پاسخ اجمالی:
بى شك كنترل مكالمات تلفنى اشخاص و تجسّس در محتواى آنها جهت آگاهى بر اسرار مردم، يكى از مصاديق روشن آيه شريفه سوره حجرات، دائر بر حرام بودن «تجسّس» است، و روايات اسلامى نيز آن را شامل مى شود.
بنابراين تجسّس در كار مسلمانان حرام است، ولى حفظ نفوس و نظام جامعه اسلامى و در هم شكستن توطئه دشمنان از آن مهم تر مى باشد. بنابراين در جايى كه بيم به خطر افتادن اين گونه امور مى رود مسأله استراق سمع و تجسّس براى پيشگيرى از اين گونه خطرات، مجاز مى شود.
پاسخ تفصیلی:
بى شك كنترل مكالمات تلفنى اشخاص و تجسّس در محتواى آنها جهت آگاهى بر اسرار مردم، يكى از مصاديق روشن آيه شريفه سوره حجرات، دائر بر حرام بودن «تجسّس»[1] است، و روايات اسلامى نيز آن را شامل مى شود.
حديثى داريم كه پيامبر اكرم صلّى الله عليه و آله فرمود: «لَا تَتَبَّعُوا عَثَرَاتِ الْمُسْلِمِينَ، فَإِنَّهُ مَنْ تَتَبَّعَ عَثَرَاتِ الْمُسْلِمِينَ، تَتَبَّعَ اللَّهُ عَثْرَتَهُ، وَ مَنْ تَتَبَّعَ اللَّهُ عَثْرَتَهُ، يَفْضَحْهُ؛ لغزش هاى مسلمين را جستجو نكيند، چراكه هركس جستجوى لغزش هاى مسلمين كند، خداوند لغزش هاى او را جستجو مى كند، و هركس خداوند لغزش هايش را جستجو كند، رسوايش مى سازد»!
جالب اينكه در صدر اين حديث مخاطبين چنين ذكر شده اند: «يَا مَعْشَرَ مَنْ أَسْلَمَ بِلِسَانِهِ وَ لَمْ يُسْلِمْ بِقَلْبِهِ؛[2] اى كسانى كه به زبان ايمان آورده ايد و با قلب خود اسلام خود را نپذيرفته ايد»!
در اصول كافى در باب «مَنْ طَلَبَ عَثَرَاتِ الْمُؤْمِنِينَ وَ عَوْرَاتِهِم» كه حديث بالا از آن نقل شد، احاديث متعدّد و تكان دهنده اى ذكر شده است.
حرام بودن اين مطلب در ميان مسلمين تا آن حد روشن بود كه وقتى در زمان عمر [بن خطاب] شبى از شب ها خود او در مدينه كوچه ها را سركشى مى كرد. ناگاه صداى مردى را كه مشغول آواز خوانى بود، از منزلى شنيد. از ديوار بالا رفت و صدا زد: «اى دشمن خدا تو در اينجا بساط معصيت گسترده اى! و گمان مى كنى خداوند پرده بر كار تو خواهد افكند؟!».
آن مرد گفت: «اى خليفه عجله مكن! اگر من يك گناه كرده ام تو سه گناه كرده اى!».
خداوند فرمود: «لاتَجَسَّسُوا؛[3] تجسّس نكنيد». تو تجسّس كردى!
خداوند فرموده: «وَ أْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ أَبْوابِها؛[4] و هميشه از در خانه وارد شويد». تو از ديوار و بدون اجازه وارد شدى!
خداوند فرمود: «لا تَدْخُلُوا بُيُوتاً غَيْرَ بُيُوتِكُمْ حَتَّى تَسْتَأْنِسُوا وَ تُسَلِّمُوا عَلى أَهْلِها؛[5] در خانه هايى غير از خانه خود وارد نشوي،د تا اجازه بگيريد و سلام كنيد بر اهل آن خانه». تو اين كار را نكردى!
[عمر شرمنده شد و] گفت: «اگر تو را ببخشم دست از كارت بر مى دارى»؟ گفت: «آرى». او را بخشيد و خارج شد.[6]
به هر حال جاى ترديد نيست كه «استراقِ سمع» به معنى كنترل مكالمات مردم، خواه مكالمات عادى باشد، يا تلفنى و همچنين تجسّس در نامه ها و مكاتبات خصوصى، همه از مصاديق روشن «تجس حرام» است.
ولى گاه ضرورت هايى ايجاب مى كند كه حكومت اسلامى در پاره اى از موارد اين كار را مرتكب شود و آن در جايى است كه بيم توطئه هايى بر ضدّ اسلام و مسلمين و به خطر افتادن نفوس و اموال قابل ملاحظه اى وجود داشته باشد. در چنين مواردى چاره اى جز استراق سمع و تفتيش در كارها نيست. همان گونه كه براى كشف مواد مخدّر و يا امورى همانند آن، وسايل و يا اشخاص را در گلوگاه هاى شهرها تفتيش مى كنند!
در واقع اين مسأله يكى از شاخه هاى مسأله «تزاحم واجبات» يا «تزاحم واجب و حرام» است و بايد با در نظر گرفتن «مُرَجَّحات» و مسأله «اهمّ و مهمّ» با آن رفتار شود.
به تعبير روشن تر: تجسّس در كار مسلمانان حرام است، ولى حفظ نفوس و نظام جامعه اسلامى و در هم شكستن توطئه دشمنان از آن مهم تر مى باشد. بنابراين در جايى كه بيم به خطر افتادن اين گونه امور مى رود مسأله استراق سمع و تجسّس براى پيشگيرى از اين گونه خطرات، مجاز مى شود.[7]
منبع: پيام قرآن
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.