کسی که عذر نپذيرد، بر حوض کوثر وارد نشود

امام سجّاد عليه السلام می فرمايد از پدرم امام حسين عليه السلام شنيدم که فرمود: «اگر مردى در اين گوشم - اشاره به گوش راست خود كرد - مرا دشنام دهد و در [گوش] ديگرى از من پوزش بخواهد، پوزش او را مى پذيرم. چرا كه امير المؤمنين على بن ابى طالب عليه السلام برايم نقل كرد كه از جدّم رسول خدا صلى الله عليه و آله شنيد كه مى فرمايد: "بر حوض كوثر وارد نمى شود كسى كه عذر را نپذيرد از کسی که عذرش موجّه باشد يا غير موجّه"؛ لَو شَتَمَني رَجُلٌ في هذِهِ الاُذُنِ - و أَومَأ إلى اليَمين - وَاعتَذَرَ لي فِي الاُخرى لَقَبِلتُ ذلِكَ مِنهُ، وذلِكَ أنَّ أميرَ المُؤمِنينَ عَلِيَّ بنَ أبي طالِبٍ عليه السلام حَدَّثَني أنَّهُ سَمِعَ جَدّي رَسولَ اللّه ِ صلى الله عليه و آله يَقولُ: "لا يَرِدُ الحَوضَ مَن لَم يَقبَلِ العُذرَ مِن مُحِقٍّ أو مُبطِلٍ"».

خداترسان فردای قيامت در امانند

ابن شهر آشوب مازندرانى در كتاب «مناقب» درباره زهد و تقواى امام حسين عليه السّلام مى ‏نويسد: «به آن حضرت گفته شد: چقدر خوف تو از پروردگارت بزرگ است! فرمود: فرداى قيامت كسى در امان نيست، مگر آن كسى كه در دنيا از خدا خوف داشته باشد؛ قِيلَ لَهُ: مَا أَعْظَمَ‏ خَوْفَكَ‏ مِنْ‏ رَبِّكَ!‏ فَقَالَ لَا يَأْمَنُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ، إِلَّا مَنْ خَافَ اللَّهَ فِي الدُّنْيَا». مقصود از خوف الهی، ترس از مقام عدالت خدا و ترس از گناه و اعمال زشت خويشتن است. اميرمؤمنان در توصيه های مى ‏فرمايد: «شايسته است هر فردى فقط از عمل ناشايست خود بترسد».

کم گوی و گزيده گوی چون دُرّ

امام حسين عليه السلام روزى به ابن عباس فرمود: «اى پسر عباس! هرگز درباره آنچه به تو مربوط نمى ‏شود سخن مگو، چون بيم آن دارم که در آن گناهكار باشى، و هرگز درباره آنچه به تو مربوط مى ‏شود سخن مگو، مگر اينکه برای سخن جايگاهی شايسته يابی، چه بسيار سخنگويى كه به حق سخن گفته، سپس نكوهش شده [چون سخن بيجا گفته است]؛ يَا ابْنَ عَبَّاسٍ لَا تَكَلَّمَنَّ فِيمَا لَا يَعْنِيكَ، فَإِنَّنِي أَخَافُ عَلَيْكَ فِيهِ الْوِزْرَ، وَ لَا تَكَلَّمَنَّ فِيمَا يَعْنِيكَ، حَتَّى‏ تَرَى‏ لِلْكَلَامِ‏ مَوْضِعاً، فَرُبَ‏ مُتَكَلِّمٍ‏ قَدْ تَكَلَّمَ‏ بِالْحَقِ،‏ فَعِيبَ».

