بررسی جواز «شدّ رحال» به قصد زیارت قبر پيامبر(ص)، با تکیه بر حدیث «لا ینبغی للمطی أن تشد رحاله ...»
محمدرضا اسلامی
مقدمه
وهابیان برخلاف سیره مسلمین و رای جمهور علمای اهل سنت، سفر کردن به قصد زیارت قبر پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) را، بدعت و حرام میدانند؛ از جمله دلایل وهابیان برحرمت و عدم جواز "شد رحال" برای زیارت قبر پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم)، روایت «لا ینبغی للمطی أن تشد رحاله إلی مسجد تبتغی فیه الصلاة غیر المسجدالحرام و مسجدالأقصی و مسجدی هذا»،[1] میباشد. وهابیان معتقدند که طبق این حدیث نبوی، "شد رحال،" همراه با قصد زیارت به هر مکانی غیر از مساجد مذکور در حدیث، حرام است؛ بنابراین "شد رحال" به سوی مکانی غیر از مسجد، به طریق اولی حرام است؛ لذا "شد رحال" برای زیارت قبور و قبر پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) نیز حرام است.
مقالات و کتب بسیاری در رد دلایل وهابیان به نگارش درآمده است که از جمله آنها کتاب زیارت النبویه بین البدعه و الشرعیه، و مقاله ای به نام استحباب موکد زیارت قبر پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) برای حاجیان، میباشد؛ لکن تاکنون به این حدیث به صورت مستقل پرداخته نشده است؛ بنابراین با توجه به اهمیت تبیین این موضوع و شبهه زدگی برخی مسلمانان، در این مقاله به بررسی جواز و یا عدم جواز "شد رحال" برای زیارت قبر پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم)، بر اساس این روایت، پرداخته خواهد شد.
مفهومشناسی "شد رحال"
«شد» از شدَ یشدُ به معنای قوی و گره زدن[2] و رحال، جمع رَحل به معنای السَرج است[3] که بر پالان یا زین اسب اطلاق میگردد.[4] "شد رحال" در اصطلاح، کنایه از قصد و عزم سفر داشتن می آید.[5]
دیدگاه وهابیان
وهابیان به تبعیت از ابن تیمیه، معتقد به جواز و استحباب اصل زیارت قبر پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) هستند؛ لکن سفرکردن برای زیارت قبر آن حضرت را جایز ندانسته و آن را بدعت میدانند.[6] یکی از دلایل وهابیان، حدیث «لا ینبغی للمطی أن تشد رحاله إلی مسجد تبتغی فیه الصلاة غیر المسجدالحرام و مسجدالأقصی و مسجدی هذا»[7]میباشد. وهابیان با استناد به ظاهر این حدیث، "شد رحال" به قصد زیارت قبر پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) را جایز نمیدانند.[8] طبق ادعای وهابیت، از آنجا که پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله وسلم) در این حدیث، مسلمین را از "شد رحال" به سوی غیر از مساجد ثلاث نهی فرمودند، و نهی در روایت نیز تحریمی است، در نتیجه، "شد رحال" برای غیر از مساجد مذکور در حدیث حرام است و این نهی، هر مکانی را شامل میگردد.[9] استدلال دیگری که مخالفین جواز "شد رحال" بر اساس این حدیث مطرح کرده اند این است، زمانیکه "شد رحال" برای مساجد حرام باشد، پس "شد رحال" برای مکانی غیر از مسجد به طریق اولی حرام است؛ بنابراین "شد رحال" برای زیارت قبر پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) نیز حرام است.[10] آلبانی از مخالفین جواز "شد رحال" معتقد است: صحیح نیست نهی موجود در حدیث، تاویل برده شود؛ بنابراین باید بر عموم حدیث پایبند ماند.[11]
نقد دیدگاه وهابیان
با بررسی های صورت گرفته، به نظر میرسد، اشکالاتی بر گفتار وهابیان وارد است.
اشکال اول: نهی در اینجا عمومیت ندارد
از ظاهر حدیث مشخص است که سفر کردن به سوی مساجد، آن هم برای خواندن نماز، مورد نظر است؛ زیرا در حدیث، قید (مسجد و صلاه) آمده است؛ بنابراین حدیث ارتباطی به بحث زیارت قبور ندارد.
بدرالدین عینی از علمای احناف، سفر برای زیارت قبور، کسب علم و غیره را خارج از نهی در حدیث «لاتشد الرحال» میداند و دلیل خود را حدیث «لا ینبغی للمطی» بیان میکند؛ زیرا این حدیث تصریح به مسجد دارد؛ بنابراین نهی در حدیث، شامل دیگر مکانها نمیشود؛[12] از این جهت که در حدیث «لاینبغی للمطی»، لفظ مسجد صراحتا بیان شده و میرساند که نهی مربوط به "شد رحال" به سوی مساجد است و نه زیارت قبور. بدرالدین عینی نیز، از همین تصریح استفاده میکند و نتیجه میگیرد که نهی در حدیث «لاتشد الرحال» نیز، ارتباطی به زیارت قبور ندارد و تنها مربوط به مساجد است.
