مفهوم دعا در قرآن؛ پاسخ به شبهات وهابيت

دعا در قرآن به چه معنی است؟ آيا هر كس پيامبر (ص) يا يكى از صالحان و اولياء الله را بخواند، مشرك و كافر است؟!

واژه دعا در قرآن به معانى مختلفى آمده است: 1. دعا به معنى «عبادت»، مانند آيه 18 سوره جن «فَلا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَداً». هر مسلمانى مى‏ داند «دعا» به اين معنى، مخصوص خدا است. 2. دعا به معنى «فراخواندن» به سوى چيزى، مانند آنچه در مورد پيامبر اسلام (ص) آمده است كه خداوند مى‏ فرمايد: «ادْعُ إِلى‏ سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ». بديهى است اين دعا و فراخوانى عين ايمان مى‏ باشد.

3. دعا به معنى «تقاضاى حاجت» كه گاه از طريق عادى است، مانند «وَ لا يَأْبَ الشُّهَداءُ إِذا ما دُعُوا؛  هنگامى كه از «شهود» دعوت براى اداى شهادت شود، نبايد امتناع كنند». اين فراخوانى در امور عادى است و به يقين اگر كسى آن را انجام دهد، كافر نمى‏ شود. گاه از طرق غير عادى است كه اين بر دو قسم است: گاه با اعتقاد استقلال غير خدا در تأثير است، که اين قسم شرك است؛ زيرا مستقلّ در تأثير، تنها خداست. امّا درقسم دوّم در حالی که دعا کننده مسبّب الاسباب را خدا مى‏ داند، ولى با توسّل به اولياء اللَّه از آنها مى‏ خواهد كه نزد خدا براى او تقاضاى حاجتى كنند.

قرآن مجيد مى‏ گويد: «بنى اسرائيل نزد موسى آمدند و از او تقاضا كردند كه از خداوند غذاهاى متنوّعى - غير از منّ و سلوى - براى آنها بخواهد». موسى هرگز به آنها ايراد نكرد كه چرا مرا با خطاب يا موسى! فرا خوانديد و چرا مستقيماً خودتان از خدا نخواستيد و اين شرك و كفر است. بلكه تقاضاى آنها را از خدا خواست و اجابت شد.

توسّل به ما سوى اللَّه‏؛ دست را به سوی چه کسی دراز کنيم؟

دست دعا را به سوی چه کسی دراز کنيم؟ آيا توسل به معصومان عليهم السلام شرك نيست؟!

روى آوردن به درگاه برگزيدگان خداوند بدان معنا نيست كه ما از خود آنها حل مشكل را مستقلًّا طلب كنيم. بلكه دست توسّل به سوى آنان مى ‏گشاييم تا ما را نزد خداوند مورد شفاعت قرار داده، براى حل مشكل ما از خداوند قادر مطلق چاره‏جويى كنند. ما معتقديم كه اين بزرگواران اگر كارى مى ‏كنند به اذن خداوند است.

معتقدان به دعا و توسّل، بزرگان و اوليا را شريك خدا نمى ‏دانند، بلكه آنها را به درگاه خداوند شفيع قرار مى ‏دهند. به عبارت ديگر، ما همان اعتقادى را داريم كه در آيه 110 سوره مائده، درباره حضرت مسيح عليه السلام آمده است. در اين آيه شريفه زنده كردن مردگان، شفاى بيماران، آفرينش پرندگان، همه به حضرت مسيح نسبت داده شده است؛ ليكن همه آنها با اذن و دستور خداوند متعال بوده است.

شيعه نيز جز اين نمى ‏گويد. او معتقد است كه بزرگان و اولياى دين، مى ‏توانند به اذن و دستور خداوند كارهايى را كه ديگران از انجام آن عاجزند، انجام دهند. بنابراين دعا و توسّل شيعه، نه شرك است و نه كفر.

کتاب «داعیة و لیس نبیاً!» در نقد وهّابیّت

کتاب «داعیة و لیس نبیا» چگونه کتابی است؟

کتاب«داعیة و لیس نبیاً!»، اثر شیخ حسن بن فرحان مالکى از دانشمندان معروف عربستان و پیرو مذهب مالکى که به اعتراف خودش از وهّابیون معتدل است، مى باشد. او به پیشواى وهّابیان شیخ محمّد بن عبدالوهّاب احترام مى گذارد، ولى سخنان او را به خصوص در مسأله تکفیر مسلمانان به شدّت نقد مى کند و معتقد است این دو با هم منافات ندارد. بخشى از این کتاب به تناقض ها و تضادهاى سخنان محمّد بن عبدالوهّاب اختصاص دارد و بیشترین نقدها روى کتاب«کشف الشبهات» و«کتاب التوحید» او، متمرکز شده است.

محتواى کتاب «داعیة و لیس نبیاً!»

محتواى «کتاب داعیة و لیس نبیا» چیست؟

این کتاب پنج فصل دارد. 1- نقد كتاب«كشف الشبهات» كه از مهم ترين كتابهاي محمد بن عبد الوهاب است. 2- نقد ساير كتب او در مسأله شرك و توحيد. 3- مسأله تكفير مسلمين و بخش عظيمي از تناقضات او. 4- به این سوال که آيا پيروان او همان مسير تكفير مسلمين را دنبال كردند يا به نقد نظرات شيخ پرداختند، جواب می دهد 5- به نقد نظرات دشمنان شيخ مي پردازد و تندروان را از معتدلان جدا مي سازد. و در پايان نتیجه مي گیرد: «خلاصه تمام بحث ها اين است كه شيخ در مسئله تكفير راه خطا پيموده».

