اتهام علیه شیعه در عقیده به تحریف قرآن، تهمتی دامن گیر خود اهل سنت

چرا اهل سنّت شیعیان را متّهم می کنند که معتقد به «تحریف قرآن» هستند؟!

همه اهل سنت چنین دیدگاهی نسبت به شیعه ندارند؛ بلکه اقلیتی معاند و بی تقوا مثل وهابیّت که دشمنی آنها با تشیع و مکتب اهل بیت(ع) بر کسی پوشیده نیست و در صدد تعمیق اختلاف ها، روشن کردن کینه ها و تکفیر دیگر مسلمانان هستند، سعی در متهم کردن شیعیان دارند. می توان گفت، انگیزه های شیطانی و کج اندیشانه و چه بسا هدایت دشمنان اسلام در این کار نقش اساسی دارد.
زمینه اتهام اهل سنّت به شیعیان، نوشته شدن کتابی از سوی یکی از علمای شیعه به نام محدث نوری است که در آن روایاتی داّل بر تحریف قرآن گردآوری شده است. امّا باید توجّه داشت که در صحیح ترین و پذیرفته شده ترین منابع آنها یعنی صحیح بخاری نیز روایاتی به چشم می خورد که شائبه تحریف قرآن را به ذهن می آورد. چنانکه کتابی با مضومنی مشابه، یعنی تحریف قرآن، توسط عالمی مصری از اهل سنت، بر اساس روایات منابع اهل سنت تدوین شده است، که در این صورت تهمت عقیده به تحریف قرآن دامن گیر خود آنها هم می شود.
همان طور که ما شیعیان صرفِ نقل یک یا چند روایت در کتاب های آنها را دال بر اعتقاد همه پیروان این مذهب به تحریف نمی دانیم، انصاف علمی حکم می کند که آنها نیز نباید چنین اتهامی را متوجه شیعیان سازند. به خصوص که علمای شیعه خود پیش از هر کس به نقد و ردیه نوشتن بر کتاب محدث نوری همت گماشتند و با دلایل عقلی و قرآنی و روایی مختلف از حقیقت تحریف ناپذیری قرآن تا روز قیامت دفاع نموده اند.

دسته‌بندی روایات مورد استناد محدث نوری در قول به تحریف قرآن کریم

روایاتی که محدث نوری در قول به تحریف به آنها استناد نموده، چند دسته‌اند؟

رواياتى كه محدث نورى درباره تحريف آورده، هزار و صد و بیست و دو حديث است. اعم از رواياتى كه از نگاه او به صورت عام دلالت بر تحريف دارد كه شامل 61 روايت است و رواياتى كه به دلالت خاص و به صورت صريح بر تحريف دلالت دارد كه شامل 1061 روايت است. امّا عمده اين روايت‌ها را از منابعى نقل كرده كه اعتبار چندانى ندارند؛ يعنى كتاب‌ها و نگاشته‌هايى كه جملگى يا مجهولند يا بريده و يا جعلى و بى‌اساس. اگر روايت‌هايى را كه او از اين كتاب‌هاى بى‌اساس نقل كرده -كه 815 روايت است- از آنها كسر كنيم نزديك به سيصد (307) حديث باقى مى‌ماند که بسيارى از اينها به اختلاف قرائت باز مى‌گردد؛ به ويژه رواياتى كه از مجمع البيان طبرسى نقل كرده و 107 مورد است.

تحریف قرآن نزد فرقه اخباریان

اخباریون چه دیدگاهی نسبت به مسئله تحریف قرآن کریم دارند؟

با اینکه عالمان محقق ما و صاحبان اجتهاد و نظر، يكصدا به استناد دلايل عقلى و نقلى متواتر، احتمال تحريف قرآن را مردود شمرده‌اند و همواره بر ثبات عقيده نخستينى كه قرآن بر آن تصريح دارد، پافشارى كرده‌اند، لکن سخن پوچى را فرقه‌اى تندرو موسوم به «اخباريون» مطرح ساخته‌ و با پذيرش ادعاى تحريف، با مخدوش ساختن قداست قرآن از روى بى‌مبالاتى، با برادران حشوى خود همداستان شده‌اند.

