عالم ماده 11 مطلب

منظور از راندن شیاطین با شهاب آسمانی در بیان قرآنی؟!

قرآن در آیه 16- 18 سوره حجر سخن از «برجهای محفوظ» در آسمان می کند که خداوند آنها را با «شهاب مبین» در برابر نفوذ «شیاطین» حفظ می کند، آیا این سخن با علم جدید و درک ما از شهاب سنگ سازگار است؟!

این آیه شبيه آياتى است كه با تمثیل و کنایه در صدد تشبيه «معقول» به «محسوس» است. منظور از آسمان در آن عوالم ملكوت است و منظور از نزديک شدن شياطين به آسمان و «استراق سمع» و «طرد شدن آنها» به وسيله «شهاب ها» اين است كه اين شياطين هر گاه بخواهند به عالم فرشتگان نزديک شوند، به وسيله نور ملكوت طرد مى شوند. البته از آنجا که می توان با شواهد قرآنی و حدیثی، آسمان را به معنای آسمان معنوی و ستارگان را می توان به معنای شخصیت های روشنی بخش جامعه انسانی دانست، با توجه به این معانی، معنای آیه این است که همواره شياطين در تلاشند تا به آسمان حقیقت راه يابند و با انواع‏ وسوسه ها در دل مؤمنان راستين و حاميان حق نفوذ كنند. اما مردان الهى و رهبران راه حق از پيامبران و امامان گرفته تا دانشمندان متعهد، با امواج نيرومند علم و تقوای خود آنان را از نزديک شدن به اين آسمان باز می دارند.

نظریه انفجار اولیّه و آفرینش تصادفی جهان

نظریه علمی بینگ بنگ یا مهبانگ اثبات کرده است که جهان در اثر انفجاری به وجود آمده است و در این جریان طبیعی دست هیچ عامل خارجی دخالت نداشته؛ آیا با وجود این نظریه باز هم می توان گفت که برای جهان آفریدگاری وجود دارد؟

تنها چیزی که طبق این نظریه (بر فرض قبول آن) ثابت می شود این است که عالم ماده «حادث» است و این حدوث انفجاری و یکباره جهان، با «وجود خدا» منافات ندارد، چون خود این «انفجار» و «هسته اولیّه و متراکم جهان» نیاز به «علت» دارد. همان «ذره ای» که طبق این نظریه، این همه کهکشان از انفجار آن پدید آمده و با این نظم در حال حرکت هستند، هر چه باشد خود نیاز به خالقی دارد و از «عدم» بوجود نیامده و همان خالقی که آن «ذره» را بوجود آورده، این نظم شگفت انگیز را بین ذراتی که از انفجار آن حاصل شده قرار داده است و همه حرکات این عالم را اداره می کند، و هیچ چیزی در عالم «تصادفی» اتفاق نمی افتد، بلکه «علتی» دارد.

دلالت برهان «واسطه در فیض» بر وجود امام زمان(عج)

برهان «واسطه در فیض» چگونه بر وجود امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) دلالت دارد؟

از براهيني كه دلالت بر وجود امام زمان(عج) دارد «برهان واسطه در فیض» است. قانون سنخيت بين علت و معلول و نيز نظام اسباب و مسببات در عالم تكوين اقتضا مى كند كه بين عالم ربوبى و عالم طبيعت عوالم ديگرى باشد تا فيض وجود از راه آنها به عالم طبيعت برسد، فيض معنوى خداوند و تصرفات او در قلوب انسان نيز با واسطه انجام مي گيرد كه همان وجود امام معصوم است. البته فيض تشريع نيز از اين كانال به انسان مى رسد.

دلالت برهان «واسطه در فیض» بر وجود امام زمان(عج)

برهان «واسطه در فیض» چگونه بر وجود امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) دلالت دارد؟

از براهيني كه دلالت بر وجود امام زمان(عج) دارد «برهان واسطه در فیض» است. قانون سنخيت بين علت و معلول و نيز نظام اسباب و مسببات در عالم تكوين اقتضا مى كند كه بين عالم ربوبى و عالم طبيعت عوالم ديگرى باشد تا فيض وجود از راه آنها به عالم طبيعت برسد، فيض معنوى خداوند و تصرفات او در قلوب انسان نيز با واسطه انجام مي گيرد كه همان وجود امام معصوم كامل است. البته فيض تشريع نيز از اين كانال به انسان مى رسد.

منظور از «هورقلیائی»

منظور از «هورقلیائی» چیست؟

درباره اينكه «هورقليايي» چيست؟ نظرات مختلفي بيان شده است؛ در پاورقى كتاب «برهان قاطع» آمده است: «هورقليا» ظاهرا از كلمه عبرى «هبل» به معناى هواى گرم، تنفس و بخار و «قرنئيم» به معناى درخشش و شعاع است و كلمه مركب به معناى تشعشع بخار است. مراد از عالم «هورقليايى» همان «عالم مثال» است و چون عالم مثال بر دو قسم است: اول و آخر، گفته اند: اين عالم داراى دو شهر است: جابلقا و جابرسا. عالم مثال، يا خيال منفصل، يا عالم برزخ بين عالم عقول و عالم ماده، چيزى است كه عارفان و فيلسوفان اشراق به آن معتقدند؛ ولى فلاسفه مشاء آن را نپذيرفته اند.