وهابیان به دلیل ظاهرگرایی و عدم تعمق در مسائل، توان درک و فهم صحیح آیات و روایات را از خود سلب کرده اند؛ چراکه خواننده حدیث، با کمی دقت، این نکته را متوجه خواهد شد که تحریمی بودن نهی در حدیث "شد رحال" و عمومیت داشتن این نهی، تالی فاسد دارد. تالی فاسد این دیدگاه، حرمت تمامی سفرها به هر مکانی غیر از این سه مسجد است و این معقول نیست؛ ثانیا، در اسلام سفرهایی وجود دارد که یا به آن توصیه شده و یا واجب شده اند؛ از جمله، سفر برای طلب علم که طبق آیه «فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ»[13] به مومنين توصيه شده است؛ همچنین، سفر برای جهاد[14] و سفرهای دیگر مانند سفر به عرفات، مشعر و منا که واجب هستند؛[15] بنابراین اگر نهی در روایت (لاینبغی...) عام باشد، تخصیص اکثر لازم می آید.
اشکال دوم، عدم دلالت هر نهی بر حرمت
مطلبی که وهابیان به دلیل ظاهرگرایی نسبت به آن بی توجه هستند، این است که "لاینبغی،" نهی صریح نیست و حرمت از آن برداشت نمیشود؛ همچنین، هر فعلی که دلالت بر نهی داشته باشد، لزوما تحریمی نیست. مواردی در قرآن و روایات وجود دارد که فعل نهی آمده است؛ لکن دلالتی بر تحریم ندارد؛ بلکه نهی ارشادی است[16] و یا متکلم با آوردن فعل نهی، سعی در اثبات مطلبی دیگر دارد: مانند آیه «قَالَ خُذْهَا وَلَا تَخَفْ سَنُعِيدُهَا سِيرَتَهَا الْأُولَى»؛[17] نهی از نترسیدن در این آیه، دلالتی بر حرمت ندارد و این مطلب، به قرینه اختیاری نبودن ترس به دست می آید.
در حدیث مورد بحث از رفتار پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم)، پی برده میشود که نهی موجود در روایت، دلالتی بر حرمت ندارد. عبدالله بن عمر روایت کرده: «كَانَ النَّبِىُّ(صلی الله علیه وآله وسلم): يَأْتِى مَسْجِدَ قُبَاءٍ كُلَّ سَبْتٍ مَاشِيًا وَ رَاكِبًا»؛[18] (پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم)هر شنبه به مسجد قبا عزیمت می فرمودند). حال اینکه مسجد قبا جزء مساجدی است که طبق ادعای وهابیان، مشمول نهی در حدیث است و "شد رحال" به قصد این مسجد، حرمت دارد. چگونه میتوان با وجود چنین فعلی از سوی پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله وسلم)، قائل به تحریمی بودن نهی در حدیث «لاینبغی للمطی...» شد؟ بنابراین نهی در حدیث نمیتواند تحریمی باشد؛ بلکه همانگونه که از لفظ «لاینبغی» برمی آید، پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله وسلم) در مقام بیان فضیلت این سه مسجد بر باقی مساجد و تام بودن فضیلت مساجد مذکور بوده اند؛ نه اینکه "شد رحال" را برای غیر از این سه مسجد تحریم کنند؛ چنانچه اقوال علمای اهل سنت، گویای همین مطلب است.
ابن حجر قسطلانی پس از بیان نظر ابن تیمیه درباره "شد رحال،" برای زیارت قبر پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) و استناد او به حدیث «لا تشد الرحال...» و حدیث «لاینبغی للمطی...»، مینویسد: این مسئله از مستهجن ترین مسائلی است که از ابن تیمیه نقل شده است؛ در ادامه ابن حجر میگوید: سفر برای زیارت قبور، کسب علم و... در واقع سفر به سوی آنچه که داخل در آن مکان است، میباشد؛ نه سفر به سوی مکان؛ علاوه بر اینکه سفر برای زیارت قبور، به نهی در حدیث ارتباطی ندارد و زیارت قبر پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم)، به اجماع علما مستحب است.[19]
نووی نیز در کتاب شرح صحیح مسلم، ذیل حدیث «لا تشد الرحال...»، چنین بیان میکند: حدیث در بیان عظمت و فضیلت مساجد مذکور آمده است؛ اما "شد رحال" برای زیارت قبور صالحین و غیره، نه حرمت دارد و نه کراهت و حدیث، تنها فضیلت تام برای مساجد مذکور را ثابت میکند.[20] از این سخن نووی (شارح صحیح مسلم)، میتوان چنین برداشت کرد که نهی در «لا ینبغی»، به طریق اولی دلالت بر حرمت ندارد؛ زیرا "لا تشد،" صریح در نهی است و زمانیکه "لا تشد،" حرمت را نرساند، "لا ینبغی" که تصریح ندارد، به طریق اولی دلالتی بر حرمت ندارد.
