نمونه هایی از عفو در سيره اهل بيت عليهم السّلام

چه نمونه هایی از عفو در سيره اهل بيت عليهم السّلام وجود دارد؟

علاوه بر توصیه های زبانی، جای جای سیره معصومین علیهم السّلام ، آینه ای درخشان از عفو و گذشت در برابر ظالمین و بدکاران بوده است. در حديثى  كه در كتب شيعه و سنّى در ذيل آيه 134 سوره آل عمران  نقل شده، مى خوانيم كه يكى از كنيزان امام على بن الحسين عليهما السّلام  به هنگامى كه آب روى دست امام مى ريخت، ظرف آب از دستش افتاد و بدن امام را مجروح ساخت. امام عليه السّلام  از روى خشم سر بلند كرد، امّا كنيز بلافاصله گفت: خداوند در قرآن مى فرمايد: «وَ الْكَاظِمِينَ الْغَيْظَ». امام فرمود: خشم خود فرو بردم. کنیز عرض كرد: «وَ الْعَافِينَ عَنِ النَّاسِ». امام فرمود: تو را بخشيدم خدا تو را ببخشد. کنیز گفت: «وَ اللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ». امام فرمود: تو را در راه خدا آزاد كردم.

عفو و انتقام در روايات اسلامى‏

عفو و انتقام چه جايگاهی در روايات اسلامى دارند؟

مسأله فضيلت عفو و نكوهش انتقام در روايات اسلامى بازتاب وسيعى دارد و تعبيرات بسيار تكان دهنده اى درباره آن ديده مى شود. از مجموع اين احاديث اهميت فوق العاده عفو و گذشت و زشتى كينه توزى و انتقام روشن مى شود؛ از جمله: رسول خدا (ص) در يكى از خطبه ها فرمود: «آيا به شما خبر دهم كه بهترين اخلاق دنيا و آخرت چيست؟ عفو و گذشت از كسى كه به شما ستم كرده و پيوند با كسى كه از شما بريده و نيكى به كسى كه به شما بدى كرده و بخشش به كسى كه شما را محروم ساخته است». در اين حديث شريف عالى ترين مراتب عفو كه همان پاسخ دادن بدى با خوبى است، در شاخه هاى مختلف، بيان شده است.

درمان حسد

راه های درمان حسد چيست؟

درمان اين بيمارى اخلاقى مانند درمان صفات رذيله ديگر است كه بر دو اساس استوار مى باشد: 1. راه های علمى 2. راه های عملى.

در بخش «درمان های علمى»، شخص حسود بايد روى دو چيز مطالعه و دقّت كند. يكى پيامدها و آثار ويرانگر حسد از نظر روح و جسم و ديگر ريشه ها و انگيزه هاى پيدايش حسد. از سوى ديگر، شخص حسود باید در باره انگيزه هاى حسد بيانديشد و ريشه هاى آن را يكى پس از ديگرى قطع نمايد.

امّا از نظر «عملى» حسود به جاى اينكه براى در هم شكستن اعتبار و شخصيّت فردى كه مورد حسدش قرار گرفته، به تقويت موقعيّت خود بپردازد، به جاى غيبت و مذمّتش او را به خاطر صفات خويش مدح و ستايش كند و به جاى تلاش در تخريب زندگى مادّى او، خود را آماده اعانت و همكارى با او نمايد و ... .

معنای نُصح و جايگاه آن در اخلاق دينی؟

نُصح چيست و چه جايگاهی در اخلاق دينی دارد؟

«نُصح» نقطه مقابل حسد است. نصح و نصيحت هر كار و هر سخنى است كه در آن مصلحت ديگرى باشد. به اين معنا كه نه تنها انسان خواهان زوال نعمت از ديگران نباشد، بلكه طالب بقاى نعمت و افزون شدن آن براى آنها گردد. اين واژه در اصل به معناى «خلوص و اخلاص» است. از آنجا كه شخص خيرخواه، از روى خلوص و اخلاص در «اصلاح» كار ديگران مى كوشد، واژه نُصح و نصيحت درباره او به كار مى رود. اين يكى از فضايل معروف است كه در آيات قرآن و روايات اسلامى به آن اشاره شده است.

انتقام و عفو؛ مفهوم شناسی

انتقام و عفو به چه معناست؟

انتقام به آن معناست که  شخص مثل همان ظلمى كه در حقش شده يا بيشتر از آن را مرتكب شود و ظالم را مؤاخذه نمايد. عفو، مفهومی ضد انتقام است؛ معنای آن، گذشتن از قصاص و غرامت و خسارت است. در حدیثی از امام صادق علیه السّلام در تعریف عفو می خوانیم: «حقيقت و تفسير عفو اين است كه از شخص گناهكار چشم‏ پوشى و اغماض كرده و به ظاهر او را مُلزَم به خطا و گناهش ننمایى و آنچه از اهانت و ضرر و ناراحتى به تو رسيده است، از صميم قلب ببخشى و علاوه بر اينها به او احسان و نيكى نيز بنمائى».