مقصود از «خیر غالب» در مخلوقات

مقصود از «خیر غالب» و «کمال نسبی» در مخلوقات خداوند چیست؟

در جهان اشيائى وجود دارد كه خير آنها غالب است؛ مثلا آتش، يك ماده سوزنده است كه بسيار شئون تمدن انسان و مواد حياتى و اشياء مفيد از آن سرچشمه مى گيرد؛ ولى گاه افرادى را مى سوزاند يا خانه اى را دچار حريق ساخته و خاكستر مى كند؛ ولى بايد توجّه داشت كه طبيعتِ عالمِ ماده، اين گونه نقائص را در كنار كمالاتش دارد و اگر بنا شود اين نقائص حذف گردد مفهومش اين است كه عالم ماده اصلا آفريده نشود؛ در حالى كه داراى خير غالب و كمال نسبى است و آفرينش آن موافق حكمت است.

مفهوم عرش و کرسی الهی

منظور از عرش و کرسی خداوند چیست؟

آیات و روایات، عرش الهی را پدیده ای بسیار عظیم و باشکوه توصیف می کنند آنچنان که تمام آسمانها و زمین در برابر آن مانند حلقه ای در بیابان است. استفاده از این تعبیر درباره خداوند کنایه از قدرت و تسلط کامل آن وجود مقدس است. مفسران آراء متفاوتی در تفسیر کرسی و عرش دارند مثلا کرسی را به معنای عالم ماده و عرش را به معنای عالم ماوراء ماده در نظر گرفته اند. به هر ترتیب به قراین مسلم عقلی و شرعی، استفاده از تعبیر «عرش» از باب استعمال کنایی است نه حقیقی.

منظور از «طَىِّ السِّجِلّ» در حوادث قيامت

منظور از «طَىِّ السِّجِلِّ» در حوادث قيامت چيست؟

«سِجِلْ» از ماده سَجْل (بر وزن سَطْل) به معناى دلو بزرگ و پر از آب است و ريشه آن را به معناى «جمع كردن و ذخيره نمودن براى ريختن و منتشر ساختن»، دانسته اند. به همين دليل به دلو بزرگ «سَجْل» گفته مى شود و «سِجِلّ» (با كسر سين و جيم و تشديد لام) به اوراقى كه مطالب را روى آن مى نويسند و گاه آن را به صورت «طومار» به هم مى پيچند، گفته اند و در اين صورت تعبير «طى السجل» گفته مى شود. آری در آستانه قيامت، تمام آسمان ها به هم پيچيده مى شوند، همان گونه كه در آغاز به صورت توده واحدى بوده اند.

قبض روح چند انسان در یک لحظه

چگونه فرشته مرگ انسان های متعدد را در یک لحظه، چه در شرق باشند یا در غرب، قبض روح می کند؟

همان گونه كه ورود روح در بدن بر ما مبهم است، مسأله قبض روح نيز چندان روشن نیست؛ همين اندازه مى دانيم كه به هنگام قبض روح، رابطه روح از جسم بريده مى شود. آنچه در روايات اسلامى در این زمینه آمده است به نظر مى رسد تشبيه و اشاره باشد. زیرا که درک مسائل مربوط به عالم ماوراء طبيعت بوسیله ذهن مادی بسیار مشکل است. بر اساس تشبیهات روایات، تمام دنیا برای فرشته مرگ همانند کف دست است و يا اين كه فرشتگان قبض ارواح در جهان پراكنده اند و به ماموریت خود می پردازند.

«كرامت انساني» مانع آلودگي به گناهان

چگونه امام هادى(عليه السلام)، شناخت گوهر و كرامت انساني را مانع از آلوده شدن به پستي‌ها و گناهان مي‌داند؟

امام هادى(ع) در مورد جايگاه شخصيت انسان مى‌فرمايد: «كسى كه شخصيّتش برايش بى‌ارزش باشد از شرّ او در امان نباش». در عالم مادّه و عالم معنويّت، هر چيزى قيمتى دارد. اگر براى مقام انسانيت خود ارزش قائل باشيم آن را در مقابل شهوات زودگذر و مقامات بى‌ارزش دنيايى نمى‌فروشيم؛ ولى اگر ارزش خود را نشناسيم، شخصيت خود را مى‌فروشيم و از شرّ چنين انسانى بايد به خدا پناه برد؛ زيرا بخاطر مبلغ ناچيزى انسان مى‌كُشد و ارزشى براى خود و هم نوع خود قائل نيست.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قال الصّادق عليه السّلام :

مَنْ قالَ فينا بَيْتَ شِعْرٍ بَنَى اللّهُ لَهُ بَيْتاً فىِ الْجَنَّةِ.

هرکس در راه ما و براى ما يک بيت شعر بسرايد، خداوند براى او خانه اى در بهشت ، بنا مى کند.

وسائل الشيعه ، ج 10، ص 467