قلوب شيعيان ما از غِشّ و دغل پاک است

مردی به حسين بن على عليهما السّلام عرض کرد: اى پسر پيامبر! من از شيعيان شمايم. آن جناب فرمودند: از خدا بترس و چيزى را ادعا نكن كه خدا بگويد دروغ گفتى و با اين ادعا گناه كنى، همانا شيعه ما كسى است كه دلهايشان از هرگونه غِشّ (ناخالصی، فريب و نيرنگ) و دَغَل (ناسالمی، تقلّب و نادرستی) پاك باشد، ولى بگو من از وابستگان و دوست داران شمايم؛ قَالَ رَجُلٌ لِلْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ أَنَا مِنْ شِيعَتِكُمْ قَالَ اتَّقِ‏ اللَّهَ‏ وَ لَا تَدَّعِيَنَ‏ شَيْئاً يَقُولُ‏ اللَّهُ‏ لَكَ‏ كَذَبْتَ‏ وَ فَجَرْتَ فِي دَعْوَاكَ إِنَّ شِيعَتَنَا مَنْ سَلِمَتْ قُلُوبُهُمْ مِنْ كُلِّ غِشٍّ وَ دَغَلٍ وَ لَكِنْ قُلْ أَنَا مِنْ مَوَالِيكُمْ وَ مُحِبِّيكُم.

حق عبادت يا عبادت شايسته

امام حسين عليه السّلام فرمود: «هر كس خداوند را آنچنان كه شايسته است عبادت كند، خداوند بالاتر از آرزوها و بسندگی اش به او بخشش می کند؛ مَنْ‏ عَبَدَ اللَّهَ‏ حَقَ‏ عِبَادَتِهِ‏ آتَاهُ‏ اللَّهُ‏ فَوْقَ‏ أَمَانِيِّهِ‏ وَ كِفَايَتِهِ». اولين سوالی که با مطالعه اين حديث به ذهن می رسد، اين است که «حق عبادت» چيست، که ثمره ای چنين عالی دارد؟ عبادت با چه معیار هايی ارزش گذاری می شود؟ آیا عبادت همان ظواهر نماز، روزه، حج و ... است؟

نيازمند را نوميد مکن؛ كه بر خويشتن ارج گزارى

امام حسين بن علی عليهما السّلام درباره رفتار مناسب با درخواست نيازمند و حفظ کرامت انسانی او می فرمايد: «نيازمند با درخواست كردن از تو حرمت خود را گرامی نداشته است، پس تو با رد نكردن او حرمت خويش را گرامی دار؛ صَاحِبُ‏ الْحَاجَةِ لَمْ‏ يُكْرِمْ‏ وَجْهَهُ عَنْ سُؤَالِكَ، فَأَكْرِمْ وَجْهَكَ عَنْ رَدِّهِ». بحث درباره صاحب حاجت (نيازمند) و نحوه برخورد با او است. سؤال و تقاضا ناخواسته کرامت صاحب حاجت را مخدوش می کند؛ گرچه او در اين تقاضا مضطر باشد. حال آنچه شايسته صاحب مکنت و معيشت است، کرامت است؛ تکريم نيازمند با پاسخ شايسته، که با حفظ کرامت خويشتن رابطه ی محکمی دارد.

مدارا ، کليد گشايش در بن بست ها

امام حسين عليه السّلام می فرمايد: «هرکس از اِعمال نظر خود ناتوان شود و چاره ها به كارش نيايد، نرمی و مدارا کليد گشايش اوست؛ مَنْ أَحْجَمَ عَنِ الرَّأْيِ وَ عَيِيَتْ بِهِ الْحِيَلُ كَانَ الرِّفْقُ مِفْتَاحَهُ». ايمان فقط به انجام نماز و روزه و حجّ و زكات و مانند آن نيست؛ بلكه اين امور تنها بخشى از ايمان را تشكيل مى‏ دهد، و مدارات با مردم بخش ديگرى از آن است. در اهمّيّت مدارا همين بس كه بسيارى از جنگ و جدالها بر اثر ترك آن آغاز شده، همانگونه كه روايت ذيل به اين مطلب اشاره مى‏ كند: «إِنَّ بَدْوَ الْقِتَالِ اللِّطَامُ؛ سرچشمه جنگ ها [گاهى] يك سيلى است».

