اشتراک 3 مطلب

تکثر و اختلافات متعدّد انسان ها، دلیل بر لزوم ادیان مختلف و اعتبار پلورالیسم!

آیا آیه 118 سوره هود: «و اگر پروردگارت مى‌ خواست، همه مردم را یک امّت قرار مى‌ داد ولى آنها همواره مختلفند»، تاییدی بر حقانیت و نجات بخشی همه ادیان و آیینها(پلورالیسم) است؟!

اولا: اختلاف گاهی پسندیده است که اختلاف طبیعی در امور زندگی است و خواسته خداوند است؛ و گاهی اختلاف ناپسند که اختلاف در دین است و منشأ آن طغیان اختلاف کنندگان است.
ثانیا: انسانها یک وجه مشترک ثابت یعنی فطرت الهی دارند که همه شرایع کاملا منطبق بر این فطرت یگانه اند؛ بنابراین در عین تکثرشان، یک نحوه یگانگی هم دارند.
ثالثا: شریعت هر عصری کاملتر از شریعت قبلی و ناسخ آن است و شریعت محمدی(ص) کاملترین شرایع و ناسخ همه آن هاست؛ و همه مردم هر عصری در همه پهنه ی جغرافیا، باید به شریعت آن عصر درآیند.

امکان تعدّد خدایان حکیم؟

تعدّد خدایان حکیم چه فسادی به دنبال دارد؟ چرا نمی شود دو خدا در جهان وجود داشته باشد؟

تعدّد فرع محدوديّت است و آنچه محدود است متعدّد می گردد. به عبارتی، آنجا که محدوديّت متصور نيست، تعدّد نیز معقول نيست. بنابراین با کمال مطلق بودن خداوند در تمام ابعاد، جایی برای خدای دیگر متصوّر نیست. در متون دینی نیز برای یگانگی خداوند به دلائل متعدّدی از جمله «برهان تمانع» و «برهان فرجه» يا «تفاوت ما به الاشتراك، و ما به الامتياز» و ... اشاره شده است. بنابراین بحث از وجود خدایان متعدّد، هر چند حکیم، بی ثمر است. از طرفی در جهان آفرینش نظام و سیستم واحدی خود نمایی می کند، لذا وجود خدایان متعدد هرچند حکیم در عالم واقع منتفی است.
بر فرض وجود چند خدای حکیم، باید بروز و ظهور حکمت آنها در تکوین و تشریع متعدد باشد؛ اگر چنین اتفاقی رخ می داد جهان نابود می شد. در حالت فرضی دیگری باید همه این خدایان حکیم از یک «حکمت مورد اتفاق» تبعیّت کنند؛ امّا هر خدایی نمی تواند در حکمت خویش نسبت به موجودی دیگر نقص داشته باشد و خدای کامل چرا از حکمت دیگران تبعیت می کند؟! در حالت فرضی سومی، اگر خدایان متعدد حکیم از «حکمت یک خدا» تبعیّت می کنند، هم ایراد فرض دوم وارد است، هم اینکه در چنین فرضی وجود چند خدا «عبث» است و در حقیقت یک موجود خدایی می کند.

منظور از برهان ترکبّ در اثبات يگانگي خدا

منظور از برهان ترکبّ چيست؟

فلاسفه و علماى علم كلام دليلى براى اثبات يگانگى ذات خدا ذكر كرده اند كه آيه صريحى در قرآن مجيد براى آن نيافتيم. خلاصه آن چنين است: اگر خداوند همتايى داشته باشد، دوگانگى دو خدا ايجاب مى كند كه هريك ويژگى هايى داشته باشد، در اين صورت هر كدام مركّب از دو جزء مى شوند: «جهت اشتراک» و «جهت تفاوت». در اين صورت بايد بپذيريم كه هر يك از آنها نيازمند به اجزاى خويش است، چون مركّب بدون اجزاء ممكن نيست؛ و اگر نيازمند باشد واجب الوجود نخواهد بود، زيرا واجب الوجود يا مبدأ نخستين جهان از همه چيز بى نياز است.

قرآن و تفسیر نمونه
مفاتیح نوین
نهج البلاغه
پاسخگویی آنلاین به مسائل شرعی و اعتقادی
آیین رحمت، معارف اسلامی و پاسخ به شبهات اعتقادی
احکام شرعی و مسائل فقهی
کتابخانه مکارم الآثار
خبرگزاری رسمی دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی
مدرس، دروس خارج فقه و اصول و اخلاق و تفسیر
تصاویر
ویدئوها و محتوای بصری
پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی مدظله العالی
انتشارات امام علی علیه السلام
زائرسرای امام باقر و امام صادق علیه السلام مشهد مقدس
کودک و نوجوان
آثارخانه فقاهت

قال الباقر (عليه السلام):

مَنْ دَخَلَ هذَا الْبَيْتَ عارِفاً بِجَميع ما اَوْجَبَهُ الله عَلَيْهِ کانَ آمِناً في الآخِرَةِ مِنَ الْعَذابِ الدّائِمِ.

هرکس داخل اين خانه شود، و نسبت به همه آنچه خداوند بر او واجب فرموده آگاه باشد،از عذاب هميشگى روز قيامت ايمن خواهد بود

عوالى اللّآلى: 2/84/227