لزوم سازمان هاى اطلاعاتى در روايات اسلامى‏

آيا از روايات اسلامی می توان ضرورت تشکيل سازمان های اطلاعاتی را دريافت؟

اين مسأله در روايات اسلامى و تواريخ بازتاب بسيار گسترده‏ اى دارد و از مطالعه آنها به‏ خوبى مى‏ توان به اين حقيقت پى برد كه حكومت اسلامى نبايد از اين مسأله مهم غافل بماند و بايد در دو بخش، فعاليت وسيع و حساب شده‏ اى داشته باشد: 1. از تحرّكات نظامى و سياسى و اقتصادى دشمن كه به نحوى با سرنوشت مسلمانان ارتباط دارد، آگاه باشد. 2. با فعاليت هاى جاسوسى دشمنان كه مى‏ خواهند با عُمّال نفوذى خود، اسرار محرمانه را بربايند، به مقابله برخيزد. 

فلسفه تشكيل دستگاه‏ هاى اطّلاعاتى و ضدّ اطلاعاتى

فلسفه تشكيل دستگاه‏ هاى اطّلاعاتى و ضدّ اطلاعاتى چيست؟

گاهی در جامعه مواردى پيش مى‏ آيد كه اگر با حسن ظنّ با آن برخورد شود و اقدام به تجسّس نكنند و اسرار نهانى آشكار نشود، خطراتى براى جامعه اسلامى به وجود مى‏ آيد؛ خواه اين خطر، توطئه‏ اى باشد از سوى منافقان داخلى، يا نقشه ‏هاى شومى از سوى دشمنان خارج كه به دست مزدورانشان در داخل انجام مى‏ گيرد. در چنين مواردى بايد حسن ظنّ را كنار گذاشت و با سوء ظن به مسائل نگريست و براى حفظ اهداف مهم تر و والاتر به تجسّس پرداخت.

نگاه امام علی(ع) به «جنگ»

چرا امام علی(علیه السلام) در «صفین» به پیشنهاد اصحاب برای شروع جنگ پاسخ مثبت ندادند؟

امام علی(ع) به عنوان يك پيشواى بزرگ اسلامى جنگ را به عنوان يك راه حلّ قابل قبول براى حلّ اختلافات نمى پذيرد؛ بلكه راه صلح را به روى مخالفين باز مى گذارد و بر آنها اتمام حجّت مى كند، هرگاه تمام درهاى صلح بسته شد آنگاه جنگ را به عنوان آخرين درمان يا به تعبيرى ديگر يك جراحى ضرورى اجتماعى، با اكراه پذيرا مى شود.

نکته ای مدیریتی درباره جلب حسن ظنّ مردم به حکومت

از ديدگاه امير المومنين علی (ع)، والیان چگونه می توانند به رعایای خود اعتماد و حسن ظنّ داشته باشند؟

امام علی (ع) در بخشی از نامه خود به مالک اشتر می نویسد: «بدان هيچ وسيله اى براى جلب اعتماد والى به وفادارىِ رعيت بهتر از احسان به آنها و سبک كردن هزينه ها بر آنان و عدم اجبارشان به كارى كه وظيفه ندارند نيست، بنابراين در اين راه آن قدر بكوش تا به وفادارى رعايا درباره خود خوش بين شوى، زيرا اين خوش بينى خستگى و رنج فراوانى را از تو دور مى سازد، و سزاوارترين كسى كه مى تواند مورد حسن ظنّ تو قرار گيرد آن كس است كه تو بهتر به او خدمت كرده اى، و به عكس آن كس كه مورد بدرفتارى تو واقع شده است سزاوارترين كسى است كه بايد به او بدبين باشى».

حکومت و استراق سمع از شهروندان

آيا حکومت حق استراق سمع از شهروندان را دارد؟

بى شك كنترل مكالمات تلفنى اشخاص و تجسّس در محتواى آنها جهت آگاهى بر اسرار مردم، يكى از مصاديق روشن آيه شريفه سوره حجرات، دائر بر حرام بودن‏ «تجسّس» است، و روايات اسلامى نيز آن را شامل مى‏ شود.

بنابراين تجسّس در كار مسلمانان حرام است، ولى حفظ نفوس و نظام جامعه اسلامى و در هم شكستن توطئه دشمنان از آن مهم تر مى‏ باشد. بنابراين در جايى كه بيم به خطر افتادن اين گونه امور مى‏ رود مسأله استراق سمع و تجسّس براى پيشگيرى از اين گونه خطرات، مجاز مى‏ شود.

جواز شکنجه بدنی براى كشف اطلاعات از جاسوسان؟

آيا شکنجه بدنی براى كشف اطلاعات ضروری از جاسوس جايز است؟

اگر حاكم شرع يقين يا ظنّ قوى دارد كه نزد او اطلاعات بسيار مهمى است كه در سرنوشت كشور اسلام و مسلمين دخالت دارد، در چنين حالى مى‏ توان او را تحت فشار قرار داد؛ ولى فشارهايى كه ضدّ انسانى نباشد. معلوم است اين گونه فشارها در اين گونه موارد نه بر خلاف عقل است و نه برخلاف‏ شرع؛ چرا كه اهميّت مسأله در حدّى است كه اين مقدار فشار را تجويز مى‏ كند. به تعبير ديگر قانون «اهمّ و مهمّ» و «تزاحم واجبات و محرمات» اين فشار و مانند آن را در اين گونه مسائل مجاز مى‏ شمرد.

