اشعرى 8 مطلب

تبيين «آیات متشابه» قرآن راجع به «تحيّز»

«آیات متشابه» قرآن درباره «تحيّز» چگونه تبیین می شود؟

«تحيّز» عبارت است از اشغال مكان و دارا بودن جهت خاص که اين از ويژگى هاى موجودات مادّى و لازمه جسميّت است. به اين معنا كه فضايى را به وجود خود اشغال كند و به اين سبب در جهت خاصى قرار مي گيرد و داراى ابعاد شش گانه (راست، چپ، جلو، پشت، بالا و پايين) مي گردد. اشعرى قائل به تحيّز مى باشد و خدا را داراى مكان مى داند؛ اما اماميّه و نيز معتزله با در نظر گرفتنِ آيه كريمه «لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيءٌ»، خدا را از هر گونه شباهت به مخلوق مِبرّا می دانند.

تفسیر نیشابورى

معرفی کتاب «تفسیر نیشابوری»

تفسیر نیشابورى که نام اصلى آن «غرائب القرآن و رغائب الفرقان» است، توسط نظام الدین حسن بن محمد قمى نیشابورى (م850ق) نوشته شده است. این تفسیرکه تفسیرى ادبى و عرفانى است به عنوان مختصرى از تفسیرفخررازى و کشاف زمخشرى تلقّى شده است. او که عقاید اشعرى داشت بسیارى از نظرات معتزلى زمخشرى و حتى نظرات فخررازى را نقد و ابطال کرده است. حتى برخى از استنادهاى مفسرّان شیعه به آیات را رد کرده و نظرات خود را تبیین کرده است. اما با این حال، در ذیل برخى از آیات نسبت به شخصیت و مقام على بن ابى طالب(علیه السلام) ابراز محبت و تکریم کرده است. او حتى مطالب فلسفى را نیز در این کتاب ذکر کرده است که غالباً برگرفته از مطالب فخررازى مى باشد. وی گرایش صوفیانه و عرفانى نیز داشت و در تفسیرخود چنین تمایلاتى را بروز داده است.

معرفی فخر رازى

فخر رازی که بود؟

محمد بن عمر عبدالله فخرالدین الرازى (544 ـ 606 ق) یکى از دانشمندان بزرگ اهل سنت است که در رى متولّد شده و به همین جهت او را رازى نامیده اند. سپس به خراسان قدیم مسافرت کرده و در خوارزم سکونت یافت. او در همه علوم عقلى مثل کلام و فلسفه و علوم نقلى مثل اصول فقه، تفسیر و فقه زبردست بود، به گونه اى که در خوارزم و هرات به «شیخ الاسلام» معروف گشته بود و جایگاه بلندى در میان خوارزمشاهیان داشت.  وى در عقاید و علم کلام تابع ابوالحسن اشعرى بوده و اندیشه هاى جبرگرایانه را در کتاب‌هایش تقریر و تبیین کرده است. در فروع دین (احکام شرعى) نیز پیرو شافعى و ابوحنیفه بوده است. فخر رازی در شبهه پراکنى بر ضدّ عقاید شیعه و مسائل فلسفى معروف بوده و به «امام المشکّکین» لقب یافته است. و البته جهت اصلى این لقب، شک هاى بى اساس او در مسائل فلسفى و کلامى مى باشد که در کتاب‌های فلسفى و کلامى خود ابراز داشته است؛ خواجه نصیرالدین طوسى بسیارى از شبهات و اشکالات او را در «شرح الاشارات و التّنبیهات» و «تلخیص المحصّل» پاسخ داده و رد کرده است. اما فخر رازى به طور کامل با عقاید شیعه مخالف نبوده بلکه به دلیل تبعیت او از ابوالحسین بصرى معتزلى ـ که به شیعه نزدیک بود ـ برخى از عقاید شیعه را پذیرفته و همچنین شرحى بر نهج البلاغه نوشته است.
 

