ربذه 12 مطلب

غضبِ مثبت و ستوده

آيا خشم و غضب هميشه جنبه منفى دارد و خلقت آن خلاف حکمت الهی است؟

خشم و غضب هميشه جنبه منفى ندارد؛ گاه جنبه مثبت دارد و براى زندگى مادى و معنوى انسان ضرورى و لازم است. اگر كسى گمان كند خداوند نيرويى را در انسان بى حكمت آفريده است، يا بعضى از نيروهاى خداداد صرفا جنبه ويرانگرى دارد، چنين كسى حكمت خدا را نشناخته و در واقع توحيد افعالى او ناقص است. محال است عضوى در پيكر و نيرویى در درون و جان آدمى باشد و اثر مثبتى نداشته باشد؛ از جمله نيروى غضب. هنگامى كه انسان خشمگين مى شود تمام توان او بسيج مى گردد و گاه قدرت او چندين برابر زمانِ عادى و معمولى مى شود. فلسفه وجودى اين حالت در واقع آن است كه اگر جان يا مال يا منافع ديگر انسان به خطر بيافتد، بتواند حداكثر دفاع را در برابر مهاجم داشته باشد و اين نعمت بسيار بزرگى است. بنابراين نيروى غضب يك نيروى مفيد و مهم دفاعى است كه براى بقاى حيات انسان ضرورت دارد، مشروط بر اينكه در جاى خود به كار گرفته شود.

«غضب» پسندیده و مطلوب

منظور از خشم و غضب مطلوب چیست؟

نيروى غضب، يك نيروى مفيد و مهم دفاعى است كه براى بقاى حيات انسان ضرورت دارد، مشروط بر اين كه در جاى خود به كار گرفته شود. هنگامى كه انسان خشمگين مى شود، گاه قدرتش چندين برابر زمان عادى مى شود و می تواند از جان، مال يا منافع ديگرش حداكثر دفاع را داشته باشد. علاوه بر این خشم می تواند بعد الهی و مقدس پیدا کند، مانند: خشم حضرت موسى(ع) هنگام مشاهده «گوساله سامری»، که موجب شد «بنی اسرائیل» متوجه گناه بزرگ خود شوند؛ یا غضب امام على(ع) در برابر ظلم یک مسلمان به همسرش، که باعث توبه او شد.

امام علی(ع) و سکوت در مقابل اشتباهات خلفا؟!

چرا امام علی(علیه السلام) در برابر بی عدالتی ها و خطای خلفا قیام نکرد؟

امام علی(ع) همانطور كه در خطبه «شقشقيّه» و غير آن آمده، اعتراض خود را نسبت به وضع آن زمان پنهان نكرد. ايشان در آغاز كار با خوددارى از بيعت با خليفه اوّل و اعتراض بر آنچه در سقيفه گذشت، آنچه را بايد بگويد گفت؛ اما وقتي پايه هاى خلافتشان محكم شد و اعتراض سودى نداشت سكوت اختيار كرد تا موجب درگيرى داخلی در حكومت اسلامى و تضعيف آن نشود. بى شك امام در برابر عثمان نه سكوت كرد و نه به اعمال او رضايت داد، اعتراض به تبعيد ابوذر و پاره اى از كارهاى ديگر، همه نشانه اي از اعتراض امام(ع) نسبت به اعمال عثمان بود.

جایگاه «ابوذر» در میان صحابه پیامبر(ص)؟

«ابوذر» در میان صحابه پیامبر(ص) از چه جایگاهی برخوردار بود؟

ابوذر غفاری یکی از صحابی پیامبر(ص) و از نخستين اسلام آورندگان به آن حضرت بود. ابوذر در مدينه همواره ملازم پيامبر(ص) بود و همه دارایی خود را در راه خدا انفاق کرد. در دوران خلافت عثمان، ابوذر در برابر غارت بیت المال، ساکت نماند و زبان به اعتراض گشود. تا آن که عثمان او را به شام تبعید کرد. ابوذر در شام نيز در برابر اسراف و تبذیرهای معاویه آرام ننشست، از این رو معاويه از عثمان خواست او را به مدينه بازگردانند. سرانجام عثمان از انتقادهای ابوذر به تنگ آمد و او را به ربذه تبعید کرد و در همان جا در گذشت.

برخورد عثمان با ابوذر و تبعید او به ربذه

چرا عثمان ابوذر را به ربذه تبعید کرد؟

هنگامی که ابوذر از تبعید شام بازگشت عثمان سعی کرد او را به سخنان خلافی متهم نماید. اما ابوذر گفت از پیامبر(ص) شنیدم؛ هنگامى كه فرزندان ابى العاص به سى نفر برسند اموال بيت المال را در بین خود تقسيم مى كنند. خلیفه از امام علی(ع) درستی سخن ابوذر را جویا شد. امام فرمود من این سخن را نشنیدم اما از پیامبر(ص) شنیدم که مردی راستگوتر از ابوذر نیست. سرانجام عثمان از انتقادهاى بى حساب ابوذر به تنگ آمد و او را به نقطه بد آب و هوايى به نام ربذه تبعيد كرد و در همان سرزمين جان سپرد.