استدلال‌های محدث نوری در کتاب فصل الخطاب

محدث نوری در کتاب «فصل الخطاب» برای مدعای خود مبنی بر تحریف قرآن کریم چه استدلال‌هایی آورده است؟

«محدث نورى» كتاب خود فصل الخطاب را در سه مقدمه و دوازده فصل و يك خاتمه تدوين كرده و در ضمن فصل‌هاى دوازده‌گانه، دلايل خود را براى اثبات تحريف آورده است. آنچه او را به نگاشتن اين كتاب واداشته، اين است كه پنداشته است مخالفان، فضائل اهل بيت(علیهم السلام) و معايب دشمنان‌شان را از قرآن حذف نموده‌اند؛ لذا با نوشتن اين كتاب در صدد بوده است كه به پرسش برخى از علماى هند كه سبب فقدان نام اهل بيت(علیهم السلام) در قرآن را از او پرسيده بودند پاسخ دهد.

مهمترین دلایل قائلین به تحریف قرآن کریم؟

مهمترین دلایل قائلین به تحریف قرآن کریم کدام است؟

مهمترين مستند مدعيان تحريف، مجموعه‌اى از روايات پراكنده است كه از جاهاى مختلف گردآورى شده و از نظر ايشان اينگونه روايات به صورت عام يا به صورت خاص و با تصريح به موضع تحريف، بر تحريف قرآن دلالت دارند. محدث نوری اين روايات را از منابع مختلفى كه بيشتر آنها از درجه اعتبار ساقط است گرد آورده است و اندك باقيمانده آنها هم ارتباطى با مسأله تحريف ندارد. شگفت آنكه محدث نورى با تكيه بر گستردگى تتبع خود و اخذ از منابعى كه كمتر كسى از آن آگاهى دارد مخالفان خود را به هماوردى فرا خوانده است!

کتب غیرمعتبری که محدث نوری در قول به تحریف به آنها استناد نموده؟!

محدث نوری در قول به تحریف قرآن کریم به چه کتاب‌هایی استناد کرده است؟

محدث نوری در قول به «تحریف قرآن کریم» به اسنادی اعتماد نموده که از نظر محققین و بزرگان علما قابل اعتماد نیستند. يكى از آن كتاب‌ها رساله مجهول النسبى است كه به رغم وحدت اصل، با عناوين مختلف، به افراد گوناگونى منتسب شده است. از دیگر کتبی که به آن اعتماد کرده‌اند کتاب «السقيفة» نوشته سليم‌بن‌قيس هلالى است. و همچنین «قرائات» نوشته احمدبن‌محمد سيّارى یا «تفسير ابوالجارود زيادبن‌منذر» معروف به «سرحوب» و یا تفسير «على‌بن‌ابراهيم قمى» و یا کتاب «الاستغاثه» تأليف على‌بن‌احمد كوفى و «احتجاج» نوشته طبرسى و ..... می باشد.

 

نسبتی ناروا به مرحوم «کلینی»!

آیا نسبتی که «محدث نوری» به مرحوم «کلینی» در مورد اعتقاد به تحریف قرآن داده است، واقعیت دارد؟!

