پاسخ اجمالی:
سوءظنّ و بدبینی به مردم، هم آثار سوء فردی دارد و هم آثار سوء اجتماعی؛ آثاری چون: 1. از ميان رفتن «اعتماد» كه مهمترين سرمايه جامعه. 2. سوءظنّ آرامش جامعه را بر هم مى زند. 3. شخصی که دچار سوءظنّ می گردد، در بسيارى از موارد به دنبال سوءظنّ خود حركت مى كند و حادثه مى آفريند و گاه خون ريزى می کند. 4. سوءظنّ سبب مى شود كه انسان به سرعت دوستان خود را از دست بدهد. 5. سوء ظنّ موجب عدم درك صحيح اجتماعى است. 6. سوء ظنّ، محبت و دوستى را خاموش و نفاق و دو رويى را در ميان دوستان پرورش مى دهد.
پاسخ تفصیلی:
سوءظنّ و بدبینی به مردم، هم آثار سوء فردی دارد و هم آثار سوء اجتماعی. برخی از این آثار عبارتاند از:
الف: از ميان رفتن «اعتماد» كه مهمترين سرمايه جامعه است به خاطر گسترش سوءظنّ از مهم ترين آثار سوء اين رذيله اخلاقى است. در جامعهاى كه بى اعتمادى حكمفرما است، همدلى، همكارى و تعاون وجود ندارد و آثار و بركات زندگى دسته جمعى از ميان مى رود.
در حديثى از امام على عليه السلام مى خوانيم: «مَنْ سَائَتْ ظُنُونُهُ، اعْتَقَدَ الْخِيَانَةَ بِمَنْ لَا يَخُونُهُ؛[1] كسى كه بدگمان باشد نسبت، به كسى كه به او خيانتى نكرده بدبين مى شود و او را خائن مى پندارد».
ب: سوءظنّ آرامش جامعه را بر هم مى زند همان گونه كه آرامش روح صاحبان اين رذيله اخلاقى را بر هم مى زند. كسى كه سوءظنّ دارد از همه وحشت دارد و گاه تصور مى كند كه همه بر ضد او گام بر مى دارند و دائما بايد حالت دفاعى به خود بگيرد.
در حدیثی از امام علی علیه السلام می خوانیم: «مَنْ لَمْ يُحْسِنْ ظَنَّهُ، اسْتَوْحَشَ مِنْ كُلِ أَحَدٍ؛[2] شخص بدگمان از همه مى ترسد».
ج: شخصی که دچار سوءظنّ می گردد، در بسيارى از موارد به دنبال سوءظنّ خود حركت مى كند و حادثه مى آفريند و کارش گاه حتى به خون ريزى منتهى مى شود. مخصوصا در مواردى كه افراد، سوءظنّى به نواميس خود پيدا كنند، يا گمان كنند كه ديگران در پى اموال يا نواميس آنها هستند، به گونه اى كه مى توان گفت عامل اصلّى بسيارى از پرونده هاى جنايى سوءظنّ هاى بي جا است كه بى گناهان را هدف گيرى كرده است.
د: سوءظنّ در واقع يك ظلم آشكار است. چراكه شخص مبتلا به سوءظنّ افراد بى گناه را در منطقه فكر خود هدف انواع تيرهاى تهمت قرار مى دهد و اگر آثار عملى بر آن بار كند، مرتكب ظلم هاى بيشتر مى شود.
هـ: سوءظنّ سبب مى شود كه انسان به سرعت دوستان خود را از دست بدهد. حتى نزديكانش او را تنها بگذارند و اين وحشتناك ترين غربت است. چراكه هيچ انسان با شخصيتى حاضر نمى شود با كسى معاشرت كند كه اعمال نيك او را با بدگمانى تفسير كند و او را به هر كار خلافى متهم سازد.
و: سوءظنّ چون يك تفكر انحرافى است، تدريجا در ساير افكار انسان نيز اثر مى گذارد و تحليل هاى او نيز از حوادث نادرست مى شود و از رسيدن به واقعيت ها كه زمينه پيشرفت و موفقيت است باز مى ماند.[3]
ز: سوء ظنّ موجب عدم درك صحيح اجتماعى است. زيرا كسانى كه گرفتار چنين حالتى هستند و با چشم بدبينى به همهچيز مى نگرند در تشخيص وضع اشخاص، حوادث و رويدادها و علل و انگيزه واقعى فعاليت هايى كه در صحنه اجتماع روى مى دهد، گرفتار اشتباهات فراوانى مى شوند و در يك جهان خيالى برخلاف آنچه در واقع وجود دارد زندگى مى كنند. همين «عدم درك صحيح واقعيات» مسلمّا سبب عقب ماندگى، عدم بهره بردارى از فرصت ها و از افراد با ارزش و درماندگى در برابر حوادث خواهد گرديد.
ح: سوء ظنّ، محبت و دوستى را خاموش و نفاق و دو رويى را در ميان دوستان پرورش مى دهد. زيرا چنين كسى در ظاهر ناچار است تظاهر به دوستى با رفقاى خود كند، در حالى كه در باطن چنين نيست و نسبت به آنها بدبين است و همين طرز رفتار موجب پرورش روح نفاق و دو رويى در او خواهد گرديد.[4]
جالب توجّه اينكه خداوند متعال در آیه ۴ سوره منافقون ضمن بيان حالات منافقين، موضوع سوءظنّ و بدبينى را يكى از صفات آنهاست برشمرده و مى فرمايد: آنها چنان گرفتار سوءظنّ هستند كه: «يَحْسَبُونَ كُلَّ صَيْحَةٍ عَلَيْهِمْ؛ هر فريادى از هر جا بلند شود، آن را بر ضدّ خود مى پندارند». يكى از عذاب هاى دنيوى آنها هم همين است.
پيامدهاى سوءظنّ به خدا
سوءظنّ به پروردگار و بدبينى نسبت به وعده هاى الهى، آثار مخربى در بنيان «ايمان» و عقائد انسان دارد و انسان را از خدا دور مى سازد. سوءظنّ به وعدههاى الهى سبب فساد «عبادت» مى گردد، چراكه «روح اخلاص» را در انسان مى ميراند. نكته ديگر اينكه سوءظنّ به وعده هاى الهى انسان را در برابر حوادث سخت و پيچيده سست و ناتوان مى كند. سوءظنّ به خدا، انسان را از عنايات الهى محروم مى كند؛ زيرا خداوند با هركس مطابق حسن ظنّ و سوءظنّ او عمل مى نمايد. اگر انسان، طالب آرامش و استقامت و ايستادگى و جلب عنايات پروردگار و ايمان خالص است، بايد نسبت به خداوند و وعده هاى او حسن ظنّ داشته باشد.[5]
منابع:
1. اخلاق در قرآن
2. زندگى در پرتو اخلاق
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.