خطاب 2 مطلب

يکدست نبودن ساختار قرآن، نشانه غیر وحیانی بودن آن!

آیا يکدست نبودن ساختار قرآن نشانه غیر وحیانی بودن آن است؟!

یکی از اشكالاتى كه بر قرآن كريم گرفته‌اند، يک‌دست نبودن ساختار آن است؛ زيرا در قرآن پديده‌هاى گوناگونى مانند التفات يا ديگرگونى سخن، انتقال، رجوع، قطع، وصل و .... به چشم مى خورد. اين تنوع ساختارى احياناً ذهن خواننده را در فهم معانى، پريشان مى كند!
در پاسخ باید گفت: اين اشكال نيز نشانگر جهل مستشكل به سبک‌هاى بديع زبان عربى است؛ زيرا اين تنوع كلامى، چيزى جز طراوت بخشى و مصفّا كردن كلام نيست كه به نشاط شنوندگان مى‌انجامد و مآلاً توجّه آنان را بيش از حالت تك ساختارى كلام، به خود جلب مى كند و در نتيجه، پديده‌هاى ديگرگونى كلام و شادابى، دست به دست هم مى دهند و فهم معانى و مفاهيم قرآنى را بر خواننده و شنونده آسان‌تر و روان‌تر مى‌نمايند.

لفظی نبودن امر و فرمان الهی

آیا فرمان و امر الهى لفظى است؟

امر و فرمان الهى در آیه 82 سوره یس، از نوع امر لفظى نیست؛ چرا که نه او لفظى دارد، و نه نیازمند به الفاظ است، بلکه مقصود تعلق اراده الهی به ایجاد و ابداع چیزى است. در حالی که اگر پاى لفظ در میان باشد، دو اشکال پیش می آید. اول این که: این لفظ خود مخلوقى از مخلوقات است و براى ایجاد آن کلمه «کُنِ» دیگر لازم است، این سخن درباره «کُن» دوم نیز تکرار مى شود و تسلسل لازم می آید. دوم این که: هر خطابى مخاطبى مى خواهد و هنگامى که چیزى موجود نشده، چگونه مخاطب قرار بگیرد؟

قرآن و تفسیر نمونه
مفاتیح نوین
نهج البلاغه
پاسخگویی آنلاین به مسائل شرعی و اعتقادی
آیین رحمت، معارف اسلامی و پاسخ به شبهات اعتقادی
احکام شرعی و مسائل فقهی
کتابخانه مکارم الآثار
خبرگزاری رسمی دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی
مدرس، دروس خارج فقه و اصول و اخلاق و تفسیر
تصاویر
ویدئوها و محتوای بصری
پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی مدظله العالی
انتشارات امام علی علیه السلام
زائرسرای امام باقر و امام صادق علیه السلام مشهد مقدس
کودک و نوجوان
آثارخانه فقاهت

قالَ الباقر عليه السّلام :

بَلا فى اِثْنَيْنِ مِنْ اَصْحابِهِ قالَ: فَلمّا مَرَّبِها تَرَقْرَقَتْ عَيْناهُ لِلْبُکاءِ ثُمَّ قالَ: هذا مَناخُ رِکابِهِمْ وَ هذا مُلْقى رِحالِهِمْ وَهيهُنا تُهْراقُ دِماؤُهُمْ، طوبى لَکِ مِنْ تُرْبَةٍ عَلَيْکِ تُهْراقُ دِماءُ الاحِبَّةِ.

بحارالانوار، ج 44، ص 258