افضلیت واسطه قرار دادن وجود نبوی در "استغفار" از دیدگاه قرآن
مصطفی مهاجر
مقدمه
ارادت به ساحت مقدس ختمی مرتبت(صلّی الله علیه وآله وسلم) امری مشترک میان مسلمانان است. مسلمانان در طول قرون متمادی با توسل به پیامبر اکرم(صلّی الله علیه وآله وسلم) از خداوند درخواست بخشیده شدن گناهان خود را می نمودند و پیامبر(صلّی الله علیه وآله وسلم) را واسطه و شفیع خود در برابر ذات کبریایی حضرت حق جلّ و علا قرار می دادند. تنها عده قلیلی به مخالفت با این مهم پرداخته اند و مسلمانان را به دلیل توسل به ذات پیامبر(صلّی الله علیه وآله وسلم) رمی به بدعت و شرک نمودند.
با نگاهی اجمالی به آیات قرآن، به وضوح مشخص می شود که عمل مسلمانان در توسل به مقام پیامبر اکرم(صلّی الله علیه وآله وسلم) نه تنها موافق آیات قرآن است، بلکه در نگاه خداوند این استغفار، أفضل بر استغفار بدون واسطه می باشد. به عبارت دیگر طلب استغفار کردن از خداوند در قرآن، به دو صورت مطرح شده است؛
اول: استغفار بدون واسطه
صورت اول آن است که انسان بدون واسطه برای استغفار اقدام کند، چنان که در آیه 110 از سوره نساء آمده است:
«وَ مَنْ يَعْمَلْ سُوءاً أَوْ يَظْلِمْ نَفْسَهُ ثُمَّ يَسْتَغْفِرِ اللَّهَ يَجِدِ اللَّهَ غَفُوراً رَحِيماً»؛ (و هر كس بدى كند يا بر خويشتن ستم نمايد سپس از خداوند آمرزش طلبد، خداوند را آمرزنده و مهربان خواهد يافت). در این آیه خداوند وعده داده است، که اگر کسی استغفار کند، خداوند را آمرزنده می یابد.
دوم: استغفار با واسطه
موضوع واسطهجویی و واسطهپذیری برای استغفار در قرآن کریم امری تأیید و تثبیت شده است، چنان که برای طلب استغفار از خداوند امر شده است، که انسان با واسطه برای استغفار اقدام کند. قرآن در آیه 64 از همان سوره نساء می فرماید:
«ولو أنهم إذ ظلموا أنفسهم جاءوك فاستغفروا الله واستغفر لهم الرسول لوجدوا الله توابا رحيما»؛ (و اگر آنان هنگامى كه به خود ستم كردند (از راه خود برگشته و) نزد تو مى آمدند و از خداوند مغفرت مى خواستند و پیامبر هم براى آنان استغفار مى كرد قطعاً خداوند را توبهپذیر و مهربان مى یافتند). خداوند در آیه فوق به مسلمانان دستور می دهد که با واسطه کردن پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) و طلب استغفار کردن قطعا خداوند را آمرزنده می یابند، و این تأکید نشان دهنده افضلیت وساطت پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) است.
افضلیت واسطه در آیات قرآن
با توجه به آیات مذکور در استغفار کردن، به خوبی روشن می شود که طلب استغفار بوسیله پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله وسلم) بهترین نوع استغفار می باشد، چرا که در آیه اول –بدون داشن واسطه- خداوند بدون هیچ تأکیدی و تنها با عبارت «يَجِدِ اللَّهَ غَفُوراً رَحِيماً»؛ بیان می کند که خداوند را آمرزنده می یابی، ولی در آیه ی بعد یعنی در صورت واسطه قرار دادن پیامبر، خداوند بوسیله «لام» در «لوجدوا الله توابا رحيما» تأکید می کند که ، قطعا خداوند را آمرزنده می یابی، و این نشان دهنده ی افضلیت داشتن واسطه در این مسأله است.
آیه شامل حیات و ممات پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) می شود
تردیدی نیست که در زمان حیات پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) به آیه 64 از سوره نساء عمل شده است، و کسی در جواز این عمل در زمان حیات شک و شبهه ی ندارد، یعنی همه معتقدند که اگر مسلمانان در حال حیات رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) خدمت آن حضرت میرفتند و از ایشان درخواست دعا میکردند، دعای آن حضرت در حق آنان مستجاب میشد. ولی اکنون کلام در این است که آیا بعد از حیات آن حضرت، باز این آیه به قوت خود باقی است یا باقی نیست؟ در ذیل به ذکر چند نکته در عمومیت آیه اشاره می گردد.
اول: متن زیارت نامه پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم)
جمهور علماء اهل سنت، در کتب خود به این امر اذعان دارند که آیه 64 از سوره نساء عام است، و شامل زمان بعد از حیات پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) نیز می شود. به عنوان نمونه در متن زیارت نامه پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) كه در كتب علمای متعددی از اهل سنّت بيان شده است، جواز طلب دعا و طلب شفاعت كاملاً آشکار است. علامه امینى(رحمة الله علیه) در کتاب الغدیر حدود نُه گونه زیارت را از علماى عامه نقل مى کند که در آن مسئله طلب شفاعت، فراوان دیده مى شود.[1] قسمتهایی از این زیارتنامه این گونه در برخی از کتب عالمان اهل سنت نقل شده است:
«قاصدين... الاستشفاع بك إلى ربنا. فإن الخطايا قد قصمت ظهورنا، والأوزار قد أثقلت كواهلنا، وأنت الموعود بالشفاعة والمقام المحمود، وقد قال الله تعالى: (وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَحِيمًا) وقد جئناك ظالمين لأنفسنا،مستغفرين لذنوبنا، فاشفع لنا إلى ربك»؛[2] (شفیع شدنت نزد پروردگار را خواهانيم. پس بهدرستی گناهان پشتمان را شکست و سنگینی آن بر دوش ما گرانی می کند و تو شافع مشفع هستی. به تو شفاعت و مقام محمود وعده داده شده است و خداوند فرمود: «اگر آنها هنگامى كه به خود ستم مىكردند، به سراغ تو مىآمدند و استغفار مىكردند و پيامبر نيز براى آنها از خدا طلب آمرزش مىكرد، خدا را توبهپذیر(بخشنده) و مهربان مىيافتند).