معرفی ابن حجر عسقلانى

ابن حجر عسقلانی که بود؟

وى یکى از علماى بزرگ حدیث و فقه شافعى و تاریخ نگار بزرگ و معتبر اهل سنت به شمار مى رود. اهل سنت از او به عنوان «حافظ» و «شیخ الاسلام» در حدیث یاد مى کنند. او در ردیف پنج نفر اوّل حافظان بزرگ حدیث نبوی و تاریخ اسلام قرار دارد. نام او «على بن محمد عسقلانى» مى باشد که به «ابن حَجَر» لقب و شهرت یافته است. وى در قاهره به دنیا آمده در دوازده سالگى که در مکه بود کلّ قرآن را حفظ کرد. سپس به تعلیم و حفظ حدیث، فقه و تاریخ پرداخت. او خطیب مساجد جامع مهم مصر و قاضى القضاه آن دیار بود و به کار کتابدارى نیز مى پرداخت.

او در عقاید، گرایش اشعرى داشته و سلفى مسلک بود و درفقه به روش فقه شافعى فتوا می داد و در هر ماه به طور متوسط سیصد فتوا صادر مى کرد؛ از این رو، به زیاد فتوادادن (کثیر الافتاء) شهرت یافته است. گفته اند که به دلیل زیادى افتاء، فتواهاى اشتباه صادر کرده است. «ابن حجر» نظرات ویژه اى درباره تشیّع دارد؛ او مى گوید تشیّع بدعت است و حدیث راوی شیعه پذیرفته نیست، زیرا که بدعت، کفر به شمار مى رود. او علاوه بر شیعه، دشمن سر سخت حنفیان نیز بوده است. همچنین نظرات ویژه اى درباره عدالت مطلق صحابه دارد.

التمهید باقلانى

معرفی کتاب «التمهید باقلانی»

نام کامل و اصلى این کتاب عبارت است از «تمهید الاوائل و تلخیص الدلائل»، که توسط ابوبکر محمد بن طیب بن محمد بن جعفر، ابوبکرباقلانى شافعى اشعرى (338 ـ 403 ق) نوشته شده است. باقلانى اشعرى مسلک بود و به همین علت به شدت در برابر عقاید شیعه دشمنی و کینه نشان داده و بسیارى از عقاید آنان را ردّ و انکار کرده و از مجادله و مناظرات بى اساس دریغ نورزیده است. او در کتاب‌های خود على رغم پذیرفتن احادیث مربوط به ولایت علی بن ابى طالب (علیه السلام) و خلافت ایشان، دست به تحریف و تغییر معناى آن احادیث زده است، مثل معناى ولایت (ولى)، معناى مودت، و معناى خلافت. او در این کتاب غالب مباحث مربوط به عقاید شیعه را با تعصّب بسیار شدید به بحث گذاشته است. البته همین کتاب از دو جهت منبع مناسبى براى علماى شیعه به شمار مى رود: یکى از این جهت که احادیثى مثل حدیث «من کنت مولاه» و تهنیت اصحاب به امیرالمومنین (علیه السلام) را که مطابق عقاید شیعه است نقل کرده و صحت آنها را پذیرفته است. کارى که عده زیادى از علماى اهل سنت از آن اجتناب کرده اند؛ دوم اینکه نسبت هاى ناروایى از روى تعصب به عقاید شیعه دارد که از لحاظ شبهه شناسى حائز اهمیت است.

مجمع الزوائد (هیثمى)

معرفی کتاب «مجمع الزوائد (هیثمی)»

مجمع الزوائد و منبع الفوائد یکى از مهم ترین منابع حدیثى اهل سنت است که توسط ابوالحسن نورالدین على بن ابى بکر هیثمى شافعى (735ـ 807ق) تدوین و تصنیف شده است. نویسنده کتاب که از راوى شناسان و حدیث‌شناسان تراز اول اهل سنت به شمار مى رود، داراى مذهب شافعى و عقاید اشعرى بود و فقط در زمینه حدیث و ارزش گذارى احادیث موجود به تدوین و تالیف کتاب پرداخته است. او در این کتاب نیز مثل سایر کتاب‌هایش احادیث معتبر و صحیح درباره شخصیت على بن ابى طالب(علیه السلام) در زمان پیامبر، و فضائل و مناقب آن حضرت و اولاد طاهرینش را نقل کرده و از این جهت، مورد توجه دانشمندان و محققان شیعه قرار گرفته است. به ویژه اینکه احادیث مزبور را از لحاظ سند و اعتبار تاریخى ارزش گذارى کرده و بسیارى از آنها را تصحیح و تایید نموده است.
 

