امداد 2 مطلب

نبوت، مقامی اکتسابی یا انتصابی؟

آيا مقام نبوت و امامت اکتسابی است؟ اگر چنین است، پس چگونه حضرت عيسی(ع) در بدو تولد به مقام نبوت مفتخر گردید؟ یا برخی از ائمه(ع) در سنّ کودکی به مقام امامت رسیده اند؟

اولا: خداوند با علم ازلى و مطلق خود مى دانست كه عده خاصى از بندگانش با اختيار خود بيش از ديگران و در بالاترين حد ممكن، از استعداد خود بهره بردارى مى كنند و مسير تكامل را مى پيمايند. علم خداوند به اين شايستگى و جایگاهی كه اين افراد با سير اختيارى خويش بدان مى رسيدند سبب شد كه خداوند از ميان افراد بشر آنان را برگزيند. به عبارت ديگر اعطاى این موهبت ويژه معلول شايستگى هاى آنان است. به هر حال در وجود اين بزرگان لياقت ها و استعدادهایى بوده ولى شكوفا ساختن آنها هرگز جنبه اجبارى نداشته بلكه با اختيار و اراده خودشان اين راه را پيموده اند.
ثانیا: درست است كه دوران شكوفایى عقل انسان معمولا حد و مرز خاصى دارد ولى مى دانيم هميشه در انسان ها افراد استثنایى وجود داشته اند. بنابراین چه مانعى دارد كه خداوند اين دوران را براى بعضى از بندگانش به خاطر مصالحى فشرده تر كند و در سال هاى كمترى خلاصه نمايد همان گونه كه براى سخن گفتن معمولا گذشتن يكى دو سال از تولد لازم است در حالى كه مى دانيم حضرت مسيح(ع) در همان روزهاى نخستين زبان به سخن گشود آن هم سخنى بسيار پرمحتوا كه طبق روال عادى در شأن انسان هاى بزرگسال بود.

حکمت های عدم امداد الهی در کربلا؟!

چرا خداوند در روز عاشورا امام حسین (ع) و یارانش را با امداد های غیبی یاری ننمود؟! آیا اينکه خداوند انبياء حتي پيامبر اسلام(ص) را به وسيله امداد هاي غيبي و ملائک ياري نمود، ولی امام حسين(ع) را تنها و بی ياور گذاشت، بي عدالتي نيست؟!

اولا: قرار نیست همیشه ظلم از طریق امدادهای غیبی از بین برود؛ بلکه از آنجا که خداوند جریان امور عالم را از راه جریان اسباب و مسببات قرار داده است، اصل بر این است که خود انسان ها برای مبارزه با ظلم تلاش کنند. اگر قرار باشد ظالمان را خدا نابود کند طرف مقابل آنها برای چه آفریده شده اند؟! کربلا و عاشورا نیز فرصت آزمودن مسلمانان مدعی آن جامعه بود که بیشتر آنها «رفوزه» شدند.

ثانیا: انبیاء و اولیاء بوسیله مصائب «امتحان» می شوند و به تناسب رنجی که تحمل می کنند، «ترفیع درجه» پیدا می کنند؛ «هر که در این بزم مقرب تر است *** جام بلا بیشترش می دهند».

ثالثا: اگر هر عمل ظالمانه ای، بلافاصله جزا داده شود، هیچ کس جرأتی برای بروز اراده واقعی و باطنش نخواهد داشت و با پدید آمدن حالتی شبیه به جبر، اختیار و جسارت هر کس برای انتخاب آزادانه اعمال از بین خواهد رفت و مجالِ کامل شدنِ «حجّت» روز جزا فراهم نخواهد آمد.

رابعا: روایاتی وجود دارد که نصرت ملائک الهي در کربلا به یاری امام حسين(ع) آمد ولی ایشان نپذیرفت و بين پيروزى بر دشمنانش و لقاى پروردگارش، لقاى پروردگارش را برگزيد.

خامسا: اگر امام پيروزی ظاهری از طریق معجزه را می پذیرفت، ديگر نمی توانست براي بشريت نقش «الگو» را ايفا نماید.

قرآن و تفسیر نمونه
مفاتیح نوین
نهج البلاغه
پاسخگویی آنلاین به مسائل شرعی و اعتقادی
آیین رحمت، معارف اسلامی و پاسخ به شبهات اعتقادی
احکام شرعی و مسائل فقهی
کتابخانه مکارم الآثار
خبرگزاری رسمی دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی
مدرس، دروس خارج فقه و اصول و اخلاق و تفسیر
تصاویر
ویدئوها و محتوای بصری
پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی مدظله العالی
انتشارات امام علی علیه السلام
زائرسرای امام باقر و امام صادق علیه السلام مشهد مقدس
کودک و نوجوان
آثارخانه فقاهت

قالَ الرّضا عليه السّلام :

مَنْ جَلَسَ مَجْلِساً يُحْيى فيهِ اَمْرُنا لَمْ يَمُتْ قَلْبُهُ يَوْمَ تَمُوتُ الْقُلُوبُ.

هر کس در مجلسى بنشيند که در آن ، امر (و خطّ و مرام ما) احيا مى شود، دلش در روزى که دلها مى ميرند، نمى ميرد.

بحارالانوار، ج 44، ص 278