منظور از گناهان گذشته و آينده پيامبر اسلام در آيه «لِيَغْفِرَ لَكَ اللَّهُ ما تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَ ما تَأَخَّرَ»؟!

منظور از گناهان گذشته و آينده پيامبر اسلام در آيه «لِيَغْفِرَ لَكَ اللَّهُ ما تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَ ما تَأَخَّرَ» چیست؟!

 اين گناهان، گناهان واقعى نبود، بلكه گناهانى بود پندارى در افكار و باور مشرکان. اگر رابطه آمرزش اين گناهان را با مساله «فتح حديبيه» در نظر بگيريم، مطلب كاملا روشن است. مشركان مكه، چه قبل از هجرت و چه بعد از آن، ذهنيات نادرستى در باره اسلام و شخص پيامبر (ص) داشتند كه پيروزيهاى بعد بر همه آنها خط بطلان كشيد. مراد از اين گناهان، تمام نسبت هاى ناروا و گناهانى است كه مشرکان به زعم خود در «گذشته» و «آينده» به پيغمبر اكرم نسبت مى دادند. اگر اين پيروزى بزرگ نصيب نشده بود، تمام اين گناهان را قطعى مى پنداشتند، ولى با حصول اين پيروزى هم نسبت هاى نارواى گذشته برچيده شد، و هم آنچه ممكن بود در آينده نسبت دهند.

عصمت انبیاء و حکمت استغفار آنها؟!

در برخی از آیات قرآن، از استغفار و طلب آمرزش انبیاء خبر داده شده است؛ مثل استغفار حضرت نوح(ع)، حضرت داود(ع) و حضرت سلیمان(ع). همچنین خداوند به پیامبر اسلام(ص) در سوره نصر دستور استغفار می دهد: «فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَاسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ كَانَ تَوَّابًا». آیا این موارد با عصمت انبیاء سازگار است؟!

دقت در این آیات نشان می دهد که این تعابیر مربوط به «ترک اولی» هایی هستند که از سوی پیامبرانی چون داود(ع)، سلیمان(ع) و نوح(ع) سر زده است که به هیچ وچه به معنای معصیت نیست. ترک اولی داود(ع) این بود که در قضاوت بین دو شخص عجله کرد و با شنیدن صحبت های یک طرف دعوا، اقدام به صدور حکم کرد. ترک اولی داود(ع) نیز آن بود که بدون اینکه «إن شاء الله» بگوید، با خود اندیشید که حتما صاحب فرزندانی برومند برای نیل به اهدافش خواهد شد. درباره نوح(ع) هم باید گفت ترک اولی از این جهت راجع به آن حضرت مصداق می یابد که هنگام درگرفتن طوفان، بدون اطلاع از باورهای کفرآمیز فرزند خود، از خداوند متعال طلب نجات او را کرد. دستور الهی به استغفار پیامبر اسلام نیز نوعی درس و سرمشق برای همه مسلمانان و مومنان جهت اجتناب از غرور و ایمان به وعده های الهی و موارد دیگر بوده و هیچ منافاتی با موضوع عصمت انبیاء ندارد.

نگاهي به افسانه «آيات شيطانى» يا «غرانيق»

ماجرای افسانه «آيات شيطانى» يا همان افسانه «غرانيق» چيست؟

داستان «غرانيق» از اين قرار بود كه پيامبر(ص) هنگام تلاوت آيات سوره نجم، وقتى به آيه «اَفَرَأَيْتُمُ اللاّتَ وَ الْعُزّى و مَناةَ الثالِثَةَ الاُخْرَى» رسيد شيطان، اين دو جمله را بر زبان پيامبر(ص) جارى ساخت: «تِلْكَ الْغَرانِيْقُ الْعُلَى وَ اَنَّ شَفاعَتَهُنَّ لَتُرْتَجَى!»؛ چيزى نگذشت كه جبرئيل نازل شد و اين دو جمله را تكذيب كرد و جعلي دانست. اين داستان به خاطر آن كه در صحاح سته و منابع اهل بيت(ع) نيامده است و تنها در بعضى از منابع دست دوم اهل سنّت آمده مجعول است و اعتباري ندارد.

منافات روایات «سهوالنبی» با عصمت و علم غیب پیامبر اسلام (ص)!

