حوادث 40 مطلب

انگيزه‏ هاى صبر و شكيبايى‏

انگيزه‏ هاى صبر و شكيبايى چيست؟‏

هر قدر «ايمان» انسان به حكمت و رحمت پروردگار بيشتر باشد، صبر انسان نيز بيشتر خواهد شد.  تكرار حوادث و مشكلات به تدريج فضيلت صبر را با «ممارست» در او به وجود مى آورد.  توجّه به ماهيّت حواث و مشکلات دنيا و توجّه به جايگاه صبر در رسيدن به مواهب مادى و معنوى و نيز توجه به اين حقيقت كه بی صبری مانع توفیق است، آمادگى بيشترى براى صبر و شكيبايى ايجاد می کند.  يكى ديگر از انگيزه ‏هاى صبر و عوامل پرورش آن، هم شكل ساختن خود با صابران است.  همچنين هر اندازه ظرفيت و شخصيت انسان بيشتر شود، صبر و شكيبايى او افزون مى گردد.

انواع صبر؟

صبر در بیان بزرگان اسلام و علمای اخلاق چه انواعی دارد؟

در بسيارى از گفتارها و نوشتارهای علماى اخلاق و بزرگان اسلام، «صبر» به سه شاخه تقسيم شده است:

1. صبر بر اطاعت؛   2. صبر بر معصيت؛   3. صبر بر مصيبت.

بزرگان اخلاق، اين تقسيم سه گانه را از روايات اسلامى گرفته اند؛ همانند روايتى كه از پيامبر اسلام (ص) نقل شده است: «الصَّبْرُ ثَلَاثَةٌ: صَبْرٌ عِنْدَ الْمُصِيبَةِ، وَ صَبْرٌ عَلَى الطَّاعَةِ، وَ صَبْرٌ عَنِ الْمَعْصِيَةِ».

چگونگی علم خداوند به حوادث آینده؟

علم خداوند به حوادث آینده چگونه است؟ حوادثی که هنوز وجود خارجى پيدا نكرده ‏اند، چگونه تحت احاطه علم الهی قرار می گیرند؟!

زمان از ویژگی های عالم ماده است؛ چون زمان مقدار حركت است که تنها در موجودات مادي وجود دارد. بنابراين تنها برای موجود مادی گذشته و حال و آينده معني پيدا می كند؛ امّا براي موجودي كه بالاتر از عالم ماده واقع شده، نه حركت معنایی دارد و نه زمان. براى ذاتى كه همه جا حضور دارد، و ازل و ابد را فراگرفته، ماضى و مضارع و حال بى‏ معنى است، همه حوادث در تمام طول زمان نزد او حاضرند (هر كدام در ظرف مخصوص خود) و او به همه حوادث و موجودات عالم، چه در گذشته و چه در حال و آينده يكسان احاطه دارد.
خداوند هميشه به ذات پاك خود كه علّت همه اشياء است احاطه دارد؛ به تعبير ديگر اگر ما آگاهى به علّت اشياء داشته باشيم مى‏ توانيم آگاهى به نتيجه و معلول آنان نيز پيدا كنيم، چرا كه هر علّتى تمام كمالات معلول و بالاتر از آن را دارد. به عبار دیگر خداوند عالم به ذات خویش است و چون ذات او علّت تمام اشیاء می باشد، تمام اشیاء با خصوصیات آنها و همه اتّفاقات عالم هستی از اول تا آخر در نزد او حاضر اند. پس هنگامى كه او به ذات خويش عالم باشد در حقيقت به همه آنها آگاه است.

گر می نخورم علم خدا جهل بود!

خدا از ازل مي دانسته كه من فلان گناه را در زمان معیّنی انجام می دهم، بنابراين اگر من این گناه را انجام ندهم، علم خدا غلط از آب در مي آيد و به قول خیّام نیشابوری: «گر می نخورم علم خدا جهل بود»! در این صورت مگر من می توانم بر خلاف علم خدا کاری کنم؟ در نتیجه مجبورم طبق علم الهی رفتار نمایم و تلاش من ثمری نخواهد داشت و عاقبت علم الهی تحقّق خواهد یافت.

