طبری 27 مطلب

شهادت حضرت زهرا(س) در منابع اهل سنّت

آیا شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) را می توان از منابع اهل سنّت اثبات کرد؟

در منابع اهل سنت گزارش های فراوانی درباره حوادثی که بعد از وفات رسول خدا(ص) بر حضرت زهرا(س) و حضرت علی(ع) گذشت وجود دارد. برای مثال منابعی مانند المصنف، تاریخ طبری، الامامه و السياسه، العقد الفرید، الاستیعاب، شرح نهج البلاغة ابن ابی الحدید، مختصر اخبار البشر، مسند فاطمه و کنز العمال، از تهدید عمربن خطاب به آتش زدن خانه حضرت زهرا(س) در صورت امتناع حضرت علی(ع)از بیعت با ابوبکر حکایت دارند. برخی منابع دیگر مانند فرائدالسمطين، الامامه و السياسه، میزن الإعتدال و شرح نهج البلاغه صریحا از هجوم و ضرباتی که بر پیکر مطهر حضرت زهرا(س) در آن هجوم وارد آمد سخن می گویند. به هر حال انعکاس چنین حقایقی را درباره این واقعه دردناک، در منابع اهل سنت نمی توان انکار کرد. واقعیتی که پشیمانی خلیفه اول را از ارتکاب آن در پی داشت و این پشیمانی در بسیاری از منابع اهل سنت، مانند تاریخ طبری، مروج الذهب، كنز العمال، المعجم الکبیر، مختصر تاریخ دمشق، مجمع الزوائد و لسان المیزان و... ثبت شده است.

علت شهادت «محمّد بن ابی بکر»

چه عاملی باعث شکست و شهادت «محمّد بن ابی بکر» در «مصر» شد؟

امام علی(ع) درباره علت شهادت «محمد بن ابي بكر» مى فرمايد: «من مردم را به ملحق شدن به او و كمك كردنش قبل از اين حادثه [بارها] امر كردم و تشويق نمودم و در آشكار و پنهان و از آغاز تا پايان، آنها را براى حركت به سوى او فرا خواندم؛ ولى [با نهايت تأسف] گروهى با كراهت آمدند و گروه ديگرى به دروغ به بيمارى و بهانه هاى ديگر متوسل شدند و جمعى ديگرى آشكارا از قيام براى جهاد سر باز زدند و دست از ياريش كشيدند». همین کوتاهی ها بود که باعث شد امام(ع) نتواند نیروی کمکی برای محمد بفرستد و او به شهادت رسید.

حادثه هتک حرمت خانه حضرت زهرا(س) در کلام «طبری»

«طبری» عالم اهل سنت، حادثه هتک حرمت خانه حضرت زهرا(علیها السلام) توسط عمر را چگونه نقل می کند؟

«محمد بن جرير طبرى» عالم معروف اهل سنت، رويداد هتك حرمت خانه وحى را چنین نقل می کند: «عمر بن خطّاب به خانه على آمد ... و رو به آنان كرد و گفت: به خدا سوگند خانه را به آتش مى كشم، مگر اينكه براى بيعت بيرون بياييد. در این حال زبير شمشیر کشیده و از خانه بيرون آمد ولی پاى او لغزيد و شمشير از دستش افتاد و ديگران بر او هجوم آوردند و او را گرفتند».

دلالت «آیه انذار» بر وجود امام زمان(عج)

«آیه انذار» چگونه بر وجود امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) دلالت دارد؟

در قرآن مجيد، آياتي هست كه دلالت مي كند كه امام زمان(عج) وجود دارد. در يكي از اين آيات كه به «آيه انذار» معروف است، خداوند متعال خطاب به پيامبرش مى فرمايد: «إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِكُلِّ قَوْمٍ هادٍ». از این آیه استفاده مى شود كه براى هر قومى در هر عصر و زمان هدايت كننده اى است و زمين هيچ گاه از هادى به حق خالى نمى گردد خواه نبى باشد يا غير نبى. و در روایات بیان شده که منذر پیامبر است و هادی امام معصوم می باشد بنابراین در زمان ما نیز هادی وجود دارد که به عقیده شیعه کسی غیر از امام مهدی(عج) نیست.

دستور ندادن یزید برای شهادت امام حسین(ع)!؟

آیا درست است که یزید دستوری برای شهادت امام حسین(ع) نداده بود و ابن زیاد خودسرانه عمل کرده است؟!

