ترك اولى 2 مطلب

منظور از گناهان گذشته و آينده پيامبر اسلام در آيه «لِيَغْفِرَ لَكَ اللَّهُ ما تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَ ما تَأَخَّرَ»؟!

منظور از گناهان گذشته و آينده پيامبر اسلام در آيه «لِيَغْفِرَ لَكَ اللَّهُ ما تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَ ما تَأَخَّرَ» چیست؟!

 اين گناهان، گناهان واقعى نبود، بلكه گناهانى بود پندارى در افكار و باور مشرکان. اگر رابطه آمرزش اين گناهان را با مساله «فتح حديبيه» در نظر بگيريم، مطلب كاملا روشن است. مشركان مكه، چه قبل از هجرت و چه بعد از آن، ذهنيات نادرستى در باره اسلام و شخص پيامبر (ص) داشتند كه پيروزيهاى بعد بر همه آنها خط بطلان كشيد. مراد از اين گناهان، تمام نسبت هاى ناروا و گناهانى است كه مشرکان به زعم خود در «گذشته» و «آينده» به پيغمبر اكرم نسبت مى دادند. اگر اين پيروزى بزرگ نصيب نشده بود، تمام اين گناهان را قطعى مى پنداشتند، ولى با حصول اين پيروزى هم نسبت هاى نارواى گذشته برچيده شد، و هم آنچه ممكن بود در آينده نسبت دهند.

«معصوم» بودن امامان(ع) با وجود اعتراف ایشان به خطا و گناه!

با توجه به این که حضرات ائمه(علیهم السلام) در دعاهايشان از خداوند طلب عفو و بخشش از گناه مي كردند، چگونه مي توان آنها را «معصوم» دانست؟

گاهی ائمه(ع) به عنوان سرمشق مردم سخن گفته اند و گفته هايشان جنبه تعليمى داشته است و گاهي هم براي اين بوده كه بگويند ما بدون تكيه بر لطف خداوند از خود چيزى نداريم و اين مواهب او است كه ما را معصوم مى دارد. ضمن اینکه گناهان ایشان از نوع «ترك اولى» است؛ به معنی انجام فعل مباح و حتى مستحب در برابر كارى مستحب تر از آن، نه ترك واجب يا انجام گناه يا مكروه.

قرآن و تفسیر نمونه
مفاتیح نوین
نهج البلاغه
پاسخگویی آنلاین به مسائل شرعی و اعتقادی
آیین رحمت، معارف اسلامی و پاسخ به شبهات اعتقادی
احکام شرعی و مسائل فقهی
کتابخانه مکارم الآثار
خبرگزاری رسمی دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی
مدرس، دروس خارج فقه و اصول و اخلاق و تفسیر
تصاویر
ویدئوها و محتوای بصری
پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی مدظله العالی
انتشارات امام علی علیه السلام
زائرسرای امام باقر و امام صادق علیه السلام مشهد مقدس
کودک و نوجوان
آثارخانه فقاهت

رسول الله(صلى الله عليه وآله)

ألاَ مَن ظَلَمَ أجِيراً اُجْرتَهُ فلَعنةُ اللهِ علَيهِ

هان! نفرين خدا بر کسى که مزد مزدبَرى را کامل نپردازد

ميزان الحکمه، جلد 1، ص 38