زین الدین عراقی در ذیل حدیث «لا تشد الرحال» مینویسد: نهی در حدیث، نه دلالت بر حرمت دارد و نه کراهت؛ بلکه دال بر برتری این سه مسجد است و دلیل بر این مطلب، روایتِ «لاینبغی للمطی...» است که احمد در مسند آورده است.[21] از گفته ایشان برمی آید که برای اثبات مدعای خود، یعنی عدم دلالت نهی در حدیث «لاتشد الرحال...» برحرمت، به روایت «لاینبغی للمطی...» استناد کرده و نهی در حدیث «لاینبغی للمطی» را دال بر حرمت نمیداند.
دفع یک اشکال
برخی اشکال کرده اند که طبق آیات قرآن کریم، لفظ "لا ینبغی" دال بر حرمت است؛[22] مانند آیه «سُبْحانَكَ مَا كانَ يَنْبَغِي لَنا أَنْ نَتَّخِذَ مِنْ دُونِكَ مِنْ أَوْلِياءَ»؛[23] همچنین حدیث «اِنَّ الصَّدَقَةَ لاَ تَنْبَغِى لآلِ مُحَمَّدٍ».[24]
پاسخ
در سیره پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) مشاهده می کنیم که ایشان، هر شنبه به مسجد قبا رفته و آنجا دو رکعت نماز خوانده اند؛[25] همچنین روایات بسیاری در استحباب زیارت قبور، علی الخصوص قبر شریف پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) وجود دارد که قابل انکار نیست؛ از جمله روایت «من زار قبري وجبت له شفاعتي»؛[26] بسیار جای شگفتی است که زیارت قبر پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) مستحب باشد؛ اما سفر برای زیارت قبر ایشان حرام؛ از ملزومات چنین سخنی این است که ذی المقدمه که زیارت است، مستحب باشد و مقدمه آن، که سفر برای زیارت است، حرام باشد.
بنابراین سیره پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) و تالی فاسدی که بیان شد، قرینه ای بر عدم دلالت "لا ینبغی" بر حرمت هستند و با همین بیان، بطلان استدلال به اولی بودن نهی در حدیث نسبت به مکانهای دیگر نیز آشکار میشود؛ زیرا اگر وهابیان قائل شوند به اینکه "شد رحال" به غیر از مساجد، به طریق اولی حرام است، باید به ملزومات آن نیز پایبند باشند و یکی از آن ملزومات، حرمت تمام سفرها است؛ حتی سفر برای کسب علم، جهاد و...؛ زیرا اين دو، لازم و ملزوم یکدیگر هستند و لازم و ملزوم را نمیتوان از یکدیگر جدا ساخت.
جواز "شد رحال" در نگاه غالب علمای مذاهب اربعه
غالب علمای مذاهب اربعه، معتقد به جواز سفر کردن برای زیارت قبر پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) هستند.
بجیرمی از علمای شافعی، "شد رحال" برای زیارت قبور را جایز میداند؛ زیرا معتقد است، "شد رحال" برای زیارت، در واقع سفرکردن به سوی مکان نیست؛ بلکه به سوی شخصی است که در آنجا مدفون است.[27] سبکی شافعی مینویسد: سفر برای طلب علم، جهاد، هجرت از دارالکفر، زیارت والدین و صالحین و سفر برای تجارت به اجماع مسلمین جایز است.[28] محمد زاید پس از بیان نظرات مختلف در مسئله "شد رحال،" برای زیارت قبور و مانند آن مینویسد: صحیح نزد اصحاب ما این است که چنین سفری نه حرام است و نه کراهت دارد.[29] نووی شافعی نیز سفر برای زیارت قبور صالحین و مکانهای فاضله را، جایز میداند.[30] مغربی، دیگر عالم اهل سنت معتقد است "شد رحال،" برای تجارت و دیگر مطالب، به اجماع مسلمین مباح است و زیارت قبر پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) از بزرگترینِ این مطالب است.[31] ابن حجر عسقلانی مینویسد: منع سفر برای زیارت قبر پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) از زشت ترین مسائلی است که از ابن تیمیه نقل شده و از جمله استدلالات در رد نظر ابن تیمیه، اجماع مسلمین بر مشروعیت زیارت قبر پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) است.[32] شوکانی در رد نظر ابن تیمیه مینویسد؛ "شد رحال" به قصد تجارت، به اجماع مسلمین جایز است؛ همچنین سفر برای کسب علم نیز، به اجماع مسلمین مستحب است و سفر به قصد عرفه مشعر و منا نیز، به اجماع مسلمین واجب است.[33]
سیره صحابه، تابعین و علما(رضی الله عنهم)
در سیره صحابه و علما، مواردی وجود دارد که مدعای وهابیان را مورد خدشه قرار میدهد.
