و ساختگى نيافتيم.

مبعوث شدن عمر بجای رسول اکرم(ص)!!

نظر ابن جوزی درمورد «حدیث مبعوث شدن عمر بجای رسول اکرم(صلى اللَّه عليه وآله)» چیست؟

در فضيلت عمر احادیثی جعل شده، همانند این سخن، که پیامبر(ص)‏ فرمود: «اگر من در ميان شما مبعوث نمى‏ شدم به يقين عمر مبعوث مى ‏شد». ابن جوزى در رابطه با این حدیث می نویسد: در سلسله آنها افرادی چون زكريّا بن يحيى قرار دارد که از بزرگ‏ترين دروغ‏گويان می باشد.

رکن بودن فاطمه(ع) برای علی(ع)

رسول خدا(صلی الله علیه وآله) درباره جایگاه حضرت زهرا(علیها السلام) نسبت به علی(علیه السلام) چه می فرماید؟

طبق حدیث جابر که بسیاری از علما ازجمله: ابن عساکر، احمد حنبل، ابن جوزی، سیوطی، و... آن را نقل کرده اند، پیامبر(ص) و حضرت فاطمه(س) دو رکن برای امام علی(ع) می باشد.

شهادت علی بن موسی الرضا(ع) توسط مأمون، دروغ یا واقعیت؟

با توجّه به اینکه خود مأمون امام رضا(ع) را به ولی عهدی انتخاب و ایشان را تکریم می کرد و از درگذشت ایشان بسیار ناراحت شد، آیا او می تواند امام رضا(ع) را کشته باشد؟!

تقريبا تمام علمای شيعه و عده بسیاری از علمای اهل سنت عقیده دارند که آن امام مسموم و شهید شده اند. مورخین و دانشمندانی از اهل سنت وجود دارند که منكر «مرگ طبيعى» امام(ع) بوده و يا لااقل «مسموميت» وى را قولى مرجوح دانسته اند. بعضی از علمای اهل سنّت با پذیرش اصل این موضوع، به دلایلی آن را منتسب به «مأمون» نمی دانند. نویسندگان دیگری نیز از اهل سنت وجود دارند که با پذیرش اینکه حضرت رضا(ع) به مرگ طبیعی از دنیا رحلت نکرده اند و با تصریح به این نکته که این پیشامد در زمان خلافت مأمون اتفاق افتاده، با «شک و تردید» این خلیفه عباسی را قاتل امام معرفی می کنند. بیانات دیگری نیز در منابع حدیثی و تاریخی اهل سنّت وجود دارد که «به صراحت» به «مسمومیت» امام رضا(ع) توسط «مأمون» اشاره می کنند.
از آن گذشته اختلافات داخلی بنی عباس و شورش آنها در بغداد علیه مأمون، انگیزه کافی را به مأمون برای چنین کاری می داده است. مأمون در حالی حضرت رضا(ع) را مسموم کرد که از خراسان به طرف بغداد می رفت و مرتب اوضاع بغداد را به او گزارش می دادند. به او گزارش دادند که بغداد قيام کرده، او ديد که حضرت رضا(ع) را نمی تواند عزل کند و اگر با اين وضع آشفته بخواهد وارد بغداد شود بسيار مشکل است. برای اينکه زمينه رفتن به آنجا را فراهم کند و به بنی عباس بگويد کار تمام شد، حضرت را مسموم کرد.

راویان شأن نزول آیه «عذاب واقع» از اهل سنت

از علماى اهل سنت چه کسانى احادیث مربوط به شأن نزول آیه «عذاب واقع» را نقل کرده اند؟

عده اى از علماى اهل سنّت احادیث مربوط به شأن نزول آیه عذاب واقع  را در کتب خود نقل کرده اند که تعدادشان به 22 نفر می رسد، از جمله حسکانی، حموئی، ابن صباغ، قندوزی و... .

حدیث منزلت در شأن ابوبکر و عمر!

آیا حدیث منزلت در شأن شخص دیگرى غیر از على(علیه السلام) نیز وارد شده است؟

برخى افراد با جعل حدیث منزلت، به جاى على(ع)، ابوبکر و عمر را گذاردند، مانند روایت خطیب بغدادى! در پاسخ مى گوییم: 1- چنین حدیثی در هیچ یک از صحاح و مسانید و سنن و سایرکتب مهم و معتبر اهل سنت نیامده است. 2- حدیث فوق از حیث سند ضعیف است. 3- مطابق نظر علماى اهل سنت، این روایت جعلى است، از آن جمله مى توان ابن عدى، ابن جوزى، ذهبى و ابن حجرعسقلانى را نام برد.

صدیق و فاروق لقب ابوبکر و عمر!!!

آیا احادیث وارده در مورد صدیق بودن ابو بکر و فاروق خواندن عمر صحیح است؟

بسیاری از علمای اهل سنت نقل کرده‌اند: احادیثی که لقب صدیق را برای ابو بکر و لقب فاروق را برای عمر بیان می کند، جعلی است. مانند: ابن جوزی در کتاب الموضوعات، هیثمی، متقی هندی، ابن حبان، ابن حجر، ذهبی، ابن کثیر دمشقی سلفی، سیوطی و ابن ماجه. بنابر این طبق بسیاری از کتابهای اهل سنت، دو لقب صدیق و فاروق از القاب اختصاصی امیر المؤمنین علی(ع) بوده است؛ و به گفته ابن کثیر، اهل کتاب و سنی های متعصب این القاب را به ابوبکر و عمر داده اند.

ماجرای پیدا شدن کاغذى روى قبر عمر

آیا ماجراى پیدا شدنِ کاغذى روى قبر عمر واقعیت دارد؟

این داستان به حدّى خرافه و کذب است که ابن جوزى آن را در احادیث جعلى ذکرکرده وگفته: بیشترین سهم را در جعل حدیث، قصه گوها دارند و احادیث صحیح در این باب بسیار کم است، چنانکه در «تحذیر الخواصّ» سیوطى آمده است. سپس مى گوید: تعجّب از این فرد است که بى حیایى، او را به جایى رسانده که مثل چنین حدیثى را نگاشته است و به این اندازه هم بسنده نکرده و آن را بر بزرگان فقها عرضه کرده و آنها این نوشته را درست دانسته و تأیید کرده اند.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قالَ رَسُولُ اللّهِ صلّى اللّه عليه و آله :

اِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَيْنِ عليه السّلام حَرارَةً فى قُلُوبِ الْمُؤ منينَ لا تَبْرَدُ اَبَداً.

براى شهادت حسين عليه السلام ، حرارت و گرمايى در دلهاى مؤمنان است که هرگز سرد و خاموش نمى شود.

جامع احاديث الشيعه ، ج 12، ص 556