پاسخ اجمالی:
از جمله مسائلى كه در آيات و روايات اسلامى در مورد دعا روى آن تكيه شده، اين است كه دعا نبايد همانند دعاى مشركان، به موقع گرفتارى اختصاص داشته باشد و به هنگام آرامش خبرى از آن نباشد! آنهايى كه تنها به هنگام گرفتارى و هجوم مشكلات متوجّه خدا مى شوند، گويا تنها در اين زمان او را مؤثّر در عالم مى دانند، ولى به هنگام قدرت و آسايش، نيرو و قدرت خودشان و عالم اسباب را مؤثّر اصلى مى شمارند و اين خود يك نوع شرك است. زيرا از دريچه چشم يك موحّد در همه حال مؤثّر اصلى اوست و اسباب دنيايى به قدرت و فرمان او هستند و هر چه دارند از او دارند.
پاسخ تفصیلی:
از جمله مسائلى كه در آيات و روايات اسلامى در مورد دعا روى آن تكيه شده، اين است كه دعا نبايد همانند دعاى مشركان، به موقع گرفتارى اختصاص داشته باشد و به هنگام آرامش خبرى از آن نباشد!
خداوند در توصيف احوال مشركان می فرمايد: «فَإِذا رَكِبُوا فِي الْفُلْكِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ فَلَمَّا نَجَّاهُمْ إِلَى الْبَرِّ إِذَا هُمْ يُشْرِكُونَ؛[1] هنگامى كه سوار بر كشتى شوند خدا را با اخلاص مى خوانند، امّا هنگامى كه خدا آنان را به خشكى رساند و نجات داد آنها مشرك مى شوند».
چنانكه همين مضمون را در روايتى از پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله مى خوانيم كه به ابوذر اين سخن را فرمود: «تَعَرَّفْ إِلَى اللَّهِ فِي الرَّخَاءِ يَعْرِفْكَ فِي الشِّدَّةِ، وَ إِذَا سَأَلْتَ فَاسْأَلِ اللَّهَ؛[2] خدا را در راحتى شناس تا تو را در سختى بشناسد و اگر چيزى مى خواهى فقط از خدا بخواه».
چنين دعايى كه در آن تبعيض راه ندارد و هميشگى است از نظر اخلاقى، عامل مؤثّرى براى مبارزه با غرور و غفلت ناشى از پيروزى و ثروت و مقام است، و از نظر توحيدى هيچ گونه رنگ شرك در آن نيست.
آنهايى كه تنها به هنگام گرفتارى و هجوم مشكلات متوجّه خدا مى شوند، گويا تنها در اين زمان او را مؤثّر در عالم مى دانند، ولى به هنگام قدرت و آسايش، نيرو و قدرت خودشان و عالم اسباب را مؤثّر اصلى مى شمارند و اين خود يك نوع شرك است. زيرا از دريچه چشم يك موحّد در همه حال مؤثّر اصلى اوست و اسباب دنيايى به قدرت و فرمان او هستند و هر چه دارند از او دارند. [3]
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.