اقتصاد 37 مطلب

جایگاه عدالت اقتصادی در آموزه های اسلامی؟

عدالت اقتصادی چه جايگاهی در آموزه های اسلامی دارد؟

بر اساس آيه ۲۹ سوره بقره یعنی «خَلَقَ‏ لَكُمْ‏ ما فِي‏ الْأَرْضِ‏ جَمِيعاً»، نعمت هاى عالم براى همه انسانها آفريده شده و بر اساس بيان اميرمؤمنان علیه السلام «به زمين و آسمان از سوى خداوند فرمان داده شده كه به انسانها سود رسانند و براى مصالح انسانها برپا داشته شوند و آسمان و زمين نيز از اين فرمان اطاعت بردند».

در صورتى اين هدف و اين علت غايى آفرينش، تحقق مى يابد و نقض نمى شود كه همه مردم توان بهره ورى از اين مواهب و نعمت هاى طبيعى را داشته باشند و در حوزه اقتصاد هر يك از افراد به حق خود از ثروت و درآمدهاى جامعه دست يابد؛ يعنى در حوزه رفتارها و روابط اقتصادى، عدالت مراعات شود و به حقوق اقتصادى افراد ظلم نگردد.

آنان كه دعايشان مُستَجاب نمى ‏شود؟

از نگاه روايات اسلامی، دعای چه کسانی مُستَجاب نمى ‏شود؟

طبق روايات اسلامى دعا مخصوص مواردى است كه تلاش انسان اثرى نبخشد. به تعبير ديگر آنچه انسان در توان دارد انجام دهد و بقيّه را از خدا بخواهد. بنابراين اگر انسان دعا را جانشين تلاش كند قطعاً مستجاب نخواهد شد.   مثلا طبق روايات چند گروه هستند كه دعايشان مستجاب نمى ‏شود:  كسى كه در خانه خود نشسته و مى ‏گويد خداوندا، مرا روزى ده؛ و كسى كه اموالى داشته و آن را بيهوده تلف كرده و میانه روی و اصلاح مال را کنار گذاشته؛ و كسى كه مالى داشته و بدون شاهد به ديگرى وام داده. و... .   روشن است كه در تمام اين موارد انسان تلاش و تدبير لازم را به‏ خرج نداده و گرفتار پيامدهاى آن شده و در برابر اين تقصير و كوتاهى و ترك تلاش، دعاى او مستجاب نخواهد شد.

نقش «اقتصاد» در اخلاق و رفتار جامعه

آیا «اقتصاد» در اخلاق و رفتار جامعه اثرگذار است؟

«مسائل اخلاقى» به مقدار قابل ملاحظه اى تحت تأثير «عوامل اقتصادى» قرار دارند؛ زیرا تجربه و حسّ نشان داده که نگهداری مبانى اخلاقى همچون شهامت، مناعت طبع، راستگوئى، امانت و ... براى يك انسان گرسنه، كار بسيار دشوارى است، از این رو جاى هيچ گونه شکی باقى نمى ماند كه نيازهاى مادى و فقر اقتصادى، انسان را به كارهاى زشت تشويق مى كند. در واقع يك ملت گرسنه خيلى آسان تر به دام استعمار می افتد، و راحت تر مى توان زنجير هاى بردگى را بر دست و پايش نهاد؛ زیرا بر اثر گرسنگى توانائى فرياد كشيدن را ندارد!

«ربا» در تضادّ با فلسفه پیدایش پول

آیا می توان تضادّ با فلسفه پیدایش پول را یکی از دلایل تحریم «ربا» دانست؟

«رباخوارى» با فلسفه وجود پول و اختراع آن در ميان انسان ها در تضادّ است؛ زيرا ربا، پول را از يك واسطه سالم انتقال و به يك كالاى كاذب مبدّل مى سازد. در واقع پول هميشه نقش ميانجى گرى در انتقال و تبلور ارزش كالا را بر عهده داشته، و هرگز يك متاع كه آن را معامله و خريد و فروش كنند نبوده است. بنابراين رباخواران كه پول را مى دهند و از آن سود مى گيرند، پول را از فلسفه اصيلش تحريف كرده و آن را به يك متاع قلّابى و كاذب مبدّل ساخته اند، و مسلّماً اين تحريف، اثرات منفى ركود و تورم اقتصادى و دو قطبى شدن جامعه و مانند آنها را به دنبال خواهد داشت.

محاسبه نرخ تورّم در ديون و مطالبات

آيا محاسبه نرخ تورّم در ديون و مطالبات، ربا محسوب مى‏ شود؟

در محيط ما و مانند آن كه در «عرف عام» نرخ تورّم در بين مردم محاسبه نمى ‏شود، كلا «ربا» محسوب مى‏ شود، زيرا اشخاصى كه به يكديگر وام مى‏ دهند بعد از گذشتن چند ماه يا بيشتر، عين پول خود را مطالبه مى‏ كنند و تفاوت تورّم محاسبه نمى‏ شود و اين كه در محافل علمى تورّم به حساب مى‏ آيد به تنهايى كافى نيست، زيرا مدار بر عرف عام است.

ولى ما يك صورت را استثنا مى‏ كنيم و آن در جايى است كه مثلا بر اثر گذشتن سى سال، تفاوت بسيار زيادى حاصل شده باشد و لذا در مورد «مهريّه»‏ هاى قديم زنان يا مطالباتى از اين قبيل احتياط واجب مى‏ دانيم كه بايد به نرخ امروز حساب شود، يا لا اقل مصالحه كنند.