تبعيد ابوذر به «ربذه»

چه کسانی هنگام تبعید ابوذر به ربذه او را بدرقه کردند؟

مورخین نوشته اند هنگام تبعید ابوذر به ربذه، امام علی(ع) به او فرمودند: «تو به خاطر خدا بر آنها غضب كردى پس به خدا اميدوار باش، آن گروه بر دنيايشان ترسيدند و تو بر دينت ...». همچنین عقيل، امام حسن(ع) و امام حسين(ع) و عمار، نیز حضور داشتند. امام حسن(ع) فرمودند: «عمو جان اين قوم با تو چنين رفتار ناشايستى كردند، خداوند مى داند و مى بيند ...».سپس امام حسين(ع) فرمود: «عمو جان! خداوند توانا است كه اين اوضاع را دگرگون سازد ... شكيبا باش».

معرّفى ابوذر غفاری

ابوذر غفارى که بود؟

جُندَب بن جُناده مکنی به ابوذر از صحابیان والا مقام و از پیش گامان ایمان بود. او پیش از اسلام، موحّد بود و چهارمین و یا پنجمین کسى بود که آیین حق را پذیرفت. پیامبر(ص) درباره اش فرمود: آسمان بر کسى سایه نیفکند و زمین کسى را بر پشت خود نگرفت که راستگوتر از ابوذر باشد. باز فرمود: هرکس خوشش مى آید به کسى بنگرد که به عیسى(ع) شبیه باشد، به ابوذر بنگرد، و از چهار نفری بود که خدا فرمان داده آنها را دوست بدارند. او در ربذه وفات کرد و طبق پیش بینی پیامبر(ص) گروهی از مؤمنان او را به خاک سپردند.

علّت تبعید ابوذر، توسّط عثمان

چه عاملى باعث تبعید ابوذر توسّط عثمان شد؟

ابوذر، اسراف و تبذیر و بخشش هاى ناهنجار خلیفه سوم را برنتابید و علیه آنها خروشید و تحریف هایى را که مى خواستند براى پشتوانه سازى این حاتم بخشى ها درست کنند، تحمل ننمود و بر خلیفه و توجیه گرى کعب الأحبار، طعن زد و لذا خلیفه، این فریادِ رساى عدالتخواهى،حقگویی و امر به معروف و نهی از منکر، را از مدینه تبعید کرد.

اعتراضات ابوذر به عملكرد عثمان

ابوذر چه اعتراضاتي نسبت به عملكرد عثمان داشت؟

ابوذر بخاطر عطای چشمگیر عثمان در حقّ مروان بن حکم، حارث بن حکم بن ابى العاص و زید بن ثابت، یا به خاطر بدعت های عثمان بارها زبان به اعتراض گشود و عثمان را خشمگین کرد. در ماجرایی عثمان سخن ابوذر را تکذیب کرد و ابوذر گفت: گمان نمى کردم که کسى مرا تکذیب کند، پس از این که پیامبر(ص) بر راستگوئی من مهر تایید زده. معاویه نیز که از اعتراض های ابوذر به تنگ آمده بود ازعثمان خواست تا او را از شام ببرد. عثمان هم دستور داد او را با خشن ترین مرکب به سوى من بفرست و در نهایت او را به ربذه تبعید کرد.

برخورد عثمان با ابوذر

عثمان در مقابل حقگوئی هاى ابوذر غفارى چه عکس العملهائى نشان داد؟

خلیفه، این فریادِ رساى عدالتخواهى را به شام که دیارى تازه مسلمان و نا آشنا به فرهنگ اسلام بود تبعید کرد. در شام نیز معاویه از فریادهاى ابوذر در امان نماند و با سخت ترین و رنج آمیزترین شکلی ابوذر را به مدینه بازگرداند. چون تطمیع ها و تهدیدهاى دستگاه حکومت، کارگر نیفتاد، عثمان او را به بیابان خشک و سوزان ربذه تبعید کرد و ابوذر به سال 32 هجرى در آنجا زندگى را بدرود گفت.

قرآن و تفسیر نمونه
مفاتیح نوین
نهج البلاغه
پاسخگویی آنلاین به مسائل شرعی و اعتقادی
آیین رحمت، معارف اسلامی و پاسخ به شبهات اعتقادی
احکام شرعی و مسائل فقهی
کتابخانه مکارم الآثار
خبرگزاری رسمی دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی
مدرس، دروس خارج فقه و اصول و اخلاق و تفسیر
تصاویر
ویدئوها و محتوای بصری
پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی مدظله العالی
انتشارات امام علی علیه السلام
زائرسرای امام باقر و امام صادق علیه السلام مشهد مقدس
کودک و نوجوان
آثارخانه فقاهت

قالَ الصّادقُ عليه السّلام :

مَنْ ذُکِرْنا عِنْدَهُ فَفاضَتْ عَيْناهُ حَرَّمَ اللّهُ وَجْهَهُ عَلَى النّارِ.

نزد هر کس که از ما (و مظلوميت ما) ياد شود و چشمانش پر از اشک گردد، خداوند چهره اش را بر آتش دوزخ حرام مى کند.

بحارالانوار، ج 44، ص 285