کمال مطلق 10 مطلب

رد «برهان نظم» توسط «هیوم»!

آیا صحیح است که «هیوم» توانسته «برهان نظم» را ابطال کند؟!

هیوم بر این باور است که «برهان نظم» ماهیّت «تجربی» دارد و ما پدید آمدن کلیّت جهان و ویژگی های آن را تجربه نکرده ایم تا بتوانیم بگوییم که در ورای آن ها سازنده ای دانا و توانا وجود دارد.
نقد: نياز نظم به ناظم، حكم عقل است و برای پی بردن به دانش و توانایی سازنده یک پدیده، نیاز به تجربه پدیده های مشابه نیست.
هیوم می گوید: ماده ممکن است در ذات خود دارای منبع یا منشاء نظم باشد.
نقد: اثر ذاتی ماده منجر به نظم در کلیّت یک پدیده نمی گردد.
هیوم می گوید: با برهان نظم نمی توان نظام موجود را «نظام اكمل» و خالق آن را بی نقص دانست. برهان نظم مستلزم «توحید» نیست. حوادث ناخوشايند طبیعت(شرور) با نظم جهان سازگاری ندارد. استدلال «تمثیلی» نظم مستلزم و منتج به «محدودیّت» و «انسان وارگی» خدا می گردد.
نقد: این اشکالات از آنجا ناشی می شود که هیوم از حدود کاربرد «برهان نظم» غافل است. او پنداشته همه مسائل الهیات را از یک برهان استنناج می کنند و آن «برهان نظم» است.

چرایی نامتناهی بودن خداوند؟

چرا خداوند نامحدود و نامتناهی است؟

اولا: اگر محدوديّتى در خدا باشد بايد از سوی يك عامل بيرونى ایجاد شده باشد؛ چرا که ذات خودش اقتضای محدودیت ندارد. لازمه اين سخن، آن است كه خداوند واجب الوجود نباشد، چرا كه از نظر حدّ وجودى خود مخلوق ديگر و معلول ذات ديگرى است.
ثانیا: اگر خداوند محدود باشد قابل شمارش خواهد بود و تصوّر وجود شریکی برای او امکان پذیر است؛ در نتیجه یگانگی او که براهین متعدّدی بر آن ارائه شده نیز اعتباری نخواهد داشت.
ثالثا: از آنجایی که واجب الوجود باید کمال مطلق باشد، یعنی واجد همه کمالات باشد، لازمه آن عدم محدودیّت است؛ زیرا اگر واجب الوجود محدود باشد، لازمه اش ترکیب از وجود و عدم است.
رابعا: حقّ تعالی، «وجود محض» و واقعیّت محض است و صفتی زائد بر ذات ندارد، و محدودیت یعنی ترکیب از وجود و عدم؛ بنابراین «وجود محض» با «محدودیّت» نمی سازد و مطلق کمال نمی تواند دارای محدودیّت باشد.

چگونگی «علم» خداوند به حوادث آينده؟!

از آنجا كه علم خداوند «حضوری» است و حوادث آينده هنوز وجود خارجى پيدا نكرده اند تا در احاطه علم خدا باشند و علم حضورى در مورد معدوم ممكن نيست، علم خداوند به حوادث آینده چگونه است؟

اين اشكال را از سه راه مى توان پاسخ گفت؛ اولا: خداوند هميشه به ذات پاك خود كه علّت همه اشياء است احاطه داشته و دارد، و اين علم اجمالى به همه حوادث و موجودات جهان قبل از ايجاد و بعد از ايجاد است. ثانیا: مفهوم «زمان» نتيجه محدوديّت ديد ماست؛ امّا براى ذاتى كه همه جا حضور دارد، و ازل و ابد را فرا گرفته، ماضى و مضارع و حال بى معنا است، همه حوادث در تمام طول زمان نزد او حاضرند و او به همه حوادث و موجودات عالم، چه در گذشته و چه در حال و آينده احاطه يكسان دارد...

بی عدالتی در حق نسل های بعدی باختم نبوت!

آیا قطع شدن وحی الهی با ختم نبوت بی عدالتی در حق نسل های بعد نیست؟!

بعداز پیامبر اکرم(ص) انسان به مرحله ای از بلوغ فکری و فرهنگی رسیده که بتواند با استفاده مستمر از اصول و تعلیمات نبی خاتم به عنوان جامع ترین نقشه برای همه اعصار، بدون حضور آن حضرت نیز مسیر کمال را بپیماید. علاوه بر آن از آنجا که انسان هیچ وقت از رهبران الهی - که اصول و قوانین آن نقشه جامع را اجرا کنند - بی نیاز نخواهد بود، امامانی از فرزندان آن پیامبر، برای تبیین و توضیح و عینیت بخشیدن به اصول آن نقشه جامع، برای همیشه جهان مأموریت یافتند که بین مردم حضور داشته باشند.

