مقتول 8 مطلب

نصف بودن دیه زن، و مساله قصاص و عدل الهی!

پرسش: آيا اين تبعیض و بی عدالتی نیست که ديه زن نصف دیه مرد است و در صورتی که زنی به قتل برسد، قاتل قصاص نمی شود مگر اینکه اولیای زن نصف دیه را به اولیای قاتل بپردازند؟!

ديه به معناي خون بهای شخص نیست و اینکه برای قصاص مرد باید نصف ديه پرداخت شود جهت رفع نیاز بازماندگان مرد متوفّي است که شامل زن و فرزندان او می شود. لذا دیه ملاک ارزش یابى مرد و زن نیست تا تفاوت آن موجب تبعیض یا اعتراض گردد. از طرفى باید وظایف اقتصادى مرد محکوم به قصاص که با فقدانش خانواده او دچار خلاء شده با احکام این چنینی جبران شود که اگر این چنین نباشد ظلم در حق زن و فرزندانی است که منبع تامین احتیاجات مالی خود را از دست داده اند. ضمن اینکه ديه زن تا به ثلث، با ديه مرد برابر است.

فلسفه تفاوت دیه زنان و مردان در اسلام

چرا اسلام دیه زن را نصف دیه مرد قرار داده است؟

مطابق آنچه که در کتب فقهی وجود دارد، دیه زن نصف دیه مرد است ولی این نکته قابل توجه است که دیه در اسلام بر معیار ارزش معنوی مقتول استوار نیست، بلکه یک دستور خاصی است که ناظر به کارکرد اقتصادی شخص کشته شده می باشد؛ لذا به دلیل اینکه فقدان مردان ضربه بیشتری به لحاظ اقتصادی به جامعه و خانواده می زند لازم است این نقصان از طریق پرداخت دیه به خانواده مقتول تا حدودی جبران گردد.

کفاره قتل غیر عمد

کفاره قتل غیر عمد چقدر است؟

خداى متعال در سوره نساء کفاره قتل خطا را در سه مرحله بیان مى کند؛ اگر مقتول متعلق به خانواده ای مسلمان یا کفارى که با مسلمانان هم پیمانند باشد، قاتل باید برده مسلمانى را آزاد نماید و دیه مقتول را به صاحبان خون بپردازد؛ مگر این که خاندان مقتول، با رضایت خاطر از دیه بگذرند. ولی اگر خاندان مقتول از دشمنان مسلمانان هستند، کفاره قتل خطا تنها آزاد نمودن برده است و پرداخت دیه ضرورت ندارد. همچنین کسانى که امکان آزاد کردن برده را ندارند، باید دو ماه پى در پى روزه بگیرند.

ماجرای مقتول بنی اسرائیل نمونه ای از «معاد»

ماجرای مقتول بنی اسرائیل چیست و چگونه بر امکان «معاد» و احیاء مردگان دلالت دارد؟

داستان مقتول بنى اسرائيل، نمونه اي عينى از احياى مردگان در اين جهان است؛ در اين ماجرا يك نفر سرشناس از بني اسرائيل به طرز مرموزى كشته مي شود و براى پيدا كردن قاتل اختلاف بالا مي گيرد. ادامه اين دعوا ممكن بود منجر به فتنه عظيمى شود، لذا مردم دست به دامن موسى(ع) شدند. او هم با استمداد از الطاف الهى دستور داد گاوى را سر ببرند كه سربريدن آن گاو با بهانه جويي آنها به عقب افتاد، سرانجام گاوى را با اوصاف خاصّى سر بريدند و قسمتى از بدن آن را بر مقتول زدند، که به فرمان خدا چند لحظه زنده شد و قاتل خود را معرفى كرد.

