مغزي 3 مطلب

معنی واژه «صیحه»

منظور از واژه «صیحه» چیست؟

«صیحه» در لغت به معنى هر گونه صداى عظیمى است. بر اساس آیات قرآن، اقوام گنهکار  ثمود، لوط و شعیب، به وسیله صیحه آسمانى مجازات شدند. در واقع امواج صوتى از حد معینى که بگذرد مى تواند شیشه ها را بشکند، حتى بعضى از عمارت ها را ویران کند و ارگانیسم درون بدن انسان را از کار بیندازد. طبیعى است اگر شدت امواج صوت از این هم بیشتر شود، اختلالات کشنده اى در اعصاب و رگ هاى مغزى و حرکات قلب تولید کند و سبب مرگ انسان ها شود. بر طبق آیات قرآن پایان این جهان و رستاخیز، با یک صیحه همگانى خواهد بود.

خواب، از نشانه های عظمت خدا

چگونه از مطالعه پدیده خواب پى به عظمت خدای متعال مى بریم؟

قرآن در سوره روم پدیده خواب را به عنوان یک پدیده مهم آفرینش و نمودارى از نظام حکیمانه آفریننده آن معرفی کرده؛ چراکه تمام فعالیت هاى جسمانى و بخش مهمى از فعالیت هاى فکرى و مغزى انسان برای استراحت تعطیل می شود و دستگاه هائى از جسم، مانند قلب و ریه و... به کار خود ادامه مى دهند. این موهبت بزرگ الهى، سبب مى شود که جسم و روح انسان، به اصطلاح سرویس شود، و  آرامش و رفع خستگى حاصل شود و انسان، حیات و نشاط تازه اى پیدا کند. مسلماً اگر خواب نبود، روح و جسم انسان، بسیار زود پژمرده می شد.

آثار زیانبار موسیقی مبتذل، بر روان انسان

موسیقی مبتذل چه آثار زیانباری بر سلامت روان فرد و جامعه دارد؟

موسیقى، هم آثار زیانبخش و تخدیری روى سلسله اعصاب انسان مى گذارد و باعث مرگ ناگهانى و سکته هاى قلبى و مغزى می شود، چرا که ایجاد هیجان کرده و تعادل اعصاب را برهم می زند. و هم از نظر اخلاقى یک سلسله شهوات را در انسان زنده کرده و او را از خدا غافل می کند.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قالَ الرّضا عليه السّلام :

فَعَلى مِثْلِ الْحُسَينِ فَلْيَبْکِ الْباکُونَ فَاِنَّ البُکاءَ عَلَيهِ يَحُطُّ الذُّنُوبَ الْعِظامَ.

گريه کنندگان بايد بر کسى همچون حسين عليه السّلام گريه کنند، چرا که گريستن براى او، گناهان بزرگ را فرو مى ريزد.

بحارالانوار، ج 44، ص 284