ابديّت 7 مطلب

منظور از «خلود در جهنّم»

از نظر كتب لغت و مفسّران معنای «خلود در جهنّم» چیست؟

كتب لغت درباره معناي واژه «خلود» دو نظر مختلف دارند: نخست اينكه معناى اصلى آن همان جاودانگى و هميشگى و ابديت است و اگر به طول عمر اطلاق مى شود از باب تشبيه است، دوّم اينكه معناى اصلى آن طول عمر است و اگر به جاودانگى و ابديت گفته مى شود از باب بيان مصداق واضح و روشن مى باشد. احتمالات مفسّران درباره «خلود» مردود شناخته شده؛ چرا كه بر خلاف صريح آيات «قرآن» است، زيرا در آيات «قرآن» تنها تعبير به خلود نشده است كه قابل اينگونه تفسيرها باشد تعبيرات ديگرى در اين زمينه در «قرآن مجيد» آمده كه با اين توجيهات نمي سازد.

جاودانه بودن عذابِ «جهنّم» از زبان قرآن

از ديدگاه قرآن آیا عذابِ «جهنّم» جاودانه است؟

از ويژگي هاي دوزخ، جاودانه بودن عذاب در آن است. «قرآن» در آيات متعددي به اين مسئله اشاره كرده از جمله مي فرمايد: «كسانى كه كافر شدند و آيات ما را تكذيب كردند، اهل آتشند و در آن خلود دارند». در بعضى از آيات «قرآن» به دنبال واژه «خلود» تعبير به «ابديت» شده كه تأكيد مجددى براى آن محسوب مى شود. در آيه ديگر مسئله ابديت عذاب دوزخ براى گروهى از دوزخيان با تعبير ديگرى كه توأم با صراحت بيشترى است منعكس شده است: «اما آنها كه شقاوتمند شدند در آتش [دوزخند] و براى آنها زفير و شهيق [ناله هاى طولانى] است، هميشه در آن خواهند ماند تا آسمان و زمين برپاست».

«معاد» لازمه هدف مندی آفرینش

آیا می توان «معاد» را لازمه هدف مندی آفرینش دانست؟

اگر مرگ، نقطه پایان حیات انسان باشد، آفرینش انسان بیهوده خواهد بود. مطالعه در جهان هستی، شکوه و اسرار آفرینش را آشکار می سازد. از سوی دیگر باور کردنی نیست که هدف از آفرینش انسان، تنها همین زندگی کوتاه باشد و پس از آن همه آموزش ها و آمادگی های روحی، این دفتر بکلی بسته شود. قرآن در این رابطه می فرماید: «آيا گمان كرديد ما شما را بيهوده آفريديم و شما به سوى ما باز گردانده نمى شويد؟» در واقع عدم وجود معاد و زندگى پس از مرگ، آفرينش را بيهوده خواهد نمود.

منظور از «صفات جمال» و «صفات جلال» خداوند؟

منظور از «صفات جمال» و «صفات جلال» خداوند چیست؟

منظور از صفات «جمال» صفاتى است که براى خداوند ثابت است، مانند علم و قدرت و ازلیّت و ابدیّت و لذا آن را صفات «ثبوتیه» نیز مى نامند. منظور از صفات «جلال» صفاتى است که از خدا نفى مى شود، مانند جهل و عجز و جسمانیت و مانند آن،  لذا آن را صفات «سلبیه» نیز مى نامند.

اشكال توصیف خداوند با صفات مخلوقین

توصیف خداوند با صفات مخلوقین چه اشکالی دارد؟

به فرموده امام علي(ع) كسى كه خداوند را به صفات مخلوقات وصف كند او را همچون ممكنات، محدود دانسته و كسى كه حدّى براى او قائل شود، به يقين شبيه و مانندى نيز براى او تصوّر مى كند و بنابراين او را در قالب اعداد در مى آورد و كسى كه او را در قالب اعداد در آورد، ازليّت و ابديّت او را انكار نموده است؛ چرا كه اين دو وصف از نامحدود بودن ذات پاك او سرچشمه مى گيرد.

مهمترين «صفات ذات» پروردگار از زبان امام علي(ع)

امام علي(ع) در خطبه 163 «نهج البلاغه» از كداميك از «صفات ذات» پروردگار ياد كرده است؟

ایشان می فرماید: «نه براى اوّل بودن او آغازيست و نه براى ازليتش پايانى. آغازى است كه همواره بوده و پايانى است كه سرآمدى ندارد، پيشانى ها در برابر عظمتش به خاك افتاده و لبها به يگانگي اش گشوده شده، افكار و انديشه ها هرگز نمى تواند با حدود و حركات و نه با اعضاء و ابزار، اندازه و حدّى براى او تعيين كند، هرگز درباره او نمى توان گفت: «كِى» [به وجود آمد]؟ و برايش سرآمدى نيست كه گفته شود «تا كى» [باقى است]؟ آشكارى است كه درباره اش نتوان گفت: از چه چيز عيان شده و مخفى است كه نمى توان گفت: در چه چيز پنهان شده؟ و ...».

امام علی(ع) و روش بیدار کردن لشکریان

امام علی(علیه السلام) برای بیدار کردن سپاهیانش از چه روشی استفاده کرد؟

امام علی(ع) که در آغاز حکومتش از مردم کوفه تمجید فراوان مى کرد، هنگامى که دید آنها به سستى گرویده و لشکریان معاویه هر روز بخشى را مورد حمله قرار مى دهند، انگشت روى نقاط ضعف سپاه خود مى گذارد، تا به خود آیند و آنها را برطرف سازند. لذا با تعبیرات تند به آنها خطاب می کند. تاریخ نشان مى دهد که این سخنان مؤثّر افتاد و گروه عظیمى از مردم کوفه به سوى لشکرگاه، حرکت کردند.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قالَ الصّادقُ عليه السّلام :

ما مِنْ عَيْنٍ بَکَتْ لَنا اِلاّ نُعِّمَتْ بَالنَّظَرِ اِلَى الْکَوْثَرِ وَ سُقِيَتْ مِنْهُ.

هيچ چشمى نيست که براى ما بگريد، مگر اينکه برخوردار از نعمتِ نگاه به (کوثر) مى شود و از آن سيرابش مى کنند.

جامع احاديث الشيعه ، ج 12، ص 554