«قصاص» نماد خشونت يا ضامن حيات

چگونه مي‌توان به اين سخن دشمنان اسلام كه «قصاص» را نماد خشونت در اسلام معرفي مي‌كنند پاسخ گفت؟

در اسلام «قصاص» نه واجب است و نه مستحب؛ امّا براى جلوگيرى از جنايت جنايتكاران و تكرار موارد مشابه، اين حق به اولياء مقتول داده شده است و فلسفه آن، ادامه زندگى و حيات است، نه كينه و عداوت و انتقامجويى. برخورد با اراذل و اوباش جامعه، كه راهى براى جلوگيرى از شرّ آنها جز قصاص باقى نمانده، خشونت نمى‌باشد؛ بلکه مصداق روشن رحمت است تا ديگران بتوانند با آرامش به زندگى خويش ادامه دهند، همان‌طور كه طبيب، انگشتِ فاسدِ دست را - كه درمان ندارد - براي جلوگيرى از سرايت بيمارى قطع مي‌كند، آيا چنين طبيبى خشونت طلب است؟

ارث و دیه زنان نصف مردان؟!

چرا در اسلام ارثي که يک دختر از والدين خود مي برد مي برد نصف يک پسر است و ديه يک زن مقتوله باز هم نصف يک مرد مقتول است؟! آيا اين تبعیض و بی عدالتی نیست؟! آیا این احکام توهین به شأن انسانی زن نيست؟!

مسئله ارث و تقسیم آن و نیز مسئله دیه یک مسئله کاملاً حقوقی اقتصادی می باشد، نه ملاک و محک ارزش انسانی و این تفاوت به خاطر وظائفى مثل مخارج زندگى و پرداخت مهریه و... است که اسلام بر عهده مردان گذارده و هيچگونه هزينه فردى و اجتماعى زندگی بر عهده زن قرار داده نشده است؛ لذا بیشتر از نيمى از درآمد مردان از جمله ارثی که به او می رسد عملا خرج زنان مي شود. بیشتر بودن ديه مرد نیز تنها به خاطر جبران خسارتى است كه از فقدان مرد متوجه خانواده او مى ‏شود.

منافات عفو، با دستور قصاص!

جایگاه عفو و قصاص کجاست؟ قرآن مجید از یک طرف مردم را دعوت به قصاص نموده و آن را مایه حیات و بقا در روى زمین مى داند، از طرفی دیگر مردم را به عفو و گذشت دعوت مى نماید؛ آیا این دو دستور با هم منافاتى ندارند؟

اسلام با تشریع دو قانون قصاص و عفو، دو هدف عالى را در نظر گرفته، از یک طرف به اولیاى مقتول قدرت بر انتقام داده و از این طریق از تکرار حوادث خونى شدیداً جلوگیرى نموده است، از طرف دیگر اولیاى مقتول را مجبور به قصاص ننموده و آنان مى توانند با میل و رغبت از در عفو وارد شوند، خصوصا اگر جانى را نادم و پشیمان ببینند؛ لذا این دو قانون مکمل یکدیگرند و منافاتی با هم ندارند.

معجزات حضرت موسی(ع) از منظر قرآن

قرآن معجزات حضرت موسى(علیه السلام) را چه چیزى بیان مى کند؟

در قرآن براى موسى(ع) آیات و معجزات فراوانى ذکر شده. مانند: تبدیل عصا به مار عظیم و بلعیدن ابزار ساحران، ید بیضاء، طوفان هاى کوبنده، «ملخ» که بر زراعت آنها مسلط گشت، «قمل» یک نوع آفت غلات، «ضفادع» قورباغه های نیل که آن قدر تولید مثل کردند که زندگى آنها را فلج کرد، خون دماغ شدن مردم و یا به رنگ خون درآمدن نیل، شکافته شدن دریا، نزول«منّ» و«سلوى»، جوشیدن چشمه ها از سنگ، جدا شدن قسمتى از کوه، و قرار گرفتن همچون سایبانى فوق آنان، قحطى، زنده شدن مقتول و استفاده از سایه ابرها.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قال الرضا عليه السلام :

«ان يوم الحسين اقرح جفوننا و اسبل دموعنا و اذل عزيزنا بارض کرب و بلاء و اورثناءالکرب و البلاء الي يوم الانقضاء»

بحارالانوار، ج 44، ص 284