تسبيح گفتن موجودات جهان

آيا همه موجودات جهان، تسبيح گوی خداوند هستند؟

موجودات با زبان حال و اسرار شگرف خود، همگى فريادگر تقديس و تنزيه حق و پاك شمردن ذات او از هر عيب و نقص اند؛ اما جمعى از محققان نيز معتقدند كه موجودات مختلف جهان هستى با زبان قال نيز تسبيح او مى گويند؛ چرا كه هر كدام براى خود سهمى از درك و شعور و برنامه اى از تقديس پروردگار دارند و چه مانعى دارد كه هر دو مطلب يعنى زبان حال و زبان قال در بيان اين حقيقت هماهنگ گردد.

دلايل اثبات «عدل الهی»

چه دليلی بر «عدل الهی» می توان اقامه كرد؟

دو دليل براي اثبات «عدل الهي» وجود دارد؛ دليل اول اين است كه ظلم قبيح است و خداوندِ حكيم، هرگز كار قبيح نمى كند و به عكس، عدالت نشانه كمال و حكمت است و وجود بى عيب و نقص چنين چيزى را فروگذار نخواهد كرد. دليل دوم آن است كه سرچشمه هاى ظلم گاه نيازهاى انسان، جهل، هواپرستى، ضعف و حسد است؛ چگونه ممكن است ظلم از وجودى كه كمال مطلق است سر بزند؟ در حالى كه در او نه نياز راه دارد و نه جهل و خودخواهى و غرور. آيا از چنين وجودى جز خير و عدالت و رأفت و رحمت سرچشمه مى گيرد؟!

معنى توحید در عبادت

توحید در عبادت به چه معنى است؟

توحید در عبادت، یعنى تنها باید خدا را پرستش کرد و غیر او شایسته عبودیت نیست، چرا که عبادت باید براى کسى باشد که کمال مطلق، و مطلق کمال است، کسى که از همگان بى نیاز است، بخشنده تمام نعمت ها، و آفریننده همه موجودات است، و این صفات جز در ذات پاک او جمع نمى شود. هدف اصلى عبادت، راه یافتن به جوار قرب آن کمال مطلق است که نتیجه اش فاصله گرفتن از هوا و هوس ها، و روى آوردن به خودسازى و تهذیب نفس است، که این هدف جز با عبادت «الله» که همان کمال مطلق است، امکان پذیر نیست.

قرآن و بیان هدف آفرینش انسان

هدف آفرینش انسان از دیدگاه قرآن چیست؟

طبق آیه 56 سوره ذاریات هدف اصلی آفرینش انسان عبودیت است و آنچه در آیات دیگر آمده مثل: مسأله امتحان انسان ها از نظر حسن عمل و آگاهی از علم و قدرت الهی، اهدافى هستند که در مسیر عبودیت قرار مى گیرند و رحمت واسعه خداوند نتیجه این عبودیت است. عبد در لغت عرب به انسانى مى گویند که سر تا پا به مولا و صاحب خود تعلق دارد؛ لذا عبودیت کامل آن است که انسان جز به معبود واقعى یعنى کمال مطلق نیندیشد و هر چه غیر اوست فراموش کند، حتى خودش را!

دلالت «برهان لطف» بر وجود امام زمان(عج)

«برهان لطف» چگونه بر وجود امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) دلالت دارد؟

به اعتقاد متكلمان، لطف بر خداوند واجب است؛ زيرا او بندگان خود را عبث و بيهوده نيافريده است و هر چه را كه در رسيدن آنها به هدف موثر باشد را بايد انجام دهد، كه یکی از آنها لطف است. از جمله این الطاف، وجود امام است كه دارای آثاری مانند: حراست از دين خداوند در سطح كلى و تربيت نفوس مستعد می باشد، اعتقاد به وجود امام، تاثیر روانی عمیقی در پیروان داشته و سبب بقاى مذهب است و بهترين الگو برای پیشرفت است.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قالَ الصّادقُ عليه السّلام :

ما مِنْ عَيْنٍ بَکَتْ لَنا اِلاّ نُعِّمَتْ بَالنَّظَرِ اِلَى الْکَوْثَرِ وَ سُقِيَتْ مِنْهُ.

هيچ چشمى نيست که براى ما بگريد، مگر اينکه برخوردار از نعمتِ نگاه به (کوثر) مى شود و از آن سيرابش مى کنند.

جامع احاديث الشيعه ، ج 12، ص 554