اوّلا: علم خدا در اينجا از قبيل علم قضا و قدری نيست كه سبب ايجاد اشياء در خارج باشد؛ بلكه خدا به اراده و امکانات، انگیزه و خلق و خوى بندگان علم دارد و مي داند چه خواهند كرد، مانند علم خود ما به اعمال دوستان و آشنايان خودمان؛ چون ما از خوى و عادت آنها آگاهيم، علم ما تابع فعل آنها است نه فعل آنها تابع علم ما. علم الهی نیز در اینجا از علم او به علّت ها ناشی می شود؛ علّت ها نیز در وجود بشر و در اختیار او هستند، مثل قدرت و اراده و خلقیات و انگیزه ها.
ثانیا: اگر ما محكوم به سعادت و شقاوت ذاتى باشيم و بدون اراده به بديها و نيكيها كشانده شويم، آمدن پيامبران و نزول كتب آسمانى، تعليم و تربيت، نصيحت و اندرز، تشويق و توبيخ، سرزنش و ملامت، مؤاخذه و سؤال و بالاخره كيفر و پاداش همگى لغو و بيهوده خواهد بود. در حالی که خداوند حکیم است و نسبت امور لغو و بیهوده بر او روا نیست.
ثالثا: آنچه خداوند از ازل می دانست، اعمال اختیاری انسان است. بنابراین، صحیح نیست که علم ازلى خداوند را بهانه قرار داده و خود را در انجام گناه مجبور قلمداد نمايیم؛ زيرا خداوند نه تنها از اصل عمل آگاه است بلكه می داند كه آن شخص اين جنايت را از روى اختيار و با كمال آزادى انجام مى‏ دهد.
علم پيشين الهی را می توان به آگاهی معلّم به سرنوشت دانش آموزی که رفوزه خواهد شد، تشبیه نمود؛ مسلّما آگاهی معلّم تأثیری در رفوزه شدن دانش آموز ندارد و با علمِ معلّم، اختیار از دانش آموز سلب نشده است.

جمع بین وقوع بلاهای طبیعی و مسئله عدل الهی؟!

آیا آفرینش بلاهای طبیعی با عدل الهی در تضاد نیست؟!

شرور امور عدمی هستند و آنچه در ظاهر بلا می پنداریم در جای خود خیر است. مثلًا سمومى كه حيوانات سم دار دارند شرّ نيست؛ چون از يك سو وسيله دفاعى آن حيوان در مقابل خطرات مختلف است و از سوى ديگر، با اين سموم، بسيارى از داروهاى حياتبخش ساخته مى شود. باران زیاد نیز باعث پر شدن سفره های زیرزمینی می گردد اما بخاطر ساخت و سازهای غیر اصولی انسان، یا مدیریت نکردن مسیر باران، ممکن است منجر به سیل مرگباری گردد که خانه های فراوانی را تخریب کرده و عده ای را به سوی مرگ بکشاند.
از طرفی حوادث طبیعی از اسباب و مسببات پیروی می کنند. اگر انسان خود را در معرض این امور قرار دهد و اتفاقی برای او بیفتد نباید نظام آفرینش را مقصر بداند. بلاهاي طبيعي با منشاء ساده؛ حوادثي کما بیش قابل پيش بيني هستند و اقدامات پيش گيرانه مناسب و مدیریت حادثه را می طلبند. در مورد زلزله که قابل پیش بینی نیست نیز راه چاره ای که در همه زمان ها مطرح بوده است، ساختن خانه هایی با استحکام بالاتر می باشد.
خداوند برای پیشگری از حوادث طبیعی و آسیب ندیدن بشر، ابزار فراوانی در اختیار او قرار داده است. یکی از این ابزارها عقل است و انسان با مطالعه درباره عواملی که منجر به حادثه می گردد به خوبی می تواند از آنها پیشگیری کند. نه اینکه به قضا و قدر الهی شکایت کند و به عدل خدا شک کند.

فضیلت و جایگاه صبر در روایات اسلامی

صبر در روایات اسلامی چه جایگاهی دارد؟

به گفته بعضى از علماى اخلاق، رواياتى كه درباره فضيلت صبر و شكيبايى از معصومين عليهم السلام به ما رسيده، بيش از آن است كه به شمارش در آيد. در برخى از كتب كه درباره صبر تأليف يافته، نزديك به 900 حديث از پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله و ائمه معصومين عليهم السلام در اين باره آمده است.

