توحيد 178 مطلب

مفهوم دعا در قرآن؛ پاسخ به شبهات وهابيت

دعا در قرآن به چه معنی است؟ آيا هر كس پيامبر (ص) يا يكى از صالحان و اولياء الله را بخواند، مشرك و كافر است؟!

واژه دعا در قرآن به معانى مختلفى آمده است: 1. دعا به معنى «عبادت»، مانند آيه 18 سوره جن «فَلا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَداً». هر مسلمانى مى‏ داند «دعا» به اين معنى، مخصوص خدا است. 2. دعا به معنى «فراخواندن» به سوى چيزى، مانند آنچه در مورد پيامبر اسلام (ص) آمده است كه خداوند مى‏ فرمايد: «ادْعُ إِلى‏ سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ». بديهى است اين دعا و فراخوانى عين ايمان مى‏ باشد.

3. دعا به معنى «تقاضاى حاجت» كه گاه از طريق عادى است، مانند «وَ لا يَأْبَ الشُّهَداءُ إِذا ما دُعُوا؛  هنگامى كه از «شهود» دعوت براى اداى شهادت شود، نبايد امتناع كنند». اين فراخوانى در امور عادى است و به يقين اگر كسى آن را انجام دهد، كافر نمى‏ شود. گاه از طرق غير عادى است كه اين بر دو قسم است: گاه با اعتقاد استقلال غير خدا در تأثير است، که اين قسم شرك است؛ زيرا مستقلّ در تأثير، تنها خداست. امّا درقسم دوّم در حالی که دعا کننده مسبّب الاسباب را خدا مى‏ داند، ولى با توسّل به اولياء اللَّه از آنها مى‏ خواهد كه نزد خدا براى او تقاضاى حاجتى كنند.

قرآن مجيد مى‏ گويد: «بنى اسرائيل نزد موسى آمدند و از او تقاضا كردند كه از خداوند غذاهاى متنوّعى - غير از منّ و سلوى - براى آنها بخواهد». موسى هرگز به آنها ايراد نكرد كه چرا مرا با خطاب يا موسى! فرا خوانديد و چرا مستقيماً خودتان از خدا نخواستيد و اين شرك و كفر است. بلكه تقاضاى آنها را از خدا خواست و اجابت شد.

توسّل به ما سوى اللَّه‏؛ دست را به سوی چه کسی دراز کنيم؟

دست دعا را به سوی چه کسی دراز کنيم؟ آيا توسل به معصومان عليهم السلام شرك نيست؟!

روى آوردن به درگاه برگزيدگان خداوند بدان معنا نيست كه ما از خود آنها حل مشكل را مستقلًّا طلب كنيم. بلكه دست توسّل به سوى آنان مى ‏گشاييم تا ما را نزد خداوند مورد شفاعت قرار داده، براى حل مشكل ما از خداوند قادر مطلق چاره‏جويى كنند. ما معتقديم كه اين بزرگواران اگر كارى مى ‏كنند به اذن خداوند است.

معتقدان به دعا و توسّل، بزرگان و اوليا را شريك خدا نمى ‏دانند، بلكه آنها را به درگاه خداوند شفيع قرار مى ‏دهند. به عبارت ديگر، ما همان اعتقادى را داريم كه در آيه 110 سوره مائده، درباره حضرت مسيح عليه السلام آمده است. در اين آيه شريفه زنده كردن مردگان، شفاى بيماران، آفرينش پرندگان، همه به حضرت مسيح نسبت داده شده است؛ ليكن همه آنها با اذن و دستور خداوند متعال بوده است.

شيعه نيز جز اين نمى ‏گويد. او معتقد است كه بزرگان و اولياى دين، مى ‏توانند به اذن و دستور خداوند كارهايى را كه ديگران از انجام آن عاجزند، انجام دهند. بنابراين دعا و توسّل شيعه، نه شرك است و نه كفر.

