سمع 3 مطلب

معنای واژه «سَميع»

منظور از واژه «سَميع» چیست؟

«سَميع» از ماده «سمع» در اصل به معنى قوّه شنوائى است كه انسان به وسيله آن صداها را درك مى كند و گاه اين واژه به گوش نيز اطلاق شده است، سپس گسترش يافته و به ادراكات باطنى به وسيله قواى روحانى نيز گفته مى شود، بعد از آن هم فراتر رفته و به احاطه وجوديه خداوند نسبت به همه صداها اطلاق شده است.

معنای واژه «سمع»

منظور از واژه «سمع» چیست؟

«سَمْع»، در اصل به معنى قوّه شنوائى است و گاه به خود «گوش» هم گفته مى شود. اين واژه گاه به معانى: گوش فرا دادن، اجابت دعوت، قبول و تجسّس نيز آمده است؛ و هنگامى كه در مورد خداوند به كار رود به معنى علم و آگاهى او به مسموعات است. جمعش «اسماع» است ولى در قرآن مجيد هرگز اين واژه به كار نرفته است؛ شايد به اين دليل كه خود «سمع» در معنى جمعى نيز استعمال مى شود.

تفسیر موضوعی نزد علما و بزرگان

آیا علما و بزرگان پیشین، قرآن را به شیوه موضوعی تفسیر کرده اند؟

تفسير موضوعى به صورت مقطعى و درباره برخی موضوعات در كلمات علماى گذشته دیده می شود اما هيچ كدام تفسیر موضوعی را در تمام محورها مطرح نكرده اند. علامه مجلسی به عنوان یکی از پیشگامان، در هريك از فصول بحارالانوار وارد مى شود، آيات مربوط به آن موضوع را جمع آورى مى كند. از نمونه هاى ديگر تفسير موضوعى، كتاب هايى است كه تحت عنوان «آيات الاحكام» نوشته شده؛ كتاب هايى در زمينه قصص قرآن نيز تأليف يافته كه داستان هاى انبياء را با گردآورى آيات قرآن تشريح مى كند.

قرآن و تفسیر نمونه
مفاتیح نوین
نهج البلاغه
پاسخگویی آنلاین به مسائل شرعی و اعتقادی
آیین رحمت، معارف اسلامی و پاسخ به شبهات اعتقادی
احکام شرعی و مسائل فقهی
کتابخانه مکارم الآثار
خبرگزاری رسمی دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی
مدرس، دروس خارج فقه و اصول و اخلاق و تفسیر
تصاویر
ویدئوها و محتوای بصری
پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی مدظله العالی
انتشارات امام علی علیه السلام
زائرسرای امام باقر و امام صادق علیه السلام مشهد مقدس
کودک و نوجوان
آثارخانه فقاهت

قال الصّادق عليه السّلام :

... رَحِمَ اللّهُ دَمْعَتَکَ، اَما اِنَّکَ مِنَ الَّذينَ يُعَدُّوَنَ مِنْ اَهْلِ الْجَزَعِ لَنا وَالَّذينَ يَفْرَحُونَ لِفَرَحِنا و يَحْزَنُونَ لِحُزْنِنا، اَما اِنّکَ سَتَرى عِنْدَ مَوْتِکَ حُضُورَ آبائى لَکَ... .

وسائل الشيعه ، ج 10، ص 397