مفهوم دعا از دیدگاه وهّابیّت و نقد آن

وهابیون چه برداشتى از مفهوم دعا در قرآن دارند؟

وهابیون با استناد به آیاتی از قرآن توضیح خاصی از معنای دعا ارائه می دهند و دعا را به معنای عبادت در نظر می گیرند؛ لذا هر گونه توسل را شرک می دانند. اما دعا در قرآن غیر از معنای عبادت، به معنای فراخواندن و دعوت به سوی ایمان و خدا، یا تقاضای حاجت نیز به کار رفته است. بدیهی است تقاضای حاجت از دیگران فقط وقتی همراه با اعتقاد به استقلال شخص توسل شونده در تاثیر و قضای حاجت همراه باشد موجب شرک است، اما آنجا که دعا کننده مسبّب الاسباب را خدا مى داند عین توحید و ایمان به مشیّت مطلقه الهیّه است.

تعصب شدید وهّابیّان

آیا تعصب ورزیدن در مباحث علمی صحیح است؟

تعصّب مذموم، همواره آمیخته با جمود فکرى و یک جانبه نگرى و پیشداورى هاى غیر منطقى است و نشانه این نوع تعصّب، موضع گیرى هاى تند و خشن و گاه خونریزى و غارت اموال و تحقیر دیگران، و توسّل به کلمات زشت و تند و توهین آمیز است. این متعصّبان کمترین ارزشى براى افکار دیگران قائل نیستند و گوش شنوایى براى دلایل مخالفان خود ندارند و متکبّر و خود برتر بین هستند. تمام آنچه گفته شد در سخنان «وهّابیان افراطى» و اعمالشان و متأسّفانه در کتب پیشواى این گروه دیده مى شود.

کتاب «مفاهیم یجب ان تصحح» نقدی بر وهّابیّت

کتاب «مفاهیم یجب ان تصحح» از کیست؟

این کتاب اثر یوسف بن علوى است. او عالم شجاعى بود که در مکّه مى زیست و حلقه درس قابل توجّهى داشت، علما و بزرگان مکّه و رجال سیاسى کشور سعودى احترام فوق العاده اى براى او قائل بودند. او پیرو مذهب«مالکى» و از ذرّیه زهراى مرضیّه بود و به لقب«الحسنى» افتخار مى کرد. او با تندروى وهّابى هاى متعصّب سخت مخالف بود و سرانجام کتاب«مفاهیم یجب أن تصحّح» را در نقد افکار و عقاید آن ها نوشت.

تمجید از کتاب «مفاهیم یجب ان تصحح» در نقد وهّابیّت

عکس العمل علمای اهل سنّت در برابر کتاب «مفاهیم یجب ان تصحح» چگونه بود؟

تمجیدهایى زیادی از علماى معروف، درباره این کتاب که در نقد افکار و عقاید وهابیت نوشته شده، وجود دارد که از جمله آن ها می توان از این علماء نام برد: 1- دکتر عبدالفتّاح برکة دبیر کلّ مجمع بحوث اسلامى در قاهره. 2- شیخ احمد العوض رئیس مجلس افتاء شرعى درسودان. 3ـ عبدالسلام جبران رئیس مجمع علمى اقلیمى در مراکش به اتّفاق اعضاى آن مجلس که تقریظ جامعی بر این کتاب نوشته اند. اضافه بر این ها، اشعار زیبا و پرمعنایى نیز از سوى بزرگان ادب در ستایش از این کتاب سروده شده است.

محتواى کتاب «مفاهیم یجب ان تصحح»

بن علوی در کتاب «مفاهیم یجب ان تصحح» کدامیک از افکار وهّابیّت را به نقد کشیده است؟

این کتاب به نقد افکار وهّابیّون تندرو در سه محور پرداخته و با استناد به آیات و روایات معتبر، ضعف آن را آشکار ساخته است. محور اوّل کتاب مربوط به مسائل مربوط به کفر و ایمان است. محور دوّم، مقام والاى پیامبر(ص) را طبق آیات و روایات اسلامى روشن ساخته و مفهوم تبرّک جستن به آثار رسول و این که تبرک هیچ ارتباطى به مسأله شرک ندارد، پرداخته و در بخش سوم، مباحث مختلفى مطرح شده است که مهم ترین آن استحباب زیارت قبر رسول خدا(ص) و دعا کردن در کنار آن و نیز تبرّک به آثار آن حضرت مى باشد.

قرآن و تفسیر نمونه
مفاتیح نوین
نهج البلاغه
پاسخگویی آنلاین به مسائل شرعی و اعتقادی
آیین رحمت، معارف اسلامی و پاسخ به شبهات اعتقادی
احکام شرعی و مسائل فقهی
کتابخانه مکارم الآثار
خبرگزاری رسمی دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی
مدرس، دروس خارج فقه و اصول و اخلاق و تفسیر
تصاویر
ویدئوها و محتوای بصری
پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی مدظله العالی
انتشارات امام علی علیه السلام
زائرسرای امام باقر و امام صادق علیه السلام مشهد مقدس
کودک و نوجوان
آثارخانه فقاهت

قالَ رَسُولُ اللّهِ صلّى اللّه عليه و آله :

حسين منى و انا من حسين احب الله من احب حسينا .

حسين از من و من از حسينم ؛ دوستدار حسين محبوب خداست .

سنن ترمذى 2/307 و کنزالعمال 6/221