«شفاعت» و عدم تضادّ آن با اصل «توحید»

آیا «شفاعت» با اصل «توحید» در تضادّ است؟

شفاعتى كه قرآن از آن دفاع مى كند شفاعتى است كه خط اصلى آن به «اذن خدا» بر مى گردد و تا او اجازه شفاعت ندهد كسى حق شفاعت ندارد؛ اما وهابيان - كه شفاعت «قرآن» را با شفاعت هاى شيطانى اطرافيان سلاطين اشتباه كرده اند - آن را انكار كرده و با اصل توحيد در تضادّ مى دانند در حقيقت آنها به پندارهاى خود در اين مسئله ايراد كرده اند نه به مسئله شفاعت قرآنى. بنابراين شفاعت در حقيقت يك نوع سببيّت براى نجات است، چه در امور تكويني و چه در امور تشريعي.

ديدگاه مادّیون درباره «معجزات» پيامبر اسلام(ص)

ديدگاه مادّي ها نسبت به «معجزات» پيامبر اسلام(ص) چيست و چه پاسخي به آنها داده شده است؟

بعضى از نويسندگان اسلامى که تحت تأثير منطق مادّیون قرار گرفته اند، بى ميل نيستند كه با مادّى ها در موضوع انكار معجزات هم صدا شوند و از آيات قرآن مجيد نيز شاهدى براى مقصود خود بياورند! آنها مى گويند: «هنگامى كه مشركان عرب از پيامبر اسلام(ص) تقاضاى معجزات گوناگونى كردند، آن حضرت سريعاً به عجز خود اعتراف نمود و دست ردّ به سينه آنها گذارد ...»! در پاسخ بايد گفت: اولاً: بسيارى از خواسته هاى مخالفان پيامبر(ص)، منطبق با شرائط معجزه نبوده است. ثانياً: از آيات قرآن به خوبى بر مى آيد كه مخالفان پيامبر(ص)، مردمى لجوج، معاند و بى منطق بوده اند و حتى با ديدن معجزات آشكار باز هم حاضر نبودند در برابر حقيقت تسليم شوند.

عقيده انحرافي «كسروی» درباره «معجزه»

«كسروی» درباره معجزات پيامبران چه عقيده اي داشت و چه پاسخي به آن داده شده است؟

«كسروى» معجزات پيامبران را انكار كرده مى گويد: «دستگاه خدا بازيچه نيست كه هر كسى براى هنرنمايى هاى خود در آن دستى برد، و آن را ديگر گرداند». در پاسخ بايد گفت: او گمان كرده پيامبران مانند فالگيران كه شب و روزِ خود را در اختيار مردم گذارده تا هر كس از گرد راه رسيد و هوس معجزه عجيب و غريبى كرد، پرده جالبى براى او نمايش دهند؛ نه تنها چنين چيزى نبوده حتى خود پيامبران اختيار معجزات را نداشتند و براى انجام يك معجزه، منتظر فرمان الهى بودند.

خدا در همه حال (گرفتاری و آسايش) مؤثّر اصلى است

آيا دعا فقط برای زمان گرفتاری است و در دیگر اوقات به خدا نيازی نيست؟!

از جمله مسائلى كه در آيات و روايات اسلامى در مورد دعا روى آن تكيه شده، اين است كه دعا نبايد همانند دعاى مشركان، به موقع گرفتارى اختصاص داشته باشد و به هنگام آرامش خبرى از آن نباشد!  آنهايى كه تنها به هنگام گرفتارى و هجوم مشكلات متوجّه خدا مى‏ شوند، گويا تنها در اين زمان او را مؤثّر در عالم مى‏ دانند، ولى به هنگام قدرت و آسايش، نيرو و قدرت خودشان و عالم اسباب را مؤثّر اصلى مى ‏شمارند و اين خود يك نوع شرك است. زيرا از دريچه چشم يك موحّد در همه حال مؤثّر اصلى اوست و اسباب دنيايى به قدرت و فرمان او هستند و هر چه دارند از او دارند.

