اسباب و انگيزه هاى غضب
اسباب و انگيزه هاى غضب چيست؟
غضب و خشم پديده روحى پيچيده اى است كه از عوامل و انگيزه هاى مختلف سرچشمه مى گيرد؛ از جمله: قضاوت هاى عجولانه؛ كمى ظرفيت؛ تكبر و خود برتربينى؛ حسد و كينه توزى؛ حرص و دنياپرستى.
غضب و خشم پديده روحى پيچيده اى است كه از عوامل و انگيزه هاى مختلف سرچشمه مى گيرد؛ از جمله: قضاوت هاى عجولانه؛ كمى ظرفيت؛ تكبر و خود برتربينى؛ حسد و كينه توزى؛ حرص و دنياپرستى.
اگر انگيزه دروغ گويى ضعف ايمان نسبت به توحيد افعالى است، بايد پايه هاى ايمان را تقويت كرد. اگر انگيزه آن حسد و بخل و كبر و غرور است، بايد به درمان آنها پرداخت. بايد روى پيامدهاى سوء و زيان بار دروغ كه سبب تيره روزى و بدبختى و رسوايى در دنيا و آخرت مى شود انديشيد. بايد از دوستان ناباب و دروغگو و محيط هايى كه به دروغ تشويق مى كند، پرهيز کرد. ايجاد شخصيت در افراد، يكى ديگر از مؤثرترين طرق درمان دروغ است. بايد از دروغ به شوخی و دروغ کوچک پرهيز کرد.
امام علی(ع) با هشدار نسبت به عاقبت كار «ابليس» می فرماید: «از كارى كه خداوند با ابليس كرد عبرت بگيريد؛ زيرا اعمال طولانى و كوشش هاى بسيارش را بر باد داد؛ در حالى كه خدا را شش هزار سال عبادت كرده بود؛ ... [آرى] همه آنها را به سبب ساعتى تكبّر نابود ساخت، ... هيچ گاه خدا انسانى را با داشتن صفتى وارد بهشت نمى كند كه بر اثر همان صفت فرشته اى را از بهشت بيرون كرده است، حكم او درباره اهل آسمان و زمين يكسان است و خدا با هيچ يك از خلق خود دوستى خاصى ندارد تا به سبب آن چيزى را كه بر همه جهانيان تحريم كرده است بر وى مباح سازد!».
صفات رذيله با یکدیگر رابطه نزديكی دارند و غالبا علت و معلول يكديگر محسوب مى شوند. «مراء» و «جدال» نیز از این امر مستثنی نیست و از سایر صفات زشت، سرچشمه مى گيرد؛ صفاتی مانند: تکبر و غرور، خودنمايی و ریاکاری، جهل و نادانی نسبت به موقعيت خويش و دیگران، انتقام جويی، حسد، تعصب، دنیا پرستی و جاه طلبی و ... این موارد انسان را به بحث هاى دور از ادب و انسانيت مى كشاند و وادار به ایستادگی در برابر حق مى كند.
بهترین روش راز و نیاز با خدواند نماز می باشد. نماز ستون دین است و اسرار فراوانی برای وجوب نماز ذکر شده است. به عنوان مثال: نماز بهترین ذکر خداست و باعث آمرزش گناهان می شود و سدی در برابر گناهان آینده است. نماز غفلت زداست و کبر را از بین می برد.
نماز به سایر اعمال نیز ارزش می دهد و مقدمه تکامل معنوی و اخلاقی انسان می گردد. تقویت اخلاص آدمی در همه اعمالش نیز منوط به نماز است. همچنین شرایط صحت نماز مثل غصبی نبودن لباس و مکان و... مانع تجاوز به حقوق دیگران می شود و شرایط قبول نماز نیز انسان را از خیلی گناهان باز می دارد. نماز همچنین روح انضباط را در انسان تقویت می کند.
از جمله مسائلى كه در آيات و روايات اسلامى در مورد دعا روى آن تكيه شده، اين است كه دعا نبايد همانند دعاى مشركان، به موقع گرفتارى اختصاص داشته باشد و به هنگام آرامش خبرى از آن نباشد! آنهايى كه تنها به هنگام گرفتارى و هجوم مشكلات متوجّه خدا مى شوند، گويا تنها در اين زمان او را مؤثّر در عالم مى دانند، ولى به هنگام قدرت و آسايش، نيرو و قدرت خودشان و عالم اسباب را مؤثّر اصلى مى شمارند و اين خود يك نوع شرك است. زيرا از دريچه چشم يك موحّد در همه حال مؤثّر اصلى اوست و اسباب دنيايى به قدرت و فرمان او هستند و هر چه دارند از او دارند.
اولیای الهی به منزله خورشيد درخشانى هستند كه اگر ابرهاى تيره و تار كبر و غرور و خود بينى و هواى نفس كنار برود، تابش آفتاب وجود آنان به شاخسار ارواح آدميان، سبب رشد و نموّ آنها مى گردد. قرآن مجيد درسوره احزاب، آيات 45 و 46 مى گويد: «اى پيغمبر! ما تو را گواه فرستاديم و بشارت دهنده و انذار كننده، و تو را دعوت كننده به سوى خدا به فرمان او قرار داديم، و چراغى پرفروغ و روشنى بخش».
دروغ گویان گاهى آن قدر دروغ را تكرار می کنند كه تدريجاً آن را باور مى كنند. روانشاسان گفته اند تلقين گاهى اثر علم و يقين دارد. لذا تلقين مكرّر دروغ در امور دين، آنها را فريفته و از تسليم در برابر خداوند و خضوع در مقابل حق باز مى داشت. انكار واقعيت ها گاه از لجاجت ناشى مى شود، گاه از تعصّب، گاه از كبر و غرور، گاه از علاقه به حفظ منافع مادى، و گاه به خاطر شهوات ديگر. ولى به هر حال اين اثر را دارد كه بر اثر تداوم، حجابى براى عقل و فطرت مى شود و تشخيص را وارونه مى كند.
رسول خدا(ص) فرمودند: «ان المجنون المُتَبَخْتِرُ فى مَشْيه الناظِرُ فى عطفَيه المُحَرِّكُ جَنْبَيْه بِمِنْكَبيه فذلك المَجْنوُن و هذا المُبْتَلى»؛ (ديوانه واقعى كسى است كه متكبرانه گام برمى دارد، دائماً به پهلوهاى خود نگاه مى كند، پهلوهاى خود را به همراه شانه ها تكان مى دهد [كبر و غرور از تمام وجود او مى بارد]).
در روایات برای «تکبر» آثاری ذکر شده از جمله: از صفات شیطان بودن کبر، فرو رفتن متکبر در گناه، کم شدن عقل او، دوری از خدا، عدم آمرزش گناهان، از بین رفتن تمام اعمال مثل شیطان که عبادت شش هزار ساله اش از بین رفت، عدم استشمام بوی بهشت که در روایات آمده از فاصله پانصد سال قابل استشمام است و ...
عَن الرّضا عليه السّلام :
يا دِعبِلُ! اِرْثِ الحُسَيْنَ عليه السّلام فَاَنْتَ ناصِرُنا وَ مادِحُنا ما دُمْتَ حَيّاً فَلا تُقصِرْ عَنْ نَصْرِنا مَا اسْتَطَعْتَ.
اى دعبل ! براى حسين بن على عليه السّلام مرثيه بگو، تو تا زنده اى ، ياور و ستايشگر مايى ، پى تا مى توانى ، از يارى ما کوتاهى مکن .
جامع احاديث الشيعه ، ج 12، ص 567