دلیل بي صبري موسی(ع) در مقابل خضر(ع)

چرا حضرت موسی(علیه السلام) با آنکه یکی از انبیاء الهی است نتوانست بر اعمال حضرت خضر(علیه السلام) صبر كند؟

در سوره «کهف» به داستان حضرت موسی(ع) و حضرت خضر(ع) اشاره شده است. در این داستان حضرت موسى(ع) براى فراگرفتن علوم تازه اى نزد حضرت خضر(ع) آمد و از او تقاضا كرد تا از علومى كه خدا در اختيارش گذارده چيزى به ايشان بياموزد، ولی ناشکیبایی و بی صبری حضرت موسی(ع) سبب شد که تنها سه نکته مهم را در اين زمينه بياموزد، در حالى كه اگر صبر و حوصله بيشترى داشت هزاران نكته از اسرار علم برايش فاش مى شد.

منظور از «صابروا» و «رابطوا» در قرآن

منظور از «صابروا» و «رابطوا» در آیه 200 سوره آل عمران چیست؟

در آيه 200 سوره آل عمران خداوند ضمن دعوت همه مومنان به «صبر» و «مصابره»، به آنها 4 دستور می دهد: نخست، «صبر» و استقامت در برابر حوادث و مشكلات؛ دوم، «مصابره» به معنى صبر و استقامت در برابر صبر ديگران؛ سوم، «مرابطه» که معمولاً به معنى مراقبت از مرزها مى آيد. آخرين دستور نیز، تقواى الهى است كه مانند چترى بر همه دستورهاى سابق سايه مى افكند و هنگامى كه «صبر» و «مصابره» و «مرابطه» به دور از هر گونه رياكارى و اغراض شخصی، آميخته با تقوا گردد، سبب فلاح و رستگارى و نجات در دنيا و آخرت مي شود.

نگاهي به آثار و پیامدهای «صبر»

آثار و پیامدهای «صبر» کدامند؟

طبيعت زندگى دنيا اين است كه با موانع و مشكلات همراه مى باشد. در واقع انسان بدون صبر، هم در جهات مثبت به جايى نمى رسد و هم در برابر عوامل منفى قادر به ايستادگى نيست. لذا، كليد اصلى پيروزى ها، صبر است و از آنجا كه دين مجموعه اى از بايدها و نبايدهاست، اطاعت و ترك معاصى، بدون صبر و استقامت، بقا و دوامى ندارد. در روایات اسلامی نیز آمده كه «صبر و ظفر، قرين هم شمرده شده اند و به واسطه صبر، ظفر مى آيد».

مذمّت «جزع و بی تابی» در قرآن

خداوند چگونه در قرآن «جزع و بی تابی» را مذمّت نموده است؟

«جزع» نقطه مقابل «صبر» است و حالت بى قرارى و ناشكيبايى در برابر حوادث و مشكلات است، به گونه اى كه انسان را به زانو درآورده و مأيوس و بى تاب كند و يا از تلاش براى رسيدن به مقصد باز دارد. جزع انسان را از رسيدن به مقامات والا باز مى دارد و از مقام او در جامعه می کاهد. در قرآن نیز به این موضوع اشاره شده و انسان های تربیت نیافته و فاقد شخصیت را موجودی حریص و كم طاقت معرفى مى كند كه وقتى بدى به او برسد، بى تابى مى كند و هنگامى كه خوبى به او رسد، بخل مى ورزد و مانع ديگران مى شود.

قرآن و تفسیر نمونه
مفاتیح نوین
نهج البلاغه
پاسخگویی آنلاین به مسائل شرعی و اعتقادی
آیین رحمت، معارف اسلامی و پاسخ به شبهات اعتقادی
احکام شرعی و مسائل فقهی
کتابخانه مکارم الآثار
خبرگزاری رسمی دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی
مدرس، دروس خارج فقه و اصول و اخلاق و تفسیر
تصاویر
ویدئوها و محتوای بصری
پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی مدظله العالی
انتشارات امام علی علیه السلام
زائرسرای امام باقر و امام صادق علیه السلام مشهد مقدس
کودک و نوجوان
آثارخانه فقاهت

الإمام عليٌّ(عليه السلام)

الإيثارُ غايةُ الإحسانِ

ايثار، اوج نيکوکارى است

ميزان الحکمه، جلد 1، ص 22