چشم پوشی از مال مردم؛ والاترين منزلت

از جناب حسين بن علی عليهما السلام پرسيدند، بزرگترين مردم از حيث قدر و منزلت چه کسی است؟ فرمود: «بزرگترين مردم از حيث قدر و منزلت كسى است كه اهميت ندهد كه دنيا در دستان چه كسى است؛ مَنْ‏ لَمْ‏ يُبَالِ‏ الدُّنْيَا فِي‏ يَدَيْ‏ مَنْ‏ كَانَت‏». چشم پوشی از آنچه در دست مردم است، انعکاس وسيعی در بيانات حضرات معصومين عليهم السّلام دارد. اين مسئله به اندازه‏ اى اهميت دارد كه شيخ كلينى رحمه الله در كتاب شريف‏ كافى‏ بابى تحت عنوان «بَابُ الِاسْتِغْنَاءِ عَنِ النَّاسِ» ذكر كرده و روايات بسيارى در اين زمينه از ائمه معصوم عليهم السلام نقل كرده است.

جدال و مراء از شيطان است

مردى به امام‏ حسين‏ عليه السلام عرض كرد بنشين تا در مسائل دينى با يكديگر مناظره و بحث كنيم! امام در پاسخ او فرمود: «يَا هَذَا! أَنَا بَصِيرٌ بِدِينِي، مَكْشُوفٌ عَلَيَّ هُدَايَ، فَإِنْ كُنْتَ جَاهِلًا بِدِينِكَ، فَاذْهَبْ فَاطْلُبْهُ! مَا لِي وَ لِلْمُمَارَاةِ؟! وَ إِنَّ الشَّيْطَانَ لَيُوَسْوِسُ لِلرَّجُلِ وَ يُنَاجِيهِ وَ يَقُولُ: نَاظِرِ النَّاسَ، لِئَلَّايَظُنُّوا بِكَ الْعَجْزَ وَ الْجَهْل!؛ اى مرد! من نسبت به دينم آگاهم و هدايتم براى من روشن است. تو اگر نسبت به دينت جاهل هستى، برو تحقيق كن. مرا با مراء چكار؟! و همانا شيطان پيوسته انسان را وسوسه مى ‏كند و در گوش او مى‏ گويد: با مردم مناظره و بحث كن، تا گمان نكنند تو جاهل و ناتوان هستى!».

مرگ‏ بهتر از زندگى ننگين است!

امام حسين عليه السلام در روز عاشورا فرمود: «مَوْتٌ في عِزٍّ خَيْرٌ مِنْ حَياةٍ في ذُلٍ‏؛ مرگ با عزّت بهتر از زندگى با ذلّت است». اين شعار از مهم ترين پيام‏ هاى عاشورا است، پيامى كه مى ‏تواند سراسر تاريخ بشر را روشن سازد، و به استعمار و استثمار و بردگى انسان ها پايان دهد. مردم غالباً از ترس ذلّت ذليل مى ‏شوند، و از ترس ظلم تن به ظلم و ستم مى‏ دهند و جبّاران و ظالمان نيز از همين نقطه ضعف استفاده مى ‏كنند. در نظام زندگى انسان هاى شايسته و با شخصيت، زندگى مادّى و ظاهرى برترين ارزش نيست، همانگونه كه مرگ مادى ضدّ ارزش نمى باشد؛ بلكه ارزش والا در نظر آزادمردان با ايمان، در زندگى توأم با عزّت است. به همين دليل هرگاه بر سر دو راهى قرار گيرند، شهادت توأم با عزّت و سربلندى را بر زندگى ذليلانه ترجيح مى دهند.
پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قالَ رَسُولُ اللّهِ صلّى اللّه عليه و آله :

اِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَيْنِ عليه السّلام حَرارَةً فى قُلُوبِ الْمُؤ منينَ لا تَبْرَدُ اَبَداً.

براى شهادت حسين عليه السلام ، حرارت و گرمايى در دلهاى مؤمنان است که هرگز سرد و خاموش نمى شود.

جامع احاديث الشيعه ، ج 12، ص 556