شرح لمعه 2 مطلب

استدلال بر وجوب رمی بر ستون ها به علت عدم دسترسی به این زمین ها

آیا استدلال بر وجوب رمی بر ستون ها، به علت عدم دسترسی به این زمین ها صحیح است؟

يكى از علما در استدلالی می گوید: «جمره» قطعه زمينى است كه سنگ بر آن مى اندازند (نه ستونها)، لکن چون در حال حاضر دسترسى به آن زمين نداريم ناچار به خود ستونها سنگ مى زنيم. در پاسخ می توان گفت: بر اساس روایات، در گذشته بعضى از حجّاج يك طرف جمره مى ايستاده و به طرف دیگر رمی مى كردند. بر اساس اين تعبير محلّ رمى چند متر بوده، به علاوه بعضى از فقها حدّ آن را تعيين كرده اند، كه تطبيق بر زمين تحت ستونها نمى كند. همچنین شهيد ثانى می گوید: «جمره همان بناى مخصوص يا محلّ آن و اطراف آن است كه سنگريزه ها در آن جمع مى شود». لذا «جمره» تنها زمين زير ستونها نيست بلكه اطراف آن را نيز شامل مى شود.

اطلاق «جمره» بر ستون و زمین

کدام یک از فقها «جمره» را بر ستون و زمین اطلاق می کنند؟

جمعى از فقهاى متأخرين رمى بر ستون و رمى بر محلّ اجتماع سنگریزه ها را کافی دانسته و به تعبير ديگر از كلام آنها تخيير استفاده مى شود. مانند: 1. شهید اوّل در كتاب «دروس»، که مى فرمايد: «جمره نام محلّ رمى است و آن ستون مخصوص يا محلّ آن است كه سنگريزه ها در آن جمع مى شود». 2. مرحوم فاضل اصفهانى در «كشف اللثام» مى گويد: «جمره عبارت از ستونى است كه بنا شده، يا محلّ آن ستون». 3. شهيد ثانى نیز در «شرح لمعه» مى نويسد: «جمره همان بناى مخصوص يا محلّ و اطراف آن است كه سنگريزه ها در آن جمع مى شود».

قرآن و تفسیر نمونه
مفاتیح نوین
نهج البلاغه
پاسخگویی آنلاین به مسائل شرعی و اعتقادی
آیین رحمت، معارف اسلامی و پاسخ به شبهات اعتقادی
احکام شرعی و مسائل فقهی
کتابخانه مکارم الآثار
خبرگزاری رسمی دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی
مدرس، دروس خارج فقه و اصول و اخلاق و تفسیر
تصاویر
ویدئوها و محتوای بصری
پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی مدظله العالی
انتشارات امام علی علیه السلام
زائرسرای امام باقر و امام صادق علیه السلام مشهد مقدس
کودک و نوجوان
آثارخانه فقاهت

قال رسول الله(صلى الله عليه وآله):

مَنْ حجَّ أوِ اعْتَمَرَ فَلَمْ يَرْفَثْ وَلَمْ يَفسُقْ يَرْجِع کَهَيئَةِ يَوْم وَلَدَتْهُ اُمُّهُ.

کسى که حج يا عمره انجام دهد و در آن گناه و فسقى مرتکب نگردد، برمى گردد، همانند روزى که از مادر متولد شده است.

سنن دارقطنى: 2 / 284