تناقض آيات قرآن درباره «وجود چند خالق برای عالم»!

تعبير «أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ» ظهور در اين معنى دارد كه براى هستى و پديده‌هاى آن، آفريدگارانى وجود دارد و خداوند بهترين آنان است! اين در حالى است كه آيه‌ «أَلا لَهُ الْخَلْقُ وَ الْأَمْرُ» و آيات ديگر، وجود هر خالق ديگرى غير از خداوند متعال را نفى مى‌ كند؛ آیا این تناقض نیست؟!

واژه «خَلق» هم به معناى ايجاد و ابداع چيزى براى نخستين بار و بدون پيشينه است، که این معنی به خداوند اختصاص دارد و بر اين اساس فرمود: «ألا لَه الْخَلْقُ وَ الأمْرُ».  همچنین به معناى ابداع و ايجاد صورتى با تركيب خاص و ساختگى است و اين معنايى است عام و فراگير که به همه نسبت داده می شود؛ خداوند خود از زبان عيساى مسيح(ع) مى فرمايد: «أَنِّى أَخْلُقُ لَكُم مِّنَ الطِّينِ كَهَيْـَةِ الطَّيْرِ...».  پس  واژه «خلق» در سخن عرب به دو معنى است: يكى به معناى «نخستين ايجاد» و ديگرى به معناى «تقدير و ساختن». عبارت «أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ»، يعنى «أحسن المقدّرين».

تناقض عبارات قرآنی در كسب تأنيث و تذكير!

چرا قرآن در یک آیه برای عبارت «عذاب النار» اسم موصول و ضمیر «مؤنث» و در آیه ای دیگر اسم موصول و ضمیر «مذکر» به کار برده؟!

 براساس قواعد ادبيات عرب، اگر كلمه‌اى مذكّر باشد و به كلمه مؤنّثى اضافه شود، در صورتى كه حذف مضاف جايز باشد و با حذف آن، خللى در معناى جمله پيش نيايد، مى‌توان مضاف مذكّر را به اعتبار خودش مذكّر شمرد و براى آن ضمير، موصول و صفت مذكّر آورد يا آنكه به اعتبار مضاف اليه مؤنّث، آن را مؤنّث به حساب آورد.

منظور از خشم و غضب خداوند

منظور از خشم و غضب خداوند چيست؟

در بسیاری از آیات قرآن، به خشم و غضب الهی اشاره می شود، به ویژه خشم خداوند نسبت به «بنی اسرائیل». به یقیین غضب به معنى هيجان درونى توأم با انتقام جويى، برای خداوند مفهومى ندارد. زیرا او فراتر از جسمانیت و تغییر و تغیّر است. از این رو، مفسران غضب الهى را به كيفر عادلانه گنهكاران تفسير كرده اند. امام باقر(ع) می فرماید: «منظور از غضب خداوند متعال، عقاب و كيفر او است. كسى كه گمان كند چيزى خداوند را دگرگون مى سازد [و تغيير حالت مى دهد] كافر شده است».

معتقدان به فرزند داشتن خداوند و دليل بطلان آنها

چه اقوام و گروه هایی معتقدند که خداوند فرزند دارد؟

درباره اينكه آيا خداوند فرزند دارد يا نه، بايد گفت: سه گروه معتقدند که خداوند فرزند دارد: 1. مسيحيان كه حضرت عيسى(ع) را فرزند خدا می دانند. 2. يهوديان كه عُزير را فرزند خداوند مي دانند. 3. مشركان عرب كه ملائكه را دختران خدا مي دانستند. هر سه عقيده باطل است؛ چرا كه داشتن فرزند لازمه اش جسمانى بودن و نياز داشتن و اختيار كردن همسر است و خداوند از همه اين امور پاك و مبرّا است.

تبيين «آیات متشابه» قرآن راجع به «تحيّز»

«آیات متشابه» قرآن درباره «تحيّز» چگونه تبیین می شود؟

«تحيّز» عبارت است از اشغال مكان و دارا بودن جهت خاص که اين از ويژگى هاى موجودات مادّى و لازمه جسميّت است. به اين معنا كه فضايى را به وجود خود اشغال كند و به اين سبب در جهت خاصى قرار مي گيرد و داراى ابعاد شش گانه (راست، چپ، جلو، پشت، بالا و پايين) مي گردد. اشعرى قائل به تحيّز مى باشد و خدا را داراى مكان مى داند؛ اما اماميّه و نيز معتزله با در نظر گرفتنِ آيه كريمه «لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيءٌ»، خدا را از هر گونه شباهت به مخلوق مِبرّا می دانند.