مساله سود سپرده های بانکی

آیا سود سپرده هایی که بانک ها به صورت روزشمار یا سال شمار به سرمایه گذاران پرداخت می کنند، مشروع است؟

بانک بین سپرده گزاران و تولیدگران کارآفرین واسطه می گردد تا با گردش این پول در بخش تولید و شکوفایی اقتصادی، مقداری از سود آن بنگاه ها و مراکز تولیدی، به سپرده گزاران بانک داده شود. این کار از طریق عقود شرعی تعریف شده امکان پذیر است. اما اگر بانک به وظیفه واسطه گری خود عمل نکند و سپرده ها را در اختیار تولیدکنندگان و کارآفرینان قرار ندهد و فقط تبدیل به بنگاهی برای دلالی پول و سود بین سپرده گزاران گردد، و آن عقود شرعی را نه در عالم واقع بلکه به صورت اعتباری و صوری روی کاغذ به اجرا درآورد، به سود پرداختی اش شبهه شرعی وارد می گردد.

عدالت تسکین قلب ها

چرا حضرت زهرا فرمودند: عدالت تسکین قلب هاست؟

یاد شدن از عدالت به عنوان تسکین دهنده قلب ها در بیانات دیگر معصومین نیز مسبوق به سابقه است. این عدالت در زمینه خانواده زمینه شکل گیری احسان و درستکاری زن و مرد در حق هم را پدید می آورد، در حوزه اقتصاد موجب کاهش فاصله طبقاتی و تبعیض و ظلم در حق مردم و در سایر حوزه های اجتماعی و عمرانی زمینه ساز افزایش برکات و پدید آمدن آبادانی و اصلاح کار خلق و... می گردد و همه این موارد موجب اطمینان خاطر و تسکین دل ها می گردد.

حضرت یوسف(ع) و پذیرفتن ولایت و منصب طاغوت!

با اینکه خداوند از پذیرش ولایت طاغوت نهی فرموده، چرا حضرت یوسف(ع) تحت ولایت طاغوت زمانش در آمده و یکى از کارگزاران او بود؟! و حتی درباره عزیز مصر از کلمه «ربّ» - «انَّهُ رَبِّى أَحْسَنَ مَثْواىَ» - استفاده نموده است؟!

رسیدگی به اوضاع اقتصادی محرومین و رفع ستم هایی که به آنها شده آن قدر مسئولیت و مأموریت مهمی است که یوسف(ع) به خاطر انجام آن حاضر به همکاری با چنان حکومتی شد تا - چنانکه در روایات ما نیز آمده - شخص صالح در دستگاه حکومت جور پناهگاهی برای محرومان گردد.
همچنین بسیاری از مفسران استفاده از واژه «رب» را برای عزیز مصر بی اشکال می دانند؛ چون این واژه - همان طور که مثال های زیادی در خود سوره یوسف دارد - فقط برای خداوند به کار نمی رود.

عصر كنوني، عصر پایان «استعمار»!!

با وجود سازمان های جهانی و بین المللی آیا هنوز چیزی به عنوان «استعمار» وجود دارد؟

با تمام هیاهوئی که سازمان های جهانی در رابطه با پایان گرفتن دوران استعمار و آزاد شدن مستعمرات به راه انداخته اند، هنوز ردّ پای استعمار در سراسر جهان دیده می شود که روشنگر حضور افکار استعماری در فرهنگ، اقتصاد، مسائل نظامی و اجتماعی در سرتاسر دنیاست، گوئی نه پایان، که آغازِ کار است؛ اما نکته مهمی که غفلت از آن موجب پشیمانی است، تنوع فوق العاده و روز افزون چهره های استعماری است، به گونه ای که هر روز در لباسی ظاهر می شوند.

نقش «مسائل اقتصادى» در جامعه

«مسائل اقتصادى» چه نقشی در جوامع بشری دارد؟

اهمّيّت «مسائل اقتصادى» تنها از اين نظر نيست كه تأمين آزادى، استقلال و حيات مادّى امّتها بدون آن امكان ندارد؛ بلكه اقتصاد پيوند نزديكى با مسائل زيربنائى جامعه دارد. نه فقط آنان كه اقتصاد را همه چيز و همه چيز را اقتصاد مى بينند، در اشتباهند؛ بلکه آنان كه نقش حسّاس مسائل اقتصادى در سرنوشت ملتها را ناديده مى گيرند نيز در اشتباهند. جريان يك اقتصاد سالم در اجتماع همچون جريان خون سالم در كالبد انسان است. لذا از نظر آنان که به انسان از دو جنبه روح و جسم می نگرند، نادیده گرفتن مسائل اقتصادی، مساوی است با نادیده گرفتن نیمی از وجود انسان که از نیم دیگر جدا نیست.

قرآن و تفسیر نمونه
مفاتیح نوین
نهج البلاغه
پاسخگویی آنلاین به مسائل شرعی و اعتقادی
آیین رحمت، معارف اسلامی و پاسخ به شبهات اعتقادی
احکام شرعی و مسائل فقهی
کتابخانه مکارم الآثار
خبرگزاری رسمی دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی
مدرس، دروس خارج فقه و اصول و اخلاق و تفسیر
تصاویر
ویدئوها و محتوای بصری
پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی مدظله العالی
انتشارات امام علی علیه السلام
زائرسرای امام باقر و امام صادق علیه السلام مشهد مقدس
کودک و نوجوان
آثارخانه فقاهت

قال الحسينُ عليه السّلام :

اَنا قَتيلُ الْعَبْرَةِ لا يَذْکُرُنى مؤ مِنٌ اِلاّ بَکى .

من کُشته اشکم . هيچ مؤ منى مرا ياد نمى کند مگر آنکه (بخاطر مصيبتهايم ) گريه مى کند.

بحارالانوار، ج 44، ص 279