کثرت 9 مطلب

کثرت «صراط های مستقیم»، تاییدی بر پلورالیسم!

آیا کثرت «صراط های مستقیم» در قرآن تأییدی بر پلورالیسم است؟!

خطوط کلی دین در همه شرایع مشترک و ثابت است که همان «الصراط المستقیم» بصورت معرفه است؛ اما فروعات و خطوط جزئی دین که همان «شریعت» و «منهاج» باشد، تغییر کرده است. هر پیامبر دارای کتاب، اگرچه اصول کلی کتابهای پیشین را تصدیق می ‌کند؛ لیکن خودْ شریعت و دستورهای جزئی جداگانه ‌ای دارد که ناسخ شریعت گذشته است.
تعبیر «صِراطٍ مُسْتَقیمٍ» به صورت نکره، اشاره به شرایع گوناگونی است که صراط مستقیم خاص مردم هر عصری بوده و در طول تاریخ بصورت تکاملی ارائه شده اند، و در واقع مقاطع و مراحل همان صراط مستقیم واحد است.

 

به رسمیت شناختن کتب آسمانی پیشین، تاییدی بر پلورالیسم!

آیا اینکه قرآن کتب آسمانی پیشین را تصدیق می کند، می تواند تاییدی بر پلورالیسم باشد؟

با توجه به اینکه قرآن بعضی از عقاید شرایع گذشته را انحرافی و کتب آنها را تحریف شده می داند و با توجّه به اینکه اسلام دیگران را فقط به سوی خویش دعوت می کند، روشن می شود که تصدیق کتب آسمانی گذشته به معنای مشروعیت کنونی آنها نیست.
معنی تصدیق کتابهای پیشین نیز به معنی تصدیق اصول کلی و مشترک بین همگان است، مانند ایمان به حق تعالی و معاد و رسالت و تایید اصول عام فقهی و اخلاقی مانند صداقت و نیکی و اصل نماز و روزه و مثلا حرمت سرقت و زنا و شراب خواری.

 

تفاوت «وحدت انسان» و «وحدت خدا»

وحدتی که درباره خداوند به کار می رود با وحدتی که درباره انسان ها به کار می رود چه تفاوتی دارد؟

امام علی(ع) مى فرمايد: «هر چه جز خدا به يگانگى توصيف شود، كم ارزش است». وحدت درباره او حكايت از بى انتها بودن ذات و صفاتش مى كند و به معناى بى نظير بودن و نامحدود بودن است؛ در حالى كه وحدت در مورد مخلوقات، وحدت عددى است و در جايى به كار مي رود كه در برابرش كثرتى باشد و طبعاً چنين وحدتى حكايت از قِلّت مى كند؛ اما وحدت در ذات پاك او، حاكى از وسعتِ بى مانندِ وجود اوست كه همه جا و در هر زمان بوده و هست و در عين حال زمان و مكانى ندارد. وحدتى كه همه جا نشانه كمبود است در آنجا به معناى وسعتِ بى نظير است.

تعریف «پلورالیسم» در لغت و اصطلاح

«پلورالیسم» در لغت و در اصطلاح به چه معناست؟

«پلورالیسم» از واژه «پلورال» گرفته شده که در لغت به معنی تعدد و تکثر است. اما «پلورالیسم» در اصطلاح  دارای معانی متعدّد و گوناگونی است که شایع ترین معنی آن تعدّد و تکثر ادیان حق می باشد. از این رو «پلورالیسم» را باید آیین کثرت گرایی نامید، که بین معانی لغوی و اصطلاحی آن نوعی مناسبت وجود دارد.

ارسال «پیامبران و شرایع متعدّد» از سوی خداوند، سرمنشاء و دلیل پلورالیسم! (همه از سوی خدا است)

آیا ارسال پیامبران و شرایع متعدّد از سوی خداوند، دلیلی بر تایید پلورالیسم است؟

قرآن از سویی تاکید بر تحریف انجیل و تورات دارد و از سوی دیگر فقط اسلام را دین کامل می داند و به سوی آن دعوت می کند؛ پس قرآن مشروعیت کنونی شرایع گذشته را تایید نمی کند.
اساساً در فرهنگ قرآن خبری از کثرت ادیان نیست، بلکه دین الهی دینی است یگانه و ثابت و مشترک بین همه ی شرایع که عبارت است از خطوط کلی اعتقادی، اخلاقی و فقهی که «اسلام» نامیده می شود. پیامبر هر عصری آن خطوط کلی را به انضمام جزئیاتی در فروع احکام بیان کرده که شریعت و منهاج نامیده می شود و شریعت پیامبر پیشین، با آمدن شریعت پیامبر جدید نسخ می‌ شود. این دین واحد که در قالب شرایع متعدد ظهور کرده، سیری تکاملی داشته و به کاملترین شرایع یعنی اسلام محمدی(ص) ختم شده است. از این رو انسان ها از نظر «شریعت و منهاج» امت‌ هایی متعدّد و از نظر «دین» امّتی واحدند.
بنابراین لزوم ایمان به شریعت ختمی از چند جهت است: اولا رها کردن کاملترین شرایع معقول نیست؛ ثانیا لازمه ی تسلیم خدا بودن تسلیم در برابر شریعت ختمی است؛ ثالثا شرایع پیشین نسخ شده اند.