تبيين آیات متشابه قرآن راجع به «اعضاء و جوارح» خداوند

آیات متشابه قرآن راجع به «اعضاء و جوارح» خداوند چگونه تبيين مي شود؟

«اشاعره» مى پندارند كه خداوند داراى اعضا و جوارح است؛ دست، پا، صورت و چشم دارد و به آياتى تمسّک جسته اند كه در آنها واژه هاى «يد، وجه، عين و ساق» به كار رفته است. ولى در اين آيه ها دليلى بر پندار اشاعره وجود ندارد؛ زيرا عبارت «غُلِّ يَدْ» كنايه از عجز و ناتوانى است، در مقابل «بَسْطِ يَدْ» كه كنايه از قدرت و توانايى است و در استعمال رايج عرب با همين معنا به كار مى رود. همچنین عين، در آیات قرآن به معناي عنايت خاصّ است. در واقع مقصود در تمامی این آیات، معنی کنایی است.

توصيه معصومين(ع) به «حسن ظن» به خداوند

معصومين(علیهم السلام) چگونه به «حسن ظن» به خداوند توصيه فرموده اند؟

احاديث بسياری در رابطه با حسن ظن نسبت به خدا وجود دارد. پيامبر(ص) در این رابطه می فرمايد: «سوگند به خداوند، هيچ فرد با ايمانى به خير دنيا و آخرت نمى رسد مگر با حسن ظن به خداوند». همچنین می فرماید: «خداوند كريم است و حيا مى كند از اين كه بنده مؤمنش حسن ظن به او داشته باشد، ولی او را ناامید كند». امام صادق(ع) می فرماید: « حسن ظن به خداوند اين است كه تنها به خدا اميد داشته باشى و جز از گناهت نترسى».

معنای «حسن ظن» و «سوء ظن» به خداوند

منظور از «حسن ظن» و «سوء ظن» به خدا چيست؟

هنگامى كه دو واژه حسن ظن و سوء ظن، درباره خداوند به كار رود، منظور از حسن ظن، امید به وعده هاى الهى است؛ وعده رزق و روزى، وعده يارى كردن يارانش، وعده پيروزى مجاهدان، وعده آمرزش گناهان و مانند اينها. و معنى سوء ظن آن است كه به هنگام بروز مشكلات نسبت به وعده هاى الهى متزلزل شود، و هنگام بروز امتحانات دشوار در مسائل مالى و غير آن، وعده هاى خداوند را فراموش كرده و به گناه رو آورد.

آثار «سوء ظن» به خداوند

سوء ظن به خدا چه آثار سويی بر انسان می گذارد؟

سوء ظن به وعده هاى الهى سبب فساد عبادت مى گردد، چرا كه روح اخلاص را در انسان مى ميراند. علاوه بر اين كه سوء ظن به وعده هاى الهى، انسان را در برابر حوادث سخت، سست و ناتوان مى كند. همچنین او را از عنايات الهى محروم مى كند؛ چرا که خداوند با هر كس مطابق حسن ظن و سوء ظن او رفتار مى نمايد. «لقمان حكيم» به فرزندش مى گفت: «فرزندم نسبت به خدا حسن ظن داشته باش، سپس از مردم سؤال كن كيست كه نسبت به خدا گمان نيك داشته باشد و خداوند مطابق آن با او رفتار نكند؟».

عامل اصلی «سوء ظن» به خداوند

عامل اصلی «سوء ظن» به خداوند چيست؟

عامل اساسي سوء ظن به خداوند را بايد در «ضعف ايمان» جستجو کرد. عدم ايمان به خداوند، و ضعف باورها نسبت به علم، قدرت، و ساير صفات پروردگار، انسان را به سوء ظن نسبت به وعده هاي الهی كشانیده، و راه هاى سعادت و نجات را به روى انسان مى بندد.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قالَ رَسُولُ اللّهِ صلّى اللّه عليه و آله :

من عانده (الحسين) ، حرم الله عليه رايحة الجنة.

کسى که با او (حسين ) عناد ورزد، خداوند رايحه بهشت را بر او حرام گرداند.

بحار الانوار 35/405