آزادی و رهایی از بردگی در احادیث اسلامی

آزادی و رهایی از بردگی چه جايگاهی در احادیث اسلامی دارد؟

میراث حدیثی تشیع جایگاه بسیار والایی برای خصلت آزادی و حريت آدمی ترسیم کرده است. به تعبیر امام صادق عليه السلام، حريت و آزادگی، جامع بسیاری از صفات برجسته اخلاقی است.

از كلمات مولا علی عليه السلام به خوبى روشن مى شود كه مسأله آزادى و حريت ريشه بسيارى از صفات اخلاقى است و آزادگان در قيد و بند اين دنيا نمى توانند بمانند و از اين رو به سرعت در صدد كوچ كردن به دار آزادگى اند.

نکوهش اسارت و بندگى «نفس» در برابر خواست هاى شهوانی یکی از مضامین مکرر در روایات معصومین علیهم السلام است.

ازتعابير احادیث استفاده مى شود كه «صبر» و «زهد» نقش زيادی در حریت انسانها دارد و نيز استفاده می شود که آزادى حقيقى در پيروى از فرمان خداست و آنچه را بعضى آزادى مى پندارند، نوعى اسارت در چنگال هوا و هوس و خواسته هاى شيطانى است.

نگاه قرآن به مقوله آزادی و اسارت

قرآن چه نگاهی به مقوله آزادی و اسارت؟

هدفِ دستورات مذهبى جلوگيرى از آزادى هاى منطقى نيست. بلكه هدف آن، جلوگيرى از به هدر رفتن نيروها و سرمايه هاى انسانى در راه هاى نادرست و بى ارزش است. دين انسان را در استفاده صحيح از مواهب حيات، پوشيدن انواع لباس ‏هاى معقول، بهره گرفتن از غذاهاى خوب، لذّات و تفريحات سالم و هرگونه بهره بردارى مفيد از وسايل زندگى آزاد گذاشته و هرگز انسان را به ترك آن دعوت نمى كند.

در قرآن کریم تعابير گوناگونى در رابطه با نفى اسارت و اثبات آزادی وجود دارد  كه همگى نشان دهنده اهتمام قرآن بر رهایى و آزادى انسانها است. پيامبر اسلام و ساير انبياء عليهم السلام با برداشتن بارهای تحمیل شده بر گُرده انسانها و گشودن آن غُل و زنجيرها، آزادى واقعى را به انسان برگرداندند؛ زيرا او را به آزاد انديشيدن، آزادى از چنگال هوا و هوس، آزادى از چنگال حكام ستمگر، آزادى از دست شياطين و طاغوت ها، و آزادى از چنگال خرافات و موهومات و پرستش ما سوى اللَّه دعوت كردند.

فلسفه آزادی؟

فلسفه آزادی چیست؟

فلسفه و ريشه علاقه انسان به آزادى الهام گرفته از وجدانيات او است؛ گرچه برهانى و استدلالى نيز هست. انسان، علاقه مند به آزادى است چنانكه علاقه مند به زيبایى است؛ یعنی به عنوان مسأله ای فطرى و وجدانى.

 شكوفایى استعدادهاى هر موجودى در مسير تكامل، هرگز با حبس شدن او حاصل نمى شود؛ پيمودن اين مسير بدون آزادى ممكن نيست.

آزادى هدر دادن نيروها و سرمايه ها نيست؛ بلكه وسيله شكوفایى و بارور شدن استعدادها است. از اينجا، آزادى منطقى و معقول از غير منطقى و نامعقول جدا مى شود و تفاوت آزادى اسلامى با آزادى غربى روشن مى گردد.

موارد استثناء از مذموم بودن سوءظنّ

سوءظنّ در چه مواردی جايز است؟

سوءظنّ استثنائاتى نيز دارد كه در روايات اسلامى به آن اشاره شده است؛ از جمله:

الف: هرگاه فساد در محيطى به صورت يك خوى غالب درآيد، و آلودگان غلبه پيدا كنند، حسن ظنّ در چنين شرائطى نه تنها از فضايل اخلاقى نيست، بلكه ممكن است انسان را گرفتار عواقب ناگوارى كند.

ب: در مسايل امنيّتى و اطلاعاتى كه به سرنوشت جامعه مربوط است، نمى توان با خوشبينى به هر حركتى در جامعه نگاه كرد، بلكه بايد در آنجا حسن ظنّ را كنار گذاشت.

ج: از موارد ديگرى كه سوءظنّ نه تنها جايز است، بلكه ممكن است واجب باشد، در برابر دشمنان است.

دفع سوءظنّ از خود؛ وظیفه ای همگانی

آيا دين می پذيرد که انسان خود را در معرض تهمت و سوء ظنّ ها قرار دهد؟

امام علی عليه السلام در كلام حكمت آميزی اشاره به نكته مهمى درباره دفع سوء ظنّ ها مى كند و مى فرمايد: «مَنْ‏ وَضَعَ‏ نَفْسَهُ‏ مَوَاضِعَ‏ التُّهَمَةِ، فَلَا يَلُومَنَّ مَنْ أَسَاءَ بِهِ الظَّنَّ‏؛ كسى كه خود را در مواضع تهمت قرار دهد، نبايد كسى را ملامت كند كه به او سوء ظنّ پيدا مى كند، [بلكه بايد خود را سرزنش كند كه اسباب سوء ظنّ را فراهم كرده است]».