آیا روایات «سهو النبی» با علم غیب پیامبر منافات ندارند؟! در برخي از این روایات نقل شده است كه پیامبر اسلام(ص) نماز چهار ركعتي را دو ركعت خواند و سلام داد، يا اينكه نماز چهار ركعتي را پنج ركعت خوانده است!

روایات سهوالنبی با «ادله عقلی» مبنی بر عصمت ایشان از هر گونه خطا سازگاری ندارد، چرا که بدون عصمت کامل و همه جانبه: «جلب اعتماد» مردم و اتمام حجت بر آنها ممکن نیست؛ «نقض غرض» پیش می آید و الگوگیری، اطاعت و در نتیجه هدایت مردم محقق نخواهد شد؛ اجتماع ضدين لازم مى آيد؛ اغراى به جهل و تشويق به خطا از طرف خدا پیش می آید که از ذات باری تعالی قبیح است.
این روایات طبق «معیار های علم حدیث» نیز مورد پذیرش قرار نمی گیرد، چرا که: این روایات خبر واحد هستند و در مسائل اعتقادی حجت نیستند؛ در متن این روایات تناقض وجود دارد و نمی توان آنها را پذیرفت؛ در مقابل این روایات عمومات و رواياتي وجود دارد كه وقوع هر گونه سهو و نسياني را از پيامبر نفی می كند.

شبهه «افسانه غرانيق» یا «آیات شیطانی»

ماجرای «افسانه غرانيق» یا «آیات شیطانی» چه بود و چگونه می توان به این شبهه پاسخ گفت؟

«افسانه غرانيق» اين بود كه: پيامبر(ص) پيوسته آرزو داشت ميان او و قريش هم بستگى صورت گيرد، در يكى از روزها كه كنار كعبه نشسته بود؛ آیات سوره «نجم» بر وى نازل شد و شيطان، جملاتی را به آيات اضافه كرد، كه بتها را توصیف كرده و اميد شفاعت آنها را نويد مى داد. اما اولا علماى اسلام، این افسانه را خُرافه دانسته اند. ثانیا جعل كننده اين افسانه ناشيانه عمل كرده؛ زيرا آيات اوليه سوره نجم بر عدم ضلالت و اغواء و نطق از روى هوى براى پيامبر(ص) تأكيد كرده و ...

«غرانیق» افسانه یا واقعیت؟!

ماجرای غرانیق چیست؟ اگر این ماجرا واقعیت دارد، چگونه با مصونیت پیامبران از تلقینات شیطانی سازگار است؟

مشرکان بتهاى لات و عزى و منات را «غرانيق» مى دانستند و نقل شده پيامبر(ص) وقتی به آيه «أفرَأيتُم اللّاتَ وَالعُزَّى» رسید بر آن افزود: «تِلكَ الغرانيق العُلى‏ و إن شَفاعتهُن لتُرتجى‏»!
اما این داستان جعلی است، زیرا:
1. در آیات بعد بت پرستی شدیدا مذمت شده و در ابتدای سوره همه سخنان پیامبر وحی دانسته شده.
2. پیامبر پیوسته با بت پرستی مبارزه کردند و چنین نسبتی به ایشان نادرست است.
3. پیامبران مطلقا از القاء شیطان معصومند.
4. این داستان در منابع حدیثی نیامده و محققان و مفسران شیعه و سنی آن را جعلی دانسته اند.

مسأله «سهو النّبى»

منظور از «سهو النّبى» که در برخى از روایات وارد شده است چیست؟

قائلین به جواز سهو مى گویند: پیامبر(ص) داراى برخى حالات اختصاصى و برخى حالات مشترک با مکلفان دیگر است. در آنچه به او اختصاص دارد که همان تبلیغ احکام الهى است، سهو جایز نیست؛ ولى در امور مشترک، مانند عبادات سهو بر او جایز است. ولى سهو پیامبر(ص) با سهو انسان هاى دیگر در این موارد یکسان نیست، زیرا سهو انسان هاى دیگر از نفوذ و سیطره ى شیطان بر انسان ناشى مى گردد، ولى سهو پیامبر و دیگر معصومان از اراده و مشیت الهى است. آنچه در مورد معصومان است «انساء الله» است نه «انساء الشیطان».

