واعظ 4 مطلب

حقيقت «وجدان» و راه شناخت آن؟

حقيقت «وجدان» چيست و از چه راه هایی می توان آن را شناخت؟

ترديدى نيست كه هر كس نيروى مرموزى را در درون خود احساس مى كند كه بر تمام اعمال، گفتار و حتّى انديشه هايش نظارت دارد و كمتر كسی اصل وجود آنرا انكار كرده است. همان نیرویی که به ما مي گويد پيمان شكني نكنيد، ظلم و ستم نكنيد و ... که اگر تذكّرات آن سودمند واقع نشد و عملِ خلاف انجام شد شروع به سرزنش كرده و فرد را در دادگاه خود محكوم نموده و وادار به توبه مي نمايد. بنابراين وجدان مانند ساير نيروهاى درونى ما حقيقت مرموزى دارد كه تنها آن را از راه آثارش مى توان شناخت.

معرفی ابن جوزی

ابن جوزی که بود؟

ابوالفرج عبدالرحمن بن علی بن محمد جوزی بغدادی (508 ـ 597 ق) معروف به «ابن جوزی» از دانشمندان مهم اهل سنت است که کتاب‌های فراوانی در زمینه های مختلف علوم اسلامی مثل تفسیرقرآن، حدیث، اخلاق، رجال، صحابه شناسی، سیره نبوی و تاریخ اسلام نوشته که مورد توجه و استناد متاخران قرار گرفته است. ابن جوزی در بغداد متولد شد و در همانجا وفات یافت و بنا به گزارش ذهبی او از نوادگان ابوبکر می باشد. وی مانند سایر حنابله حشویه که سلفی و اهل ظاهر هستند و فقط به ظواهر آیات و روایات اعتنا و استناد می کنند، با فلسفه و علوم نظری مخالف بود. او مثل برخی تراجم نویسان و علمای اهل سنت، اعتقاد به تشیع را دلیل بر ضعف راوی می دانست و از جمله کسانی است که با شیعیان دشمنی و کینه مخصوصی داشته و با تشیع به عنوان بدعت مبارزه می کرد؛ به طوری که همه علمای شیعه بغداد را از منبر منع کرد. ابن جوزی برخی مطالب را در فضیلت ولایت علی بن ابی طالب (ع) نقل کرده که خوشایند ذهبی و دیگر پیروان ابن تیمیه نبوده است.

معرفی ابن شاهین واعظ

ابن شاهین واعظ که بود؟

ابوحفص، عمر بن احمد بن عثمان بن شاهین بغدادى، واعظ، حافظ و مفسّر، در سال 277 چشم به جهان گشود. وى پیشوایى سترگ و ثقه اى مشهور بود که در سنّت نبوى و موضوعاتى دیگر، تألیفات مفیدى دارد. وى به گردآورى و نگارش کتبى که پیش از وى به نگارش درنیامده بود، پرداخت و در ذى حجّه سال 385 از دنیا رفت.

نمونه هائی از معاقبه و معاتبه در حالات صحابه و علماء

آیا صحابه و علماء نیز معاقبه و معاتبه داشته اند؟

يكى از اصحاب به نام «ثعلبه» روزى با زن صحابی دیگری به نام «سعيد بن عبدالرّحمن»، درباره مطلبى از پشت پرده سخن مى گفت؛ هواى نفس بر ثعلبه چيره شد و پرده را كنار زد و... همسر سعيد فرياد زد: «ثعلبه چه مى كنى؟ ...». اين سخن، ثعلبه را تكان داد، گوئى از خوابى عميق برخاسته بود، فريادى كشيد و از خانه بيرون رفت و سر به كوه و صحرا گذاشت و ... .

قرآن و تفسیر نمونه
مفاتیح نوین
نهج البلاغه
پاسخگویی آنلاین به مسائل شرعی و اعتقادی
آیین رحمت، معارف اسلامی و پاسخ به شبهات اعتقادی
احکام شرعی و مسائل فقهی
کتابخانه مکارم الآثار
خبرگزاری رسمی دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی
مدرس، دروس خارج فقه و اصول و اخلاق و تفسیر
تصاویر
ویدئوها و محتوای بصری
پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی مدظله العالی
انتشارات امام علی علیه السلام
زائرسرای امام باقر و امام صادق علیه السلام مشهد مقدس
کودک و نوجوان
آثارخانه فقاهت

قالَ الرّضا عليه السّلام :

يا دِعْبِلُ! اُحِبُّ اَنْ تُنْشِدَنى شِعْراً فَاِنَّ هذِهِ الا يّامَ اَيّامُ حُزْنٍ کانتْ عَلَينا اَهْلِ الْبَيْتِ عليهم السّلام .

اى دعبل ! دوست دارم که برايم شعرى بسرايى و بخوانى ، چرا که اين روزها (ايام عاشورا) روز اندوه و غمى است که بر ما خاندان رفته است .

جامع احاديث الشيعه ، ج 12، ص 567