شبهه در «اعتبار سندی» نهج البلاغه و «انتساب مضامین» آن به امیرالمؤمنین(ع)

آیا درست است که روایات نهج البلاغه سند ندارد؟! آیا مضامین این کتاب می تواند از علی ابن ابی طالب باشد، در حالی که: در آن به صحابه رسول خدا(ص) توهین شده؛ دارای اصطلاحات فلسفی است؛ خطبه های طولانی دارد؛ متون بسیار مسجّع دارد؟!

1. تحقیقات پژوهشگران تاریخ و حدیث نشان می دهد که نصوص نهج البلاغه در کتب و منابع حدیثی نویسندگانی از شیعه و اهل سنت که پیش از تولد سید رضی نگاشته شده اند، وجود دارد.
2. اکثریت قریب به اتفاق مطالب نهج البلاغه مستدل و یا در خور استدلال هاى منطقى است و نیازى به سلسله اسناد به عنوان مباحث تعبدى وجود ندارد.
3. سید رضی هنگام جمع آوری بیانات حضرت، بنا بر گزینش و اختصار داشته است؛ لذا اسناد روایات را ذکر نکرده است.
4. محتوای نهج البلاغه، آن قدر بلند و عمیق و والاست که گواهى مى دهد تنها از مصدری «عالی» چون فکر پیامبر(ص) یا امام معصومى تراوش کرده است.
5. عالمان و ادبای اهل سنّت مثل ابن ابی الحدید و ابن الخشاب انتساب مضامین آن را بنا بر تجمیع شواهد سندی حداقلی با شواهد مضمونی(وحدت اسلوب ادبی آن)، به حضرت علی(ع) قبول دارند.
6. چرا باید سیّد رضی و یا هر کس دیگری افتخاری بس بزرگ را که می توانست با آن بر تمام سخنرانان و شیواسخنان برتری یابد به دیگری نسبت دهد؟!
7. شواهد قرآنی نشان از آن دارد که که همه صحابه عادل نبودند و مخدوش سازی اعتبار و اصالت نهج البلاغه با تمسک به ادعای «عدالت برای همه صحابه» تا چه اندازه سست است.
8. سخنان مسجع در سخنان رسول خدا(ص) و خلفا و صحابه ديگر نيز يافت می شود.
9. اهل بلاغت تصریح می کنند که بلاغت در واقع چیزی جز مطابقت مقال با مقتضای حال و شرایط پیرامونی آن نیست و اگر لازم باشد خطبه ها باید طولانی باشند.
10. آن حضرت در بند استفاده از کلمات و اصطلاحات فلسفی خاص نبوده اند و مراد آن حضرت معنای لغوی آن واژه ها بوده نه معنای مصطلح فلسفی.

توصیف «مالک اشتر» در نامه 38 نهج البلاغه

امام علی(عليه السلام) در نامه 38 نهج البلاغه، چه اوصافی را برای «مالک اشتر» بیان می کنند؟

امام علی(ع) در نامه 38 نهج البلاغه درباره مالك اشتر به مردم «مصر» می فرماید: «کسی از بندگان خدا را به سوى شما فرستادم که به هنگام خوف، خواب به چشم راه نمى دهد، از دشمن نمى ترسد و به او پشت نمى كند و در برابر بدكاران از آتش سوزنده تر است. به سخنش گوش كنيد و فرمانش را وقتی مطابق حق است اطاعت كنيد؛ او شمشيرى از شمشيرهاى خداست كه نه كُند مى شود و نه ضربه اش بى اثر؛ هيچ اقدامی جز به فرمان من انجام نمی دهد. من با اینکار شما را بر خود مقدم داشتم، زيرا او نسبت به شما خيرخواه و با دشمنانتان سخت گير است».

استدلال عمار به حدیث غدیر

عمار چگونه به حدیث غدیر علیه عمرو عاص استدلال نموده است؟

عمار یاسر در جنگ صفین و در خطابه ای طولانی که برای عمروعاص می خواند حدیث غدیر را یادآور شد.
نصر بن مزاحم کوفى  در کتاب «صفّین» در حدیثى طولانى از عمّار یاسر خطاب به عمرو عاص در جنگ صفّین روایت کرده است: پیامبر مرا به جنگ با ناکثین فرمان داده است و این کار را کردم  و... اى أبتر!  آیا نمى دانى که رسول خدا(ص) درباره على(ع) فرموده است: «من کنتُ مولاه فعلىّ مولاه، أللّهمّ والِ من والاه، و عاد من عاداه»؛ و من عبد خدا و پیامبر و على هستم و براى تو مولایى نیست.