انگیزه پیامبر اسلام(ص) در ازدواج با عایشه 6- 9 ساله؟

آیا درست است که پیامبر اسلام در 6-9 سالگی عایشه با او ازدواج کرده است؟!

اولا: امروزه با تحقیقات دقیق تر تاریخی مشخص شده عایشه هنگام ازدواج با پیامبر اکرم(ص) نه دختری شش و یا نه ساله بوده که حتی حدود 19 ساله بوده است. ثانیا: تاریخ اسلام نشان می دهد تعدد ازدواج های پیامبر(ص) براى حل مشكلات اجتماعى و سياسى آن دوره بوده و ازدواج با عایشه نیز به همین دلیل بوده است. ثالثا: كسى كه به مدعای برخی منابع تاریخی در 25 سالگى با زن بيوه چهل ساله اى ازدواج مى كند و تا 53 سالگى تنها به او قناعت مى نمايد و در اوج قدرت بسیاری از همسرانش زنان بيوه بودند، نمی تواند در ازدواج با دختری جوان دنبال امور سخیف باشد.

گمراهی و نا آگاهی پيامبر اسلام از ايمان، قبل از نزول قرآن!

قرآن در آيه 52 سوره شوری و آيه 7 سوره ضحی، پيامبر اسلام را قبل از نزول قرآن ناآگاه از ايمان و گمراه معرفی می کند. با توجّه به صراحت اين آيات چرا مسلمانان - خصوصا شيعيان - اصرار دارند که پيامبرشان از کودکی معصوم و موحّد بود؟!

اين آيات در کنار آياتی که دلالت بر عصمت دارند، هرگز به معنی گمراهي و جهل ايمانی نخواهد بود؛ بلکه به معنی ناآگاهی از قرآن و شریعت اسلام و تفاصیل آن می باشد. آیات و روایات فراوانی وجود دارد که بر عصمت انبیاء دلالت دارند. از نظر عقلی هم پیامبران به خاطر علمی که بر عواقب اعمال زشت دارند، محال است آن اعمال از آنها سرزند.

قضا شدن نماز (مهمترین عبادت اسلام) توسط پیامبر آن!

در روایات شیعی و سنّی آمده است که نماز پیامبر اسلام قضا می شد؛ آیا ممکن است مهمترین عبادت اسلام توسط پیامبر آن قضا شده باشد؟!

قضیه قضا شدن نماز صبح پیامبر بین اهل سنت شهرت دارد؛ اما شیعه در این قضیه اتفاق نظر ندارد. روایاتی که با این امر تعارض دارد، مثل روایت: «قلب پیامبر(ص) نمی خوابد» توسط شیعه و سنی نقل شده است؛ لذا برخی از علمای شیعه این جریان را به دلیل قطعی نبودن سند و یا جعل و یا احتمال خطای راویان و یا به جهت تقیه و یا مخالفت با ادله قطعی دیگر، رد کرده اند. برخی نیز این جریان را تابع مصالح و رحمت براي مردم دانسته اند. همه علما متفق اند كه با فرض وجود چنین روایتی فقط همين یک نماز از پيامبر قضا شده است.

قرآن و تفسیر نمونه
مفاتیح نوین
نهج البلاغه
پاسخگویی آنلاین به مسائل شرعی و اعتقادی
آیین رحمت، معارف اسلامی و پاسخ به شبهات اعتقادی
احکام شرعی و مسائل فقهی
کتابخانه مکارم الآثار
خبرگزاری رسمی دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی
مدرس، دروس خارج فقه و اصول و اخلاق و تفسیر
تصاویر
ویدئوها و محتوای بصری
پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی مدظله العالی
انتشارات امام علی علیه السلام
زائرسرای امام باقر و امام صادق علیه السلام مشهد مقدس
کودک و نوجوان
آثارخانه فقاهت

قال الصادق (عليه السلام) :

إِنَّ ضَيْفَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ رَجُلٌ حَجَّ وَ اعْتَمَرَ فَهُوَ ضَيْفُ اللَّهِ حَتَّى يَرْجِعَ إِلَى مَنْزِلِهِ.

مردى که حج يا عمره انجام دهد ميهمان خدا است و تا زمانى که به منزل خود بازگردد در اين ميهمانى قرار دارد

وسائل الشيعه: 14/586