پذیرش اعمال اهل کتاب، در صورت مطابقت با شریعتشان!

آیا بزرگداشت اهل کتاب، وعده پاداش به آنها و پذیرش اعمالشان، تاییدی بر پلورالیسم است؟

بزرگداشت گروهی از اهل کتاب در قرآن و وعده پاداش به آن ها هرگز به معنای تایید همه آنها نیست، زیرا قرآن در آیات زیادی صریحا ایمان نیاوردن به خاتم انبیاء(ص) را مساوی کفر و باعث عقاب می داند. انبیاء گذشته همگی به آمدن پیامبر خاتم(ص) بشارت می دادند و اساسا یکی از دستورات تورات و انجیل، ایمان به پیامبر خاتم(ص) است.
معنای این آیات فقط بزرگداشت آن دسته از اهل کتاب است که قبل از بعثت خاتم انبیاء(ص) در انتظار ایشان بودند و نیز کسانی که پس از بعثت، با تطبیق اوصاف یاد شده در کتب آسمانی قبلی بر آن حضرت(ص)، به ایشان ایمان آوردند؛ درواقع بزرگداشت ایمان و اسلام آوردن آنان است، نه بزرگداشت اهل کتاب بودن آنان.

 

منظور از عبارت قرآنی «السماوات السبع»

منظور از آسمان هاى هفتگانه چیست؟

سماوات سبع را برخی به سیارات هفتگانه و برخی به طبقات متراکم هوای اطراف زمین و برخی به کرات فراوان عالم بالا تفسیر کرده اند، برخی هم عدد هفت را دال بر کثرت دانسته اند، اما عدد سبع در اینجا اشاره به همان عدد مخصوص است نه به معنی تکثیر. منتها از آیات قرآن استفاده مى شود تمام کرات و سیاراتى را که دیده می شود همگی جزء آسمان اول است و شش عالم دیگر از دسترس دید ما بیرون است و مجموع آنها هفت آسمان را تشکیل مى دهد.

مواردی از علم غیب پیامبر اسلام(ص)

چه شواهدی از قرآن برای علم غیب پیامبر(صلى الله علیه وآله) وجود دارد؟

در قرآن مجید مصداق روشن آگاهى پیامبر اسلام(ص) نسبت به بعضى از حوادث آینده آمده است که جزء اسرار غیب محسوب مى شود: وعده پیروزی رومیان در آینده نزدیک، وعده ورود مسلمانان به مسجد الحرام در نهایت آرامش، آگاهی پیامبر(ص) از افشای راز ایشان توسط یکی از همسرانشان، همچنین آگاهی از اخبار منافقین، آگاهی از بازگشت به زادگاهشان مکّه و آگاهی از کثرت و انتشار نسل خود در تمام جهان و... همه این ها نشان مى دهد که خداوند بخشى از علم غیب خود را در اختیار پیامبرش قرار داده است.

منظور از واژه «واحد» و «احد»

واژه واحد و احد به چه معناست؟

واحد به معناى چيزى است كه هيچ گونه جزيى ندارد؛ سپس به هر چيزى كه از نوعى يگانگى برخوردار است اطلاق مى شود. این لفظ شش معنی دارد: واحد نوعی؛ واحد اتصالی؛ بی نظیر؛ چيزى كه قابل تجزيه نيست؛ واحد عددى؛ واحدى كه مبدأ خط است. خدای واحد مفهومش اين است كه نه اجزايى براى او تصوّر مى شود و نه كثرت و تعدّدى. احد نيز از همين ريشه و به معناى واحد است؛ یا اینکه احد به ذاتى گفته مى شود كه تعدّد و كثرت نمى پذيرد، نه در خارج و نه در ذهن، به خلاف واحد كه در خارج یا در ذهن براى آن دوم و سوم تصوّر مى شود.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قال علي بن موسي الرضا عليه السلام :

کان ابي اذا دخل شهر المحرم لايري ضاحکا و کانت الکابة تغلب عليه حتي يمضي منه عشرة ايام فاذا کان يوم العاشر کان ذلک اليوم يوم مصيبته و حزنه و بکائه و يقول: هو اليوم الذي قتل فيه الحسين عليه السلام

بحارالانوار، ج 44، ص 284