1. سفر کعب الاحبار به همراه خلیفه دوم برای زیارت قبر پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم)
واقدی در فتوح الشام آورده است که پس از فتح شام و اسلام آوردن کعب الاحبار، خلیفه دوم رو به کعب میگوید: آیا دوست داری همراه من به مدینه بیایی و قبر پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) را زیارت کنی؟ کعب نیز میپذیرد و به همراه عمر به مدینه آمده و قبر ایشان را زیارت میکند.[34] آیا وهابیان میتوانند عمل کعب الاحبار و عمر را حرام بخوانند؟
2. سفر بلال حبشی به مدینه برای زیارت قبر پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم)
ابن عساکر در مختصر تاریخ دمشق نقل میکند که بلال حبشی در شام، پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) را در خواب میبیند. پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) از او به دلیل زیارت نکردن قبرشان گلایه میکند؛ پس از آن، بلال برای زیارت قبر پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) از شام به مدینه سفر میکند.[35]
3. عمر بن عبدالعزیز[36] و زیارت قبر پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم)
سبکی مینویسد: عمر بن عبدالعزیز افرادی را اجیر میکرد که از طرف او به مدینه بروند و قبر پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) را زیارت کنند. او این کار را مکرراً انجام میداد.[37]
4. سفر حضرت صدیقه(سلام الله علیها) برای زیارت قبر حمزه سیدالشهداء(علیه السلام)
حاکم نیشابوری در مستدرک روایتی را نقل میکند که حضرت زهرا(سلام الله علیها)، هر جمعه به زیارت قبر حمزه سیدالشهداء(علیه السلام) در احد میرفتند و در آنجا گریه میکردند.[38] مشخص است که بین مدینه و محل جنگ احد که مدفن حمزه سیدالشداء(علیه السلام) میباشد، فاصله ای طولانی است[39] و حضرت، هر جمعه این فاصله را برای زیارت قبر ایشان طی میکردند. حال آیا میتوان حضرت صدیقه(سلام الله علیها) را که هم جزء صحابه هستند و هم پاره تن حضرت رسول(صلی الله علیه وآله وسلم)، معاذالله به انجام فعل حرام متهم ساخت؟
5. سفر ائمه حدیث برای زیارت قبر حضرت علی بن موسی الرضا(علیه السلام)
ابن حجر در ترجمه تاریخ امام رضا(علیه السلام) و حاکم در تاریخ نیشابور نقل میکنند: ابابکر محمد بن المومل میگوید: به همراه ابی بکر بن خزیمه (امام اهل حدیث)، و عدیله ابی علی ثقفی و جمعی از اساتید برای زیارت قبر علی بن موسی الرضا(علیه السلام) به طوس رفتیم.[40]
نتیجه
وهابیان به تبعیت از ابن تیمیه با استناد به ظاهر حدیث «لا ینبغی للمطی أن تشد رحاله إلی مسجد تبتغی فیه الصلاة غیر المسجدالحرام و مسجدالأقصی و مسجدی هذا»، قائل به حرمت و بدعت بودن سفر برای زیارت قبر پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) هستند؛ لکن استدلال آنان به این حدیث تام نیست؛ زیرا این حدیث نهی از "شد رحال" برای رفتن به غیر از مسجدالحرام، مسجدالاقصی و مسجد پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) میکند و هیچ ارتباطی به زیارت قبور ندارد؛ از طرفی نهی در حدیث تحریمی نیست؛ بلکه دال بر برتری این سه مسجد بر باقی مساجد است و غالب علمای اهل سنت نیز، بر همین عقیده هستند؛ همچنین این مطلب که سفر به هر مکانی غیر از این سه مسجد حرام است، لازمه ای دارد و آن، حرمت تمامی سفرهای جایز میباشد؛ حتی سفر به عرفات، مشعر و منا که از سفرهای واجب در ایام حج هستند؛ علاوه بر این، سفر کردن برای زیارت قبر پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) و دیگر مومنین توسط صحابه، مانند حضرت زهرا(سلام الله علیها)، بلال حبشی و کعب الاحبار، صورت گرفته است.
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.