ولی نبايد فراموش كرد که اين يك استثناء است و جز در موارد «ضرورت»، آن هم با رعايت جهات‏ انسانى در كَمّ و كُيف آن، نبايد مورد استفاده قرار گيرد. هرگز نبايد با اين بهانه اجازه داد كه از اين قانون سوء استفاده شود و افراد متهم را تحت فشارهاى شديد و شكنجه‏ هاى طاقت فرسا قرار دهند و يا با كمترين سوء ظن استفاده از اين استثنا را براى خود مباح شمرند.

تفاوت ولايت «مطلقه» فقيه با سلطنت مطلقه؟!

ولايت مطلقه فقيه با اختيارات بسياری که دارد، چه تفاوتی با سلطنت مطلقه دارد؟!

نظام ولایت فقیه یک نوع نظام مشروطه به قوانین و معیارهای اسلامی است؛ مشروع بودن ولایت فقیه، منوط به پایبندی فقیه به احکام اسلامی و اتّصاف مداوم به «عدالت اخلاقی» می باشد.

نظارت همگانی مردم، بویژه، عالمان دینی نیز بر ولی فقیه پذیرفته شده است.

«ولایت مطلقه فقیه» به معنی حق اعمال نظر فقیه در همه امور «اجتماعی» است و به معنی حق دخالت در شؤون «فردی» و تصمیم و اقدام فرا قانونی نیست؛ بلکه او نیز در برابر قانون مثل یک فرد عادی است.

جایگاه و آداب برخورد با معلّم در اسلام

معلم از منظر اسلام دارای چه جایگاهی است و آداب برخورد دانش آموزان و جامعه با معلّم چگونه است؟

اهمیت علم و دانش تا آنجاست که خداوند در نخستین آیاتی که بر پیامبرش نازل می کند از علم سخن می گوید. جالب اینکه در این آیات آموزگاری و معلمی خود به انسان را نیز یادآور شده و آن را از نشانه های بزرگی خود بر می شمرد. روشن است که چنین اشاره ای، گویای عظمت این مقام و بزرگی دارندگان این منصب است.

پس بر هر مسلمانی واجب است نهایت احترام و تعظیم را نسبت به اساتید و معلمان لحاظ کند؛ مخصوصا بر مسئولین دولت هاست که با اتخاذ سیاستهای لازم، در رفع نیازها و ارتقای منزلت اجتماعی آنها بکوشند.

تخریب هدفمند تمدن و اماکن تاریخی ایرانی در حمله اعراب مسلمان به ایران!؟

آیا درست است که اعراب مسلمان به محض ورود به ایران به شکل هدفمند و متاثر از عقیده، شروع به تخریب آثار تمدن و اماکن مهم ایرانی مثل تخت جمشید کردند!؟

هر چند تخریب از آثار ناگریز جنگ است، امّا ادّعای تخریب هدفمند و متاثر از عقیده، از چند جهت مخدوش است: 1) اسناد معتبری برای این ادعا وجود ندارد. 2) با صریح دستورات اسلامی مبنی بر لزوم احترام به سایر ادیان الهی و حفظ آثار تمدن آنها و پرهیز از خیانت، منافات دارد. 3) در بسیاری از شهرها آثار تمدن ایران قبل از اسلام حفظ شده است و این امر نشان می دهد در مواردی که تخریبی داده به خاطر لوازم جنگ و یا کینه های نژادی عرب و عجم بوده و ربطی به اسلام ندارد.

 

فریب کاری و خلف وعده اعراب مسلمان در قتل عام مردم ایران با وجود وعده امان؟!

چرا اعراب مسلمان با وجود وعده امان، اهالی تسلیم شده شهرها را در ایران قتل عام می کردند؟! آنها در بعضی از شهرها وعده امان می دادند تا مردم تسلیم شوند، امّا پس از تسلیم شدن اهالی آن شهرها، آنها را از دم تیغ می گذراندند؟!

متأسفانه مسلمانانی که جانشین بر حق پیامبر(ص) را کنار زده بودند، کم کم سیره پیامبر (ص) را که مبتنی بر اخلاق و ارزشهای انسانی بود، ترک کردند. این امر موجب شد که در تعامل با مردم، از جمله در فتح ایران، گاهی مرتکب اعمالی شوند که هیچ سنخیتی با آیین الهی اسلام و سیره پیامبر(ص) ندارد. ریشه این رفتارها را می توان در دو چیز دانست: 1- حاکمانی که حکومت را غصب کرده بودند و صلاحیت علمی، عملی و اخلاقی برای رهبری نداشتند. 2- مردمی که بدلیل نوپایی اسلام، هنوز آگاهی و پایبندی لازم به تعالیم اسلامی را نداشتند.

الإمام علىٌّ(عليه السلام)

اصْرِفْ إلى الآخِرةِ وَجهَکَ، واجْعَلْ للهِ جِدَّکَ

به آخرت روى آور و توان و کوشش خود را براى خدا مصروف کن

ميزان الحکمه، جلد 1، ص 58