دوم: آداب زیارت نامه پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم)
هم چنین «عبدالرحمن بن محمد عوض الجزيري (متوفى: 1360هـ)» در کتاب «الفقه على المذاهب الأربعة» به کیفیت زیارت پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) از نظر فقهای چهارگانه اشاره کرده است، که در بالای سر پیامبر آیه ی مذکور را تلاوت کند.[3] به طور کلى در همه این زیارات توسل، دعا، طلب شفاعت و خواندن آیه «و لو انهم اذ ظلموا...» به فراوانى وجود دارد، که نشان دهنده عمومیت آیه نسبت به بعد زمان حیات پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) می باشد.
سوم: تفسیر آیه
برخی از عالمان اهل سنت هم چون تقی الدین سبکی (م 756هـ)، و صالحی شامی (م 942 ق)[4] در تفسیر آیه 64 سوره نساء معتقدند: این آیه دلالت می کند بر ترغیب برای آمدن به سوی پیامبر و استغفار نزد او و استغفار وی برای زائران، و این مقامی است که با مرگ آن حضرت قطع نمی شود. به عنوان نمونه سبکی در کتاب شفاء السقام می نویسد:
«دلت الآية على الحث على المجئ إلى الرسول صلى الله عليه وآله وسلم والاستغفار عنده، واستغفاره لهم، وذلك وإن كان ورد في حال الحياة فهي رتبة له صلى الله عليه وآله وسلم لا تنقطع بموته، تعظيما له»؛[5] (آیه دلالت بر ایجاد انگیزه جهت رفتن نزد پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم و طلب مغفرت از حضرت دارد گرچه آیه در زمان حیات نازل شده؛ اما قطع نشده به این معنی که اگر خداوند متعال توسل در زمان حیات را مشروع می دانست و بعد از ممات را نامشروع باید در آیه شریفه بدان اشاره می فرمود در حالی که در آیه تنها به زمان حیات اشاره شده و این توسل را برای بعد از دنیا رفتن منع نکرده و این عدم منع دلالت بر جواز دارد).
ابن کثیر نیز در ضمن تفسیر آیه شریفه حکایت مشهوری را از ابومنصور صباغ نقل کرده که او می گوید: من نزديک قبر نبي اکرم(صلی الله علیه و آله) نشسته بودم که مردي اعرابي آمد و گفت: السلام عليک يا رسول الله. من اين قول خدا را شنيدهام که ميفرمايد: ولو انهم اذ ظلموا انفسهم جائوک.... آمدهام در حالي که از گناهم طلب آمرزش کرده، تو را در پيشگاه خداوند عالم شفيع خود قرار ميدهم.
يا خير من دفنت بالقاع اعظمه
فطاب من طيبهن القاع والاکم
نفسي الفـداء لقبر انت سـاکنه
فيه العفاف و فيه الجود و الکرم
آن مرد اين اشعار را انشا کرد و رفت. در اين هنگام خواب بر من غالب شد. رسول خدا را در خواب ديدم که فرمود: اي عتبي خودت را به اعرابي برسان و به او بشارت بده که خداوند او را بخشيده است.[6]
بنابراین برداشت علماء از آیه شریفه عمومیت استغفار است
چهارم: دلائل حیات برزخی انبیاء(علیهم السلام)
دلائل متعددی از آیات و روایات نسبت به حیات انبیاء وجود دارد، که به لحاظ اختصار در این نوشتار نمی توان به آن پرداخت، و تنها به سخن عالمان اهل سنت اکتفا می شودو به عنوان نمونه آلوسي در باره حيات انبياء عليهم السلام مي نويسد:
«أما حياة الأنبياء عليهم الصلاة والسلام الحياة البرزخية التي هي فوق حياة الشهداء الذين قال الله تعالي فيهم بَل أحيَاءٌ عِندَ رَبِّهِم يُرزَقُونَ فأمر ثابت بالأحاديث الصحيحة»؛[7] (حيات انبيا عليهم السلام حياتي است برزخي وبرتر از حيات شهداست كه خداوند متعال در مورد ايشان فرموده است كه ايشان زنده اند نزد پرورگارشان روزي داده مي شوند. پس اين امر مطلبي ثابت شده با روايات صحيح است).
به همين دليل امام سبكي گفته است كه حيات انبيا و شهدا مانند زندگيشان در دنياست.[8]
نتیجه
از مجموع آن چه ذکر گردید استفاده می شود که موضوع واسطهجویی و واسطهپذیری برای استغفار در قرآن کریم نه تنها امری تأیید و تثبیت شده است، بلکه بنابر آیه 64 از سوره نساء، افضل بودن آن ثابت شده است. از این رو مسلمانان در طول قرون متمادی با توسل به مقام پیامبر اکرم(صلّی الله علیه وآله وسلم) از خداوند درخواست بخشیده شدن گناهان خود را می نمودند و پیامبر(صلّی الله علیه وآله وسلم) را واسطه و شفیع خود در برابر ذات کبریایی حضرت حق جلّ و علا قرار می دادند.
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.