راه‌های درمان سوءظنّ و بدگمانى‏

چه راه‌هايی برای درمان سوءظنّ و بدگمانى‏ وجود دارد؟

برای درمان سوءظنّ و بدگمانی بايد به سراغ اصول حاكم بر درمان بيمارى ‏هاى اخلاقى و رذائل برويم كه همان انديشيدن در آثار نكبت بار آن است. از سوى ديگر هرگاه انسان ريشه هاى اين گناه را قطع كند، يعنى از همنشينى با بدان كه سبب سوءظنّ به نيكان است بپرهيزد، و تا مى تواند از زندگى در محيط هاى فاسد دور شود، حسد و كينه توزى و تكبر و غرور را كه از عوامل اصلّى سوءظنّ هستند از خود دور سازد، همچنين ساير انگيزه ‏ها و ريشه‏ ها را قطع كند، به يقين اين رذيله اخلاقى از وجود او برچيده خواهد شد. اضافه بر اينها امور زير مى تواند به نجات از شرّ اين خوى زشت كمك كند... .

پيامدها و آثار شوم سوءظنّ ‏

سوءظنّ چه پيامدها و آثاری دارد؟

سوءظنّ و بدبینی به مردم، هم آثار سوء فردی دارد و هم آثار سوء اجتماعی؛ آثاری چون: 1. از ميان رفتن «اعتماد» كه مهمترين سرمايه جامعه. 2. سوءظنّ آرامش جامعه را بر هم مى زند. 3. شخصی که دچار سوءظنّ می گردد، در بسيارى از موارد به دنبال سوءظنّ خود حركت مى كند و حادثه مى آفريند و گاه خون ريزى می کند. 4. سوءظنّ سبب مى شود كه انسان به سرعت دوستان خود را از دست بدهد. 5. سوء ظنّ موجب عدم درك صحيح اجتماعى است. 6. سوء ظنّ، محبت و دوستى را خاموش و نفاق و دو رويى را در ميان دوستان پرورش مى دهد.

عوامل و انگيزه‏ هاى سوءظنّ ‏

چه عوامل و انگيزه ‏هايی باعث ايجاد سوءظنّ ‏در ذهن انسان می شود؟

اين رذيله اخلاقى، همانند رذائل ديگر از سرچشمه هاى متعددى نشأت مى گيرد. سرچشمه ‌هایی مانند: آلودگى درون و برون؛ همنشينى با بدان؛ زندگى در محيط هاى فاسد؛ حسد و كينه توزى و تكبر و غرور؛ عقده حقارت؛ تبرئه خود؛ ضعف ايمان. در حديثى از اميرمؤمنان على عليه السلام مى خوانيم: «الشَّرِيرُ لَا يَظُنُ‏ بِأَحَدٍ خَيْراً لِأَنَّهُ لَا يَرَاهُ إِلَّا بِطَبْعِ نَفْسِهِ؛ آدم بد به هيچ كس گمان خوب نمى برد، زيرا ديگران را همچون خود مى پندارد».

مراتب سوءظنّ ‏

سوءظنّ يك امر اختيارى است يا غير اختيارى؟ آیا مشمول تکليف است و به محض سوءظنّ دچار گناه شديم؟

سوءظنّ داراى سه مرحله است: «سوءظنّ قلبى»، «سوءظنّ زبانى» و «سوءظنّ عملى». آنچه در قلب است، مشمول تكليف نيست، چون از اختيار بيرون است. ولى آنچه در زبان و در عمل است، حرام و ممنوع مى باشد. به همين دليل، در روایتی از پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله مى خوانيم: «سه چيز است كه هيچ كس از آنها نجات نمی يابد، يكى از آنها گمان بد است»؛ سپس حضرت فرمود: «إِذَا ظَنَنْتَ فَلَا تُحَقِّقْ؛ هنگامى كه گمان بدى بردى، ترتيب اثر به آن مده».

نکته ای مدیریتی درباره جلب حسن ظنّ مردم به حکومت

از ديدگاه امير المومنين علی (ع)، والیان چگونه می توانند به رعایای خود اعتماد و حسن ظنّ داشته باشند؟

امام علی (ع) در بخشی از نامه خود به مالک اشتر می نویسد: «بدان هيچ وسيله اى براى جلب اعتماد والى به وفادارىِ رعيت بهتر از احسان به آنها و سبک كردن هزينه ها بر آنان و عدم اجبارشان به كارى كه وظيفه ندارند نيست، بنابراين در اين راه آن قدر بكوش تا به وفادارى رعايا درباره خود خوش بين شوى، زيرا اين خوش بينى خستگى و رنج فراوانى را از تو دور مى سازد، و سزاوارترين كسى كه مى تواند مورد حسن ظنّ تو قرار گيرد آن كس است كه تو بهتر به او خدمت كرده اى، و به عكس آن كس كه مورد بدرفتارى تو واقع شده است سزاوارترين كسى است كه بايد به او بدبين باشى».

الإمام عليٌّ(عليه السلام)

الإيثار فَضيلةٌ، الاحتِکارُ رَذيلةٌ

ايثار، فضيلت است و احتکار رذيلت و فرومايگى

ميزان الحکمه، جلد 1، ص 22