وصایت امیرالمؤمنین(ع) در کتب امت هاى گذشته

آیا در کتب امت هاى گذشته اشاره اى به وصي پيامبر(صلي الله عليه و آله) شده است؟

امام على(ع) حتى در کتب امت هاى پیشین به عنوان «وصى رسول خاتم» معروف بوده؛ نصر بن مزاحم و خطیب بغدادى نقل کرده اند که على(ع) در مسیرش به صفّین، بر لشکرش عطش شدیدى وارد شد. حضرت آن ها را بر بالاى صخره اى آورد و سنگى را از جا کند، از زیر سنگ آب جارى شد و لشکر از آن سیراب شدند. نزدیک آن صخره دیر راهبى قرار داشت. او که از جریان مطلع شد نزد حضرت آمده، عرض کرد: این دیر به خاطر این آب ساخته شده و مطابق آنچه که در کتاب هاى ما آمده، سنگ روى این آب را به جز نبى یا وصى نبى برنخواهد داشت.

برخورد امام علی(ع) با تارکان «جهاد»

امام علی(علیه السلام) در خطبه 212 نهج البلاغه، در تبیین مجازات سرباز زنندگان از «جهاد» چه می فرمایند؟

امام(ع) در برابر خداوند، از كسانى كه از شركت در جهاد سرباز مى زنند شکایت می کند و می فرماید: «خداوندا هر يك از بندگانت گفتار عادلانه و دور از ستم و اصلاح كننده ما را در امر دين و دنيا بشنود و پس از شنيدن، از يارى آيين تو سرباز زند، ما تو را ضدّ او به شهادت مى طلبيم، اى كسى كه بزرگ ترين شاهدانى! و تمام آنها را كه در زمين و آسمانهايت سكونت بخشيده اى، به عنوان گواه ضدّ او مى آوريم، ولى با اين حال مى دانيم كه ما را از يارى او بى نياز مى سازى و او را به گناهش كيفر خواهى داد».

عکس العمل امام علی(ع) به بستن آب توسط معاویه

عکس العمل امام علی(عليه السلام) بعد از بسته شدن آب بر لشکریانش توسط معاویه چه بود؟

وقتی لشكر معاويه، آب را به روي سپاه امام علی(ع) بست. امام(ع) پيكی نزد معاويه فرستاد و فرمود: «ما قبل از اتمام حجّت مايل نيستيم با شما جنگ را آغاز كنيم. شريعه را رها كن و آب را آزاد بگذار تا در آنچه ميان ما و شما است بنگريم [گفتگو کنیم و بر اساس آگاهی تصمیم بگیریم]»؛ اما معاويه نپذیرفت. امام(ع) نیز فرمان جنگ صادر كرد و در زمانی کوتاه، بر شريعه مسلط شد. سپس جوانمردانه دستور داد تا راه بردن آب براي دشمن باز شود. این کار موجب تقویت روحیه سپاه امام(ع) و احساس ضعف و شرمندگی در دشمن شد.

ظاهر شدن آب به برکت وجود على(ع)

واقعه ظاهر شدن آب به برکت وجود على(علیه السلام) چگونه نقل شده است؟

نصر بن مزاحم نقل می کند: ما در صفین همراه على(ع) بودیم به نزدیک کوفه که رسیدیم، لشگر تشنه شدند ولی آبی نداشتیم. پس على(ع) ما را به کنار تخته سنگى بزرگ و محکم آورد و فرمان داد آن را ازجا بکنیم، آنگاه آبى خارج شد و مردم نوشیدند و سیراب شدند. سپس دستور داد آن تخته سنگ را در جاى خود قرار دهیم. ساعتی بعد از آن، هرچه در طلب صخره بر آمدیم، پیدایش نکردیم. وقتى از صاحب دیری که آنجا بود سوال کردیم گفت: این دیر بنا نشده مگر با همان آب و آن آب را کسى خارج نمى کند مگر پیامبر یا وصىّ پیامبر.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قالَ الصّادقُ عليه السّلام :

کُلُّ الْجَزَعِ وَ الْبُکاءِ مَکْرُوهٌ سِوَى الْجَزَعُ وَ الْبُکاءُ عَلَى الحُسَينِ عليه السّلام

هر ناليدن و گريه اى مکروه است ، مگر ناله و گريه بر حسين عليه السّلام .

بحارالانوار، ج 45، ص 313