عفو و انتقام در آیات قرآن

آيات قرآن چه نگاهی به عفو انتقام دارند؟

قرآن مجید در مواضع مختلفی، مسلمانان را به «عفو» توصيه کرده است. اين آيات كه مخاطبش گاه همه مسلمانان هستند و گاه شخص پيامبر اسلام صلّى الله عليه و آله، به خوبى مقام والاى عفو و گذشت را در برابر حوادث تلخ و ناملائمات روشن مى سازد و اساس و پايه كار مسلمين را در ميان خود بر پايه عفو و گذشت مى نهد و حتى در مقابل دشمنان، در آنجا كه از عفو و گذشت سوء استفاده نشود، به آن توصيه مى كند.

تفاوت حسد با غِبطه؟

«حسد» چه تفاوتی با «غِبطه» دارد؟

هنگامى كه نعمتى به ديگرى مى رسد، اگر انسان آرزو كند همان ‏گونه كه ديگران دارند او هم داشته باشد، اين حالت را «غِبطه» مى گويند و حالتى است پسنديده. زيرا انسان را به كوشش سازنده وا مى دارد و هيچ اثر مخرّبى در اجتماع ندارد. امّا اگر دوست دارد آن نعمت از ديگران سلب شود و براى اين كار به تلاش برمى خيزد، اين همان حالت بسيار ناپسند «حَسَد» است كه انسان را وا مى دارد بى آنكه تلاش سازنده اى در مورد خودش انجام دهد، به تخريب ديگران بپردازد. از این توضیحات مشخص می شود که «غِبطه» تفاوتی اساسی با حسد دارد. غبطه نه تنها مذموم نيست بلكه پسنديده و مايه ترقّى و پيشرفت است.

انگيزه‏ هاى حسد؟

حسد از چه انگيزه هايی سرچشمه می گيرد؟

بسيارى از صفات رذيله از يكديگر سرچشمه مى‏ گيرند، يا به تعبير ديگر، بر هم ديگر تأثير متقابل دارند. حسد نيز از صفاتى است كه از صفات زشت ديگرى ناشى مى‏ شود و خود نيز سرچشمه رذايل فراوانى است! علماى اخلاق براى حسد سرچشمه هاى زيادى ذكر كرده اند؛ از جمله: «عداوت و كينه»؛ «كبر و خودبرتربينى»؛ «حبّ رياست»؛ «ترس از نرسيدن به مقاصد مورد نظر»؛ «احساس حقّارت و خود كم بينى»؛ «بخل و خباثت نفس».

فراتر از اينها حسد، ريشه هايى در «عقايد» انسان نيز دارد. شخص حسود با زبان حال دارد به «حکمت و عدالت» خداوند اعتراض مى كند، كه چرا فلان نعمت به او داده نشده است! او به زبان حال مى گويد: هرگاه خدا به ديگرى نعمتى دهد، ممكن است از دادن مثل آن به من - العیاذ بالله - عاجز باشد! پس چه بهتر كه نعمت از او سلب گردد تا به من برسد! بنابراين حسودان در واقع گرفتار نوعى تزلزل در پايه هاى ايمان به «توحيد افعالى» پروردگار و حكمت و قدرت او هستند.

نشانه‏ هاى حسد؟

حسد چه نشانه هايی دارد؟

از جمله نشانه هايى كه براى حسد ذكر شده امور زير است: 1. حسود هنگامى كه مى شنود نعمتى به ديگرى رسيده است، غمگين و ناراحت مى شود، هرچند آثارى از خود بروز ندهد. 2. گاه از اين مرحله فراتر مى رود و زبان به غيبت و عيب جويى مى گشايد. 3. گاه از اين هم فراتر مى رود و به دشمنى و عداوت و كارشكنى برمى خيزد! 4. گاه تنها به بى اعتنايى و بى مهرى و يا قطع رابطه از شخصى كه مورد حسد او قرار گرفته قناعت مى كند. سعى دارد او را نبيند و سخنى از او نشنود و ... .

مراتب حسد

حسد چه مراتبی دارد؟

بزرگان علم اخلاق براى حسد مراحل مختلفى ذكر كرده اند؛ از جمله دو مرحله كاملا متمايزی که ذیلا بیان می شود: 1. وجود حسد در درون دل و در اعماق روح، به گونه اى كه انسان آن را كنترل كند و اثرش در گفتار و رفتار او ظاهر نگردد. 2. وجود حسد در درون به گونه اى كه از كنترل فرد حسود خارج شود و با سخنان و اعمال شيطانى بروز كند و براى انتقام‏گيرى از مَحسُود و زوال نعمت او تلاش شود.

از بعضى روايات استفاده مى شود كه همه - يا غالب – مردم، رگه هاى حسد در درون جانشان وجود دارد؛ ولى تا آن را در گفتار و رفتار خود ظاهر نكنند، گناهى بر آنان نوشته نمى شود.

قالَ رَسُولُ اللّهِ صلّى اللّه عليه و آله :

الحسن و الحسين امامان قاما او قعدا .

حسن و حسين در همه احوال امام و پيشوايند؛ چه قيام کنند و چه بنشينند.

بحار الانوار 43/291 و 44/2