مذاکره 2 مطلب

الإمتاع و المؤانسة

معرفی کتاب «الامتناع و الموانسه»

این کتاب تالیف على بن محمد بن عباس ابوحیّان توحیدى (310 یا 320 ـ 400ق) مى باشد که از ساختار کشکولى بر خوردار بوده و از منابع مهم اهل سنت در زمینه هاى تاریخ، فلسفه، اخلاق، تصوف و فقه به شمار مى رود. به دلیل کشکولى بودنِ کتاب از انسجام ویژه اى برخوردار نیست؛ و دلیل آن نیز عبارت است از این که این کتاب در واقع شرح مجالس مذاکره و مباحثه «ابوحیان توحیدى» با «ابن سعدان»، وزیر صمصام الدوله بویهى است که بر سیاق قصه هاى هزار و یک شب در چهل شب ترتیب و تنظیم یافته است. این کتاب نظریات بسیارى از علماى پیش از خود در مسائل مزبور را نقل کرده است که کتاب ها و منابع آنها از بین رفته و از این جهت حائز اهمیت مى باشد؛ البته با دغل کارى ها و جعل احادیث توسط توحیدى اعتبار نقل هاى او نیز مخدوش گشته است. او گفتگوهاى شبانه را فرداى هر شب تنظیم و مرتب مى کرد و مطالبى را هم بر آن مى افزود. او مطالب و احادیثى را جعل کرده و در کتابش آورده است. با توجه به این توضیحات منبع مورد اعتمادى نیست و خودش نیز به این مسئله اعتراف دارد که یاقوت حموى در معجم الادبا مفصلا آن را نقل نموده است.

مذاکره امام حسین(ع) با عمر سعد

آیا امام حسین(علیه السلام) با عمر سعد مذاکره ای داشت؟

وقتی لشکر عمربن سعد به کربلا رسید، فرستاده او نزد امام حسین(ع) آمد و پیغام عمر مبنی بر سوال از چرایی آمدن حضرت را به سوی کوفه ابلاغ کرد. امام فرمود، به دعوت مردم کوفه به این شهر آمده و حال اگر مردم از نظر خود برگشته اند، می تواند بازگردد. عمر سعد، سخن امام را به اطلاع ابن زیاد رساند، اما او در پاسخ گفت، امام و یارانش باید با یزید بیعت کنند. امام(ع) این خواسته را ردّ کرد. امام(ع) شب عاشورا نیز برای اتمام حجت، با عمربن سعد مذاکره کرد، اما او به بهانه های متعدد، از همراهی با حضرت شانه خالی کرد.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

الإمامُ عليٌّ(عليه السلام)

المُؤْثِرونَ مِن رِجالِ الأعرافِ

ايثار گران از مردان «اعراف»اند!

ميزان الحکمه، جلد 1، ص 26