منافات دعا با عقیده به سرنوشت مشخص در علم و قضا و قدر الهی!

وقتی ما معتقد باشیم که سرنوشت انسانها در علم و قضا و قدر الهی مشخص شده، دعا کردن چه فایده ای دارد؟!

اولا: منظور از قضا و قدر اين است كه هر پدیده و هر حادثه ای در عالم «علت» و «اندازه اى» دارد و چيزى بدون علت و اندازه معیّن بوجود نمى‏ آيد. بر این اساس سرنوشت انسان نیز بر اساس اسباب و عللی محقّق می گردد که «دعا کردن» از جمله این اسباب است. به عبارتی دیگر دعا يكی از علل اين جهان است كه در سرنوشت انسان مؤثر است.
ثانیا: علم خدا نیز منافاتی با دعا کردن ندارد، زیرا در علم خدا حوادث عالم بر اساس «تحقّق علل و عوامل» محقّق می شود و «دعا» هم يكي از عوامل موثّر است. ما باید برای تحقّق خواسته های خود از هر تلاشی دریغ نکنیم و یکی از امور موثّر برای اجابت حوائج دعا است.
ثالثا: اگر برآوردن برخی از حوائج ما منوط به «دعا» شده است، بخاطر اثرات مثبتی می باشد که در دعا کردن وجود دارد؛ مثل: بهره مندی از عنصر توکّل، کسب امید و تقویت اراده، کسب خود آگاهی، پیروزی بر اضطراب ها، غفلت زدایی، هم بستگی اجتماعی، بهره گیری از آموزه های اخلاقی و معرفتی و ... .

ضرورت دعا، با وجود علم الهی به نیازهای ما؟!

اگر خداوند نيازها و حوائج ما را مي داند، پس چرا بايد دعا كنيم؟! آیا دعا کردن در پیشگاه خداوند کار بیهوده ای نیست؟! با این حال چرا در بسیاری از متون دینی برای دعا جایگاه و اهمیّت زیادی ذکر شده است؟!

اولا: برطرف شدن همه نیازهای ما متوقّف بر دعا نمی باشد، بلکه بسیاری از نیازهای ما با فضل و رحمت الهی در اختیار ما گذاشته شده است.
ثانیا: علم خدا منافاتی با دعای انسان ندارد؛ زیرا در علم خدا حوادث عالم بر اساس تحقّق اسباب و علل محقّق می شود که دعا هم يكی از عوامل موثّر است.
ثالثا: دعا برای ارتباط با خدا و جلب عنایت اوست و حاجت خواستن در رتبه بعد است. خدا از بندگانش خواسته تا با او ارتباط یابند و در مسیر بندگی او ثابت قدم بمانند.
رابعا: دعا آثار و برکاتی دارد که انجام آن را مطلوب و ضروری  می نماید و نوعا خود این آثار نیز مقدّمات اجابت را فراهم می کنند.

منافات دعا کردن با حکمت و مصلحت الهی!

وقتی که شما معتقد باشید تمام امور و وقایع جهان بر اساس حکمت و مصلحت الهی مقدّر می شود، دعا کردن چه ضرورتی دارد؟! آنچه اتفاق خواهد افتاد بر اساس حکمت و مصلحت الهی خواهد بود و شاید خواسته شما در این محدوه قرار نگیرد!

اولا: دعا کردن دستوری است که خدای حکیم داده است و حُکم خدای حکیم منافاتی با حکمت او ندارد.  ثانیا: دستور به دعا فقط برای اجابت نیست؛ حکمت اصلی دعا ارتباط با خداست.  ثالثا: دعا خود در «سلسله اسباب» حکمت و مصلحت الهی قرار دارد. خداوند به همان دليل كه حكيم است، مواهب او نسبت مستقيمى با شايستگى ها و لياقت هاى افراد دارد؛ دعا كنندگان واقعى با رفتن به در خانه خدا ميزان اين شايستگى را در خود بالا مى برند.  رابعا: توجه به اثرات و برکات دعا نشان می دهد که این آموزه دینی به هیچ وجه موضوعی بی ثمر نیست و به خاطر این آثار و برکات امری «راجح» و قابل اعتناء می باشد.

قرآن و تفسیر نمونه
مفاتیح نوین
نهج البلاغه
پاسخگویی آنلاین به مسائل شرعی و اعتقادی
آیین رحمت، معارف اسلامی و پاسخ به شبهات اعتقادی
احکام شرعی و مسائل فقهی
کتابخانه مکارم الآثار
خبرگزاری رسمی دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی
مدرس، دروس خارج فقه و اصول و اخلاق و تفسیر
تصاویر
ویدئوها و محتوای بصری
پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی مدظله العالی
انتشارات امام علی علیه السلام
زائرسرای امام باقر و امام صادق علیه السلام مشهد مقدس
کودک و نوجوان
آثارخانه فقاهت

الإمامُ عليٌّ(عليه السلام)

مَن آثَرَ على نفسِهِ بالَغَ في المُروّةِ

هر که ايثار کند، در مردانگى و رادمنشى چيزى فرو نگذاشته است

ميزان الحکمه، جلد 1، ص 26