تشیّع، ساخته ایرانیان!

آیا تشیّع مولود ایرانیان است؟

این فرضیه ادّعایى بى دلیل است. بلکه دلایل فراوانى ریشه تشیع را عربى معرفی می کنند. مانند؛ 1- تشیع در عصر پیامبر(ص) آشکار شد که هنوز هیچ ایرانى بجز سلمان مسلمان نشده بود. 2- تمام سپاه و فرماندهان علی(ع) در سه جنگ ایشان، عرب خالص عدنانى و قحطانى بودند. 3- ایرانیان در زمان خلیفه دوم مسلمان شده بودند، تا آنکه در اواخر قرن نخست گروهى از شیعیان اشعرى به قم و کاشان کوچ کردند و بذر تشیع را در آنجا افشاندند. 4- تا اوایل قرن دهم، تسنّن در ایران رواج داشت، تا آنکه در دوره صفوى تشیّع بر ایرانیان غلبه یافت.

معرفی ابو حیان اندلسى

ابو حیان اندلسی که بود؟

محمد بن یوسف بن على بن یوسف ابن حیّان اثیر الدین ابوحیان اندلسى جیانى (654 ـ 745 ق) از بزرگان تفسیر، حدیث و ادبیات اهل سنت به شمار مى رود. او در نواحى شهر غرناطه به دنیا آمد، به شهر مالقه مهاجرت کرد، در آنجا رشد یافت، و سپس با انتقال به قاهره در آنجا ساکن شد و در همانجا وفات یافت. او همچنین به شهرهاى مختلفى از مناطق سرزمین اسلامى مثل افریقا، اندلس، اسکندریه، مصر و حجاز مسافرت کرد و از محضر بیش از چهار صد و پنجاه استاد بهره برد. تبحّر او در رشته هاى مختلف علوم به ویژه ادبیات عرب موجب شد تا او را با القابى مثل «شیخ النحاه» یا «امام النحاه»، «شیخ المحدّثین» و «رئیس العلماء» عنوان بدهند. او به گفته شاگردش صفدى پیرو مذهب شافعى بود و برخى او را حنبلى و اهل ظاهر مى دانستند. به دلیل داشتن گرایش به مذهب سلفى، عقاید اشعرى و شافعى، با فلسفه و ذوقیات (عرفان و تصوف) میانه خوبى نداشت و به رد فلسفه و تصوف مى پرداخت. او با ابن تیمیه مباحثه و مناظراتى داشت و در کتاب‌هایش بر ضد او و نظراتش مطلب نوشت. او همچنین در کتاب تفسیرخود (یعنى البحر المحیط) غالب نظرات زمخشرى معتزلى را به تمسخر گرفته و رد کرده است و میانه خوبى با عقاید اعتزال نداشته است. او در ذیل تفسیر آیات مربوط به ولایت ائمه هدى (علیهم السلام) به نفع شیعه و تایید مطالب و عقاید آنها سخن گفته است؛ مثل معناى مودّت که او آن را مختص به اهل بیت پیامبر و ائمه (علیهم السلام) مى داند. زیرا وى نسبت به حضرت على (علیه السلام) ارادت ویژه اى داشت و مخالفان آن حضرت را لعن و نفرین مى کرد و در کتاب‌های خود به فرمایشات و احادیث آن حضرت استناد و تمسک مى کرد.
 

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قالَ الصّادقُ عليه السّلام :

اَرْبَعَةُ الا فِ مَلَکٍ عِنْدَ قَبْرِ الْحُسَيْنِ عليه السّلام شُعْثٌ غُبْر ٌيَبْکُونَهُ اِلى يَوْمِ القِيامَةِ.

چهار هزار فرشته نزد قبر سيدالشهدا عليه السّلام ژوليده و غبارآلود، تا روز قيامت بر آن حضرت مى گريند.

کامل الزيارات ، ص 119