اولا: منابع مختلف تاریخی از دستور یزید برای کشتن امام حسین(ع) خبر می دهند؛ با توجه به این منابع ذهبی شاگرد ابن تیمیه هم در مواقع مختلف یزید را آمر قتل امام حسین معرفی کرده است.
ثانیا: اگر یزید دستور به قتل امام حسین(ع) نداده بود، چرا ابن زیاد را مؤاخذه نکرد و مقام او را ترفیع داد!؟ چرا به او اجازه داد جوایز فراوانی از بیت المال به قاتلان امام پرداخت شود؟!
ثالثا: اگر یزید از این وقایع خبر نداشت و از قتل امام ناراحت بود، چرا سر امام را به کاخ دمشق فراخواند؟! چرا با عصا زدن، به سر مبارک ایشان اهانت کرد؟!

نقش ابوبکر و عمر در عدم رويارويی با قريش در «جنگ بدر»؟

در ماجرای «جنگ بدر» ابوبکر و عمر چه نقشی در بازداشتن پیامبر(ص) از رويارويی با قريش داشتند؟

هنگامی که مسلمانان قصد توقيف کاروان تجاري قريش را داشتند، انتشار خبر حرکت لشگر قريش براي نجات کاروان، سبب شد گروهی از مسلمانان ضعیف الایمان از پيامبر(ص) بخواهند که به مدینه باز گردد؛ ابوبکر و عمر به پیامبر(ص) عرض کردند: ما آمادگی جنگ را نداريم، بهتر است به مدينه باز گرديم. حضرت دستور داد بنشينند. سپس مقداد عرض كرد: اى رسول خدا، به همان راهى كه خدا دستور داده برو ما با توايم. البته «ابن هشام» و «طبرى» در نقل این ماجرا، سخنان دو خليفه را به صورت سر بسته بيان کرده اند، گويا نقل آن سخنان، با تعصبات نويسندگان سازگار نبوده است.

پیشنمازی ابوبکر به دستور پیامبر(ص)!

آیا ابو بکر به دستور پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) امام جماعت شده است ؟

اهل سنت می گویند: پیامبر(ص) در زمان بیماری، ابوبکر را پیشنماز مردم معرفی کرد. و این انتخاب را دلیل بر شایستگی ابوبکر بر امر خلافت می دانند. لکن اگر این جانشینی حقیقت داشت پس چرا ایشان با زحمت و با تکیه بر دو مرد به مسجد می‌رود، پیراهن ابوبکر را می‌کشد و خود به نماز مشغول می‌شود؟ و اینکه این امامت در کجا بوده و چرا محدثان اهل سنّت این قضیه را متناقض نقل کرده‌ اند؟ و اگر این نماز دلیل بر اولویت در خلافت است، چرا مهاجر و انصار و حتی خود ابوبکر به آن استناد نکرده‌ است؟

آیات دالّ بر مرجعیت دینى اهل بیت(ع)

آیا مرجعیت دینى اهل بیت(علیهم السلام) در قرآن بیان شده است؟

طبق آیه تطهیر که اهل بیت را از هرگونه خطا و گناه و پلیدی مبرا دانسته، و آیه هدایت که طبری و احمد حنبل و حاکم و... به سند صحیح از پیامبر(ص) نقل کرده اند: «من بیم دهنده و على، هادى است...»، به روشنی مرجعیت دینی اهل بیت و امام علی(ع) پس از پیامبر(ص) ثابت می شود.

نظریه‏ علماى اهل سنت درباره‏ ى تبرّک، مسّ منبر و قبر پیامبر و صالحان‏

نظر علماى اهل سنّت در باره تبرک و مس منبر و قبر پیامبر و قبور صالحین چیست؟

احمد بن حنبل، رملى شافعى و محب الدین طبرى شافعى می گویند: بوسیدن، تبرک و مس منبر و قبر پیامبر(ص) و قبور صالحین جایز است و سیره علماء و صالحان بر آن است. عسقلانى می گوید: در زمان عمر یکى از اصحاب پیامبر به قبر ایشان متوسل شد و دانشمندانى چون ابن حیان، ابن خزیمه، ابو على خلال، شیخ الحنابله در زمان گرفتارى به قبور اهل ‏بیت پیامبر(ص) متوسل می شدند.

اولین مرد مسلمان

نخستین کسی که به پیامبر(ص) ایمان آورد که بود؟

تمام علمای شیعه و غالب اهل سنت قائل اند که علی بن ابی طالب(ع) نخستین مردی بوده که به پیامبر(ص) ایمان آورده است و شاهد بر این مطلب روایاتی است که از ناحیه شیعه و سنی نقل شده است.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

الامام علي (ع)

فرض الله الصيام ابتلاء لاخلاص الخلق

خداوند روزه را براي آزمودن اخلاص بندگان واجب کرد

ميزان الحکمة 6 / 389