«محدث نورى» به استناد رواياتى كه در «كافى» شريف آمده است و از ديدگاه او ـ به دلالت ضمنى و نه اصلى ـ دال بر تحريف است، به مرحوم «ثقة‌الاسلام كلينى» نسبت مى‌دهد كه او قايل به تحريف قرآن است. در پاسخ بايد گفت: اكثر رواياتى كه او بدان اشاره كرده، رواياتى است كه مرحوم كلينى بى‌آنكه صحت آنها را پذيرفته باشد آورده است؛ مرحوم علامه مجلسى نيز ـ در شرح كافى ـ به ضعف سند بسيارى از آنها تصريح نموده است. ازضعف سند آنها كه بگذريم، آنها نه دلالتى بر تحريف دارند نه اشارتى؛ بلكه هريك معانى ديگرى دارند؛ و چيزى كه ـ در مجموع ـ از دلالت آنها قابل استفاده است اين است كه علم به جميع قرآن ـ اعم‌از ظاهر و باطن آن ـ نزد امامان اهل‌بيت(ع) است؛ زيرا اينان اهل‌بيتى هستند كه قرآن در ميان آنان نازل شده است، و «اهل خانه از آنچه در آن است بهتر باخبرند».

روش‌شناسی «اخباریان» و شبهه تحریف قرآن

روش اخباریان در نقل اخبار چگونه است که منجر به طرح شبهه تحريف قرآن شده است؟!

علماى اماميه از عصر ائمه(ع) و در دوران طولانى غيبت به منظور استنباط درست از پايه‌هاى شرع مقدس اسلام همواره دو راه را در پيش گرفته‌اند: جمعى راه استدلال و تحقيق را انتخاب نموده‌اند كه به آنان «مجتهد» مى‌گويند و گروهى ديگر به نقل حديث بسنده نموده‌اند كه به آنان اصطلاحآ «محدث» گفته مى‌شود. اختلاف اساسى مجتهدان با محدثان اين است كه محدثان در مسايل دينى ـ به‌ويژه در اصول ـ بر «نقل» بيش از «دليل عقلى» تكيه مى‌كنند؛ در حالى كه اخبار آحاد در اصول دين نزد مجتهدان از درجه اعتبار ساقط است.

غوغای کتاب «فصل الخطاب» محدث نوری

پاسخ محدث نوری به واکنش های علمای شیعه علیه مدعای کتاب فصل الخطاب چه بود؟

پس از آنکه «محدث نورى» دريافت شخصيت‌هاى برجسته اماميه در مخالفت با رأى او اتفاق نظر دارند، خود را در يك تنهايى وحشتناك احساس كرد؛ لذا از ديدگاه خود درباره «تحريف قرآن» دست برداشت. او مدعى شد در كتاب فصل الخطاب تمام تلاش خود را به‌كار بسته است تا اثبات كند قرآنى كه فعلا در دسترس مسلمانان است از هنگام نخستين تا به امروز، دچار تحريف نشده است؛ هر چند بخشى از قرآنى كه بر پيامبر(ص) نازل شد، در اثر غفلت گردآورندگان دچار حذف و تغيير شده است. اين مطلبى است كه او در ضمن «الرسالة الجوابيه» آورده است و اين كتاب را متمم و مكمل فصل الخطاب دانسته و اعلام كرده هركس بدون مراجعه به آن، به فصل الخطاب اكتفا كند از او راضى نيست...!

ماجرای سوره ساختگى ولايت

داستان سوره «ولایت» اولین بار در کدام کتاب مطرح شد و ماجرای این سوره چیست؟

يكى از بافته‌هاى عاميانه، سوره‌اى ساختگى به نام «سوره ولایت» است كه صاحب كتاب «دبستان المذاهب» به نام تشيع، به افراد ناشناسى نسبت داده و مدعى شده است که شیعیان بر این باورند که: عثمان مصاحف را سوزاند و سوره‌هايى كه درباره فضيلت اهل بيت(ع) بود حذف نمود؛ که از جمله اين سوره ها، سوره «ولایت» است!

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قال الصّادق عليه السّلام :

اَللّهم ... وَ ارْحَمْ تِلْکَ الاَعْيُنَ الَّتى جَرَتْ دُمُوعُها رَحْمَةً لَنا وَ ارْحَمْ تِلْکَ الْقُلُوبَ الَّتى جَزَعَتْ وَ احْتَرَقَتْ لَنا وَ ارْحَمِ الّصَرْخَةَ الّتى کانَتْ لَنا.

بحارالانوار، ج 98، ص 8