استفاده پیامبران(ع) از «سلاح»؟!

پیامبران الهی(علیهم السلام) در رسالت الهي شان از چه سلاح هائي استفاده می كردند؟

پیامبران الهی(ع) برای دعوت مردم به سه «سلاح» مسلّح بودند: 1. سلاح علم و دانش که مخصوص انسان هاى خردمند و داراى بصيرت و صاحبان عقل و فكر بود. 2. سلاح معجزه که برای توده عوام جامعه از آن استفاده می کردند. 3. سلاح تهدید به عذاب الهی که در مقابل افراد لجوج و متعصب به كار می رفته است.

اولين سؤالات در قيامت از نگاه روايات

از ديدگاه روايات نخستين چيزهائي كه در قيامت، از انسان سؤال مي شود چيست؟

در روايت داريم كه نخستين چيزي كه در قیامت مورد سؤال و حساب قرار مى گيرد چهار چيز است: عمر، جواني، مال و محبت اهل بيت(ع). در روايت ديگر آمده: نخستين چيزى كه بندگان بايد حساب آنرا پس دهند نماز است.

«مخلّدین» در دوزخ

از ديدگاه قرآن مجيد چه کسانی در دوزخ جاودانه می مانند؟

در آيات «قرآن» افراد يا اقوام مختلفى هستند كه مخلّد در آتش دوزخند، از جمله: 1. كافران؛ اعم از منكران مبدأ و معاد يا مشركان يا تكذيب كنندگان آيات الهى و يا دشمنان خدا و پيامبر(ص) 2. منافقان؛ هرچند ظاهراً در سلك اهل ايمان و در زمره مؤمنان بوده باشند 3. آنها كه غرق گناهند 4. قاتلان و جانیان كه مرتكب قتل عمد شده اند 5. رباخواران 6. ظالمان و ستمكاران 7. سبك اعمالان 8. گنهكاران به طور عام. آنچه مسلّم است خلود كفّار و افراد بى ايمان در دوزخ قطعي است؛ اما خلودِ معصيت كاران قطعي نيست.

شرائط «شفاعت کنندگان» و «شفاعت شوندگان»

از ديدگاه قرآن، «شفاعت کنندگان» و «شفاعت شوندگان» در روز قیامت چه شرائطي بايد داشته باشند؟

قرآن شرائطي را براي «شفاعت كنندگان» يا «شفاعت شوندگان» در روز قيامت بيان كرده است؛ از جمله اینکه شهادت به حقّ بدهند، یعنی موحّد و يكتاپرست باشند و شفاعت شوندگان را به خوبى بشناسند و شفاعت را از روى علم و با دليل و برهان بگویند و ...

قرآن و تفسیر نمونه
مفاتیح نوین
نهج البلاغه
پاسخگویی آنلاین به مسائل شرعی و اعتقادی
آیین رحمت، معارف اسلامی و پاسخ به شبهات اعتقادی
احکام شرعی و مسائل فقهی
کتابخانه مکارم الآثار
خبرگزاری رسمی دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی
مدرس، دروس خارج فقه و اصول و اخلاق و تفسیر
تصاویر
ویدئوها و محتوای بصری
پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی مدظله العالی
انتشارات امام علی علیه السلام
زائرسرای امام باقر و امام صادق علیه السلام مشهد مقدس
کودک و نوجوان
آثارخانه فقاهت

رسول اللهِ(صلى الله عليه وآله)

أعطُوا الأجيرَ أجرَهُ قَبلَ أَنْ يَجِفَّ عَرَقُهُ، وأعْلِمْهُ اَجرَهُ وَ هُوَ في عملِهِ

مزد کارگر را بدهيد پيش از آن که عرقش خشک شود و در همان حال کار، مزدش را برايش مشخص کنيد

